مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

... امر و نهی ممکن است مولوی یا ارشادی باشد ، در امر ونهی مولوی مثل اینکه پدر و مادر از فرزند بخواهند برای خواندن نماز به مسجد برود ( چون پدر ومادر بر فرزند ولایت دارند امر و نهیشان مولوی است). و گاهی دوستی به شخص می گوید بیا برویم مسجد نماز بخوانیم ، این امر ارشادی است چون دوست بر انسان ولایت ندارد.یا گاهی پزشک می گوید : فلان غذارا نخور چون اگر بخوری بیماری ات طول می کشد . این نهی ، نهی ارشادی است اما اگر خدا بگوید شراب نخور ، این نهی مولوی است .
حالا تشخیص امر ونهی ارشادی از مولوی چگونه است ؟ 1. در امر ارشادی همیشه تعلیل هست . (این کار را نکن که چنین خواهد شد .) هر جا به دنبال امر و نهی تعلیل بود ، ارشادی است و اگر تعلیل نبود مولوی است .
2. در امر ونهی مولوی توبه آثار گناه را پاک می کند ولی در امر ارشادی توبه تأثیر ندارد. و اثر آن گناه بر داشته نمی شود و لی در امر ونهی مولوی برداشته می شود و انسان بر می گردد سر جای اولش . اگر پزشک گفت : ترشی نخور چون بیماری ات طول می کشد ، اگر خورد و بعد پشیمان هم شد نتیجه ای در بر ندارد چون دیگر به طولانی شدن بیماری کمک کرده است . اما اگر پدر از فرزندش انجام کاری را بخواهد و او خودداری کند، و پدر هم تنبیهش کرد و بچه پشیمان شد و پدر او را بخشید ، تمام آثار آن گناه پاک می شود . آدم علیه السلام نهیش نهی ارشادی بود ، در عین حال که توبه کرد و توبه اش هم قبول شد اما آثارش پاک نشد و به بهشت بر نگشت.....


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
چه قدر زیبا گفت حافظ :

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت                 دائماً یکسان نماند حال دوران غم مخور

تنها چیزی که در این عالم ثابت است بی ثباتی است. غیر از آن هیچ چیز دیگری ثابت نیست. اگر امروز غمی داشتیم، غصه نخوریم. چون این غصه ثابت نمی ماند و تبدیل به فرج و گشایش می شود . نمونه اش یوسف است . یک روزی برادرانش او را به چاه انداختند و هر چه یوسف دست به دامانشان شد آنها هیچ اعتنا و توجهی نکردند . و امروز ماجرا معکوس شد. قرآن می گوید: " جاء إخوة یوسف " حالا برادران یوسف به سوی یوسف آمدند و دست به دامان او شدند....

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت                        دائماً یکسان نماند حال دوران غم مخور

هان مشو نومیدچون واقف نه ای از سر غیب                 باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور

قصه یوسف قصه عجیبی است.نشان می دهد که حتی اگر تو را به چاه انداختند غصه نخور. می شود به دنبال این چاه ، جاه باشد . بخت و تخت باشد . لذا جای نومیدی نیست . ما که واقف نیستیم خدا می خواهد چه کار کند . هر گاه هر غم و غصه ای برای پیامبر پیش می آمد این آیه را می خواند: " لعلَّ الله یُحدِثُ بعدَ ذلک امراً " شاید خدا بخواهد بعد از این غم و غصه دردناک، یک ماجرای شیرینی پیش بیاورد....

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

 

برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.

