مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

حجت الاسلام حاج ابوالقاسمی به تحلیل مسئله وحی و ارتباط خداوند متعال با انسانها از طریق پیغمبرش پرداخت. وحی ای که با رحلت (شهادت) حضرت رسول منقطع شده و دست انسان از آن کو.تاه گردید و مایه ناله امیر المؤمنین علی علیه السلام شد. چه شده که امروزه یک عده می گویند" نیازی به وحی نداریم و عقل بشر برای سعادت او کافی است." و یا عملاً به قرآن که محصول وحی نبوی است و به تعالیم وحیانی آن توجهی ندارند؟؟؟

 

برای دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 10.3 مگابایت

 

 

 

" یا ایها الذین آمنوا لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی و لا تجهروا بالقول ... "

حجت الاسلام والمسلمین میرلوحی ضمن توضیح و تفسیر این آیات از سوره حجرات به بیان بخشی از فضایل حضرت رسول اکرم با توجه به قران که بهترین منبع معرفتی پیغمبر اکرم صلوات الله علیه است ، پرداختند :



برای دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 9.7 مگابایت


درس 135 - سوره مبارکه واقعه قسمت اول

زمانی که حادثه رستاخیز روی دهد، کسی را توان انکار نخواهد بود. حادثه ای که زمین را به لرزه در می آورد و کوه ها را از هم متلاشی می کند! آیا در آن روز طغیانگران باز می توانند سرکشی کنند؟!

به راستی در این هنگامه سخت ، مردمان چند دسته خواهند بود؟ و حال هر یک چگونه است؟
 

برای دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 12.1 مگابایت

عزای خاتم المرسلین

یا رسول اللّه! امروز ماتم سرای دل را به نام تو، سیه پوش کرده ایم و نام مبارک تو را با درود و تحیّت بر زبان جاری می سازیم.
اى خاتم مهربانى و عشق! سلام بر تو که گام هاى مهتابى ات شب هاى جهل بشر را به جاده هاى راستى کشاند!
یا رسول الله! مثل تو دیگر در پهنه زمین تکرار نخواهد شد، اما با تکرار صلوات بر تو، نور حضورت را در قلب خود احساس مى کنیم.
یا رسول الله! با غروب آفتاب تو، کعبه تا قیامت سیه پوش گشته و زمزم، اشک عزا به رخسار مکه مى ریزد.

 سلام، غریب تر از هر غریب!
سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زائر، بهشت گمشده!
سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!
سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده!
سلام، امام غریب من!
ای کریم آل طه ! بوی غربت حنجره ات، جهانی را غریبانه به گریه می اندازد.
ای کریم آل طه ! باور کنم، تشییع غریبانه پیکرت را در هجوم بی امان نفرت و کینه؟

ای کریم آل طه ! باور کن آسمان، تاب تنهایی نمی آورد و کمرش زیر داغت، خم خواهد شد.
ای کریم آل طه ! وقتی تو رفتی، چشمان آسمان سیاهی رفت و اشک از نگاه ستاره غلتید.


روایات بسیاری در تفسیر آیه فطرت (آیه 30 سوره مبارکه روم) داریم که فرموده اند این فطرتی که خدا از آن صحبت کرده خداشناسی است . مثلاً امام باقر علیه السلام در تفسیر این آیه می فرماید:"خداوند همه مردم را بر پایه شناخت خودش آفریده است." ...


برای دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 18.8 مگابایت

امام صادق علیه السلام می فرمایند: " دع إبنک یلعب سبع سنین" فرزندت را در هفت سال اول زندگی آزاد بگذار تا بازی کند . اسلام قید می گذارد که بازی کند نه هر کاری که دلش خواست بکند. این سن دوره تربیتی فرزندان است . اگر قرار باشد هر کار که خواست بکند یک بچه شلخته ی بی نظم ... تحویل جامعه خواهیم داد....


برای دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 16.3 مگابایت

درس 26، قسمتهایی از نامه 78 و 48 که خطاب مولای متقیان به ابو موسی اشعری قبل و بعد از جریان حکمیت در جنگ صفین :

 

برای دریافت فایل صوتی کلیک کنید.

 

حجم: 14.4 مگابایت

 

 

 

...قدرت از صفات ذات خداست. قبل از اینکه عالمی باشد خداوند قادر بوده . قبل از اینکه مقدوری در خارج باشد خداوند قادر بوده و هیچ ارتباطی بین این دو تا نیست که بگوئیم تا مقدور نباشد قادر هم نیست و هیچ قدرتی هم نیست . پس قدرت خداوند متعال همیشه هست و همیشه بوده، و حدّی هم در قدرت خدا وجود ندارد. ولی شبهات گوناگونی را مطرح می کنند مثلاً:

آیا خداوند می تواند در یک لیوان ، صد لیتر آب را جای دهد؟

آیا خدا می تواند سنگی را خلق کند که خودش نتواند آن را بلند کند؟

آیا خدا می تواند زمین را در یک تخم مرغ جای دهد؟؟؟؟


برای دریافت فایل صوتی کلیک کنید.
حجم: 9.34 مگابایت

اگر مایل باشی، که بدانی چه گروهی از مخلوقات خداوند، بر مصیبت حسین(علیه السلام) در کربلا، و این فاجعه ایکه در آن دیار، اتفاق افتاد گریستند، به زیارت وارده از جانب حضرت حجت(عجل الله تعالی و فرجه) خطاب به حسین(علیه السلام) رجوع کن، در این زیارت، حضرت، اشاره به اقامه ماتم در أعلی علیین، حور العین بهشت، اشک آسمان ها و آنچه در آنست، و کوه ها و معادن آن، رشته کوه ها و اطراف آن، دریاها و ماهیان آن و.... می فرماید:و اقیمت لک الماتم فی أعلا علیین، و لطمت علیک الحور العین، و بکت السماء و سکانها، و الجبال و خزانها، و الهضاب و أقطارها، و البحار و حیتانها و مکه و بنیانها، و الجنان و والدانها، و البیت و المقام، و المشعر الحرام، و الجل و الإحرام و....

مسلماً حسین(ع)حقیقت اشک و ناله و نوحه است، زیرا او بر چیزی مقاومت و صبر کرد، که هرگز قبل از او، کسی این چنین نکرده بود، و مصائبی را بر جان و دل خرید، که قبل از او سابقه ای نداشت و در آینده نیز نخواهد بود، و لذا بدین سبب دین جد خود رسول خدا، محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله) را، زنده کرد. و لذا حضرت رسول(صلی الله علیه و آله)در زمان حیات خود، فرمود:«حسین منی و انا من حسین»، و این کلام را زمانی فرمود، که حسین(علیه السلام)کودکی بیش نبود.

به علت همه این مسائل است، که باید برای چنین فاجعه ای که در کربلا، پیش آمد، و این چنین مردی از آل رسول، بدست امت همان رسول (صلی الله علیه و آله)، به شهادت رسید، می گفت: «و لمثل هذا فلیبک الباکون، و لیندب النادبون، فإنا للّه و انا إلیه راجعون»

ای خـــــرگه عزای تو این طارم کبود                               لبریز خون ز داغ تو، پیمانه وجود
تنها نه خاکیان به عـــزای تو اشگ ریز                            ماتم سراست بهر تو از غیب تا شهود
از خون کشتگان تو صحــــــــرای ماریه                          باغی و سنبلش همه گیسوی مشک بود
کی بر سنان تلاوت قرآن کند سری                           بیدار ملک کهف توئی