تلاوت صفحه 80 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 6  از سوره مبارکه فرقان
قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِى یَعْلَمُ السِّرَّ فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا
بگو: «کسی آن را نازل کرده که اسرار آسمانها و زمین را می‏ داند; او (همیشه) آمرزنده و مهربان بوده است!»
تفسیر : 1- قرآن، از سرچشمه‏ ى علم بى‏ نهایت است، نه افسانه. «انزله الّذى یعلم»
2- قرآن ساخته دست بشر نیست، بلکه فرستاده‏ ى کسى است که به تمام اسرار عالم علم دارد. «انزله الّذى یعلم السرّ...»
3- علم خداوند نسبت به حقایق پنهان و آشکار، یکسان است. «یعلم السرّ»
4- راه توبه حتّى براى کفّارى که قرآن را افسانه و پیامبر را دروغ‏ پردازی مى‏ خوانند، باز است. «انّه کان غفورا رحیما»
5- بخشش تنها کافى نیست، لطف و رحمت نیز لازم است. «غفورا رحیما»
در حساب و کتابها اگر جمع و تفریق درست صورت بگیرد نتیجه اش درست خواهد بود. اگر درست جمع کنیم و درست تفریق و منها کنیم نتیجه هم قطعاً صحیح خواهد بود اما اگر این جمع و آن منها صحیح و درست انجام نشود هر نتیجه ای که گرفته می شود قطعاً غلط و نا صحیح خواهد بود. زندگی ما نوعی جمع و تفریق است اگر درست جمع کنیم و درست تفریق و منها کنیم نتیجه ای هم که می گیریم نتیجه ای درست خواهد بود . اگر در یکی از اینها خطا کنیم، نتیجه هم قطعاً خطا خواهد بود . یوسف ، یوسف شد چون هم درست جمع بست و هم درست تفریق کرد . درست جمع کرد چون خدا را به علاوه خودش کرد . درست تفریق کرد چون زلیخا را از زندگی خودش حذف کرد . وبه همین خاطر شد یوسف! و هر کسی این جمع و این تفریق را به همین صورت انجامبده یوسف خواهد شد. یادتان باشد جمع و تفریق با ماست ، ضرب و تقسیم با خداست. اگر ما درست جمع کردیم، خدا هم عزّت شمارا ضرب می کند و خیلی چیزها را نسبت شما و نصیب شما خواهد کرد. همانطور که عزت یوسف چندین وچند برابر شد ......

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
تلاوت صفحه 79 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 6  از سوره مبارکه لقمان
وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْترَى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُوْلَئکَ لهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ
و بعضی از مردم سخنان بیهوده را می‏ خرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزا گیرند; برای آنان عذابی خوارکننده است!
تفسیر : 1- سرمایه‏ گذارى براى مبارزه و تهاجم فرهنگى علیه حقّ، سابقه‏ اى طولانى دارد. «و من النّاس من یشترى لهو الحدیث»
2- هر آنچه در مقابل حکمت قرار گیرد، لهو و مانع رسیدن به کمال است. «الکتاب الحکیم - لهو الحدیث» (تعجّب از افرادى است که حکمت رایگان پیامبر معصوم را رها کرده و بدنبال خرید لهو از افراد لاابالى مى‏ باشند .)
3- ابزار مخالفان راه خدا، منطق و حکمت نیست، سخنان لهو و بى پایه است. «من یشترى لهوالحدیث لیضلّ عن سبیل اللّه»
4- خرید وسایل لهو و امورى که انسان را از کمال باز مى‏ دارد، نشانه ‏ى جهالت و نادانى است. «یشترى لهو الحدیث... بغیر علم»
5- تناسب کیفر با عمل، نشانه‏ ى عدالت است. آنها که حقّ را با تمسخر اهانت مى‏ کنند، عذابشان اهانت آور و ذلّت‏ بار است. «یتّخذها هزواً... لهم عذاب مهین»

یک کشاورز ، یک باغبان  نهال را جایی می کارد که پیش از آن چیزی کاشته نشده باشد ؛خالی باشد؛

تخم کارد موضعی که کِشته نیست                 کاغذی جوید که آن بنوشته نیست
ای برادر موضع ناکشته باش                        کاغذ اسپید نا بنوشته باش

چقدر زیبا می گوید : مثل زمینی باش که چیزی در آن کاشته نشده باشد ، مثل یک صفحه کاغذ باش که روی آن چیزی نوشته نشده باشد . یعنی خاکی باش تا خدا تو را پُر کند . در این عطر فروشی ها دیدید ، شیشه هایی را پر از عطر می کنند که خالی باشند ، اگر شیشه ای یک ذره هم عطر داشته باشد دیگر در آن عطری نمی ریزند ، می گویند : ضایع می شود ، اصلا شما می روید عطر فروشی اگریک عطر را بو کنید دیگر بوی عطر دیگری را نمی فهمید، لذا قهوه ای ، چیزی باید جلو بینی بگیرید تا ازآن بوخالی بشوی، بعد می توانید بوی دیگری را حس کنید . تا خالی نشوید چیزی به شما نمی دهند . خدا هم همین طور است . تهی آی تا پُر معنا شوی، خالی شو تا شما را پر کنند .
یوسف چرا پر شد ؟ چون سینه اش خالی بود . از چه ؟ از همین کینه ها ، کدورت ها . یوسف  هیچ کینه ای دردل نداشت.  چرا ؟ سرّش را گفتم .چون آدمها را وسیله می دید، چون آدمها را واسطه می دید ، اگر کسی به او ظلم می کرد ، می گفت : او یک وسیله است ، یک واسطه است ، شاید علامت باشد که بین من و خدا یک مشکلی پیش آمده لذا می رفت و آن مشکل را حل می کرد....


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
در اولین جلسه این کلاس با توجه به روز میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها و روز زن استاد به بیان آیاتی در شآن زنان پرداخت و اینکه جایگاه زن از دید قرآن بسیار بالاست . هر چند در سوره یوسف می فرماید : " أنّ کیدکنّ عظیم" لکن در ایات بسیاری به مکر مردان می پردازد و در انتهای آیه 46 سوره ابراهیم می فرماید :" أن کان مکرهم لِتزول منه الجبال" اگر چه مکر آنها کو هها را از جا بر می کَنَد . بیشترین کسانی که در برابر پیامبران طغیان می کردند گروه مردان بودند و برخی مکر بسیاری داشتند در حدی که می توانند کوهها را جابجا کنند. پس کید مردان بسیار بزرگتر از زنان است . و این آیه پاسخی است در برابر کسانی که زنان را مکار و کید زنان را بزرگ می انگارند.....
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
تلاوت صفحه 78 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 7  از سوره مبارکه لقمان
وَ إِذَا تُتْلىَ‏ عَلَیْهِ ءَایَاتُنَا وَلىَ‏ مُسْتَکْبرِاً کَأَن لَّمْ یَسْمَعْهَا کَأَنَّ فىِ أُذُنَیْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ
و هنگامی که آیات ما بر او خوانده می‏ شود، مستکبرانه روی برمی‏ گرداند، گویی آن را نشنیده است; گویی اصلا گوشهایش سنگین است! او را به عذابی دردناک بشارت ده!
تفسیر : 1- شنیدن سخنان لهو و باطل، آمادگى پذیرش حقّ را از انسان سلب مى‏ کند. (لهوالحدیث... ولّى مستکبراً)
2- برخى افراد، از هر زبانى آیات الهى را بشنوند، باز هم زیر بار نمى‏ روند. (و اذا تُتلى علیه آیاتنا ولّى مستکبراً)
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله‏ ى من                               آنچه البتّه به جایى نرسد فریاد است
3- روحیه‏ ى استکباری، مانع پذیرش حقّ و حقیقت است. (ولّى مُستکبراً)
4- آن که طالب سخنان باطل باشد، آمادگى شنیدن قرآن را ندارد. (یشترى لهو الحدیث... اذا تتلى علیه... لم یسمعها)
5- کسى که حقّ را نمى ‏پذیرد، مثل کسى است که هر دو گوش او سنگین باشد. (کأنّ فى اُذنیه وَقرا)
خیلی بیان قران زیباست ، ببینید نگفت تو که خواب دیده بودی چنین می شود چنان می شود ، حرف اضافی نزد گفت : "اِمّا احد کما " یکی ازشما دوتا ساقی می شوید، معلوم است که کدام ساقی می شود، آن که درخواب انگور می فشرد . اما دیگری به دار آویخته می شود و از سراو مرغان می خورند . او هم فهمید دیگر لازم نبود که یک به یک نام برد و بگوید تعبیر خواب تو چنین و چنان است .
اینها از تعلیمات قران است . یعنی حرفهای اضافی رااز حرف هایتان حذف کنید ، وجین کنید ، پاک کنید ، حرف های اضافی ورودی شیطان است ، روزنه ای است برای ورود شیطان .حرف های اضافی هم روح را سنگین می کند. ازاین ها باید پرهیز کرد .هرکس به جایی رسید از همین جارسید.                     ای دهان تو خود دهانه ی دوزخی!
دهان دهنه جهنم است هر کسی وارد جهنم شد ازهمین مجرا وارد شد. لذا هرکسی به هر جایی رسید اصلاح را از همین جا شروع کرده.از سخنانش شروع کرد ، سخنانش را وجین کرد ، حرف های اضافی ، بی حاصل ، حرف های پوچ و بی فایده را از حرف هایش غربال کرده ، کنار گذاشته . مرحوم قاضی طباطبایی می فرمود 24 سال دردهانم ریگ گذاشتم ، خیلی سخت است ، شوخی نیست 24 سال داخل دهان انسان ریگ باشد. چرا ؟ تا حرف اضافی نزند ، حرف زیادی نزند .چون بخواهد حرف بزند خیلی سخت است ، فقط حرف های را بزند که ضرورت داشته باشد ( حالااین توصیه ی ما نیست ).این اهمیت این ماجرا را تبیین می کند که مواظب حرف زدن ها باید بود. امیر المومنین علیه السلام فرمودند: توبا لمَن انفق الفضل مِن ماله و امسک الفضل مِن لسانه   ...

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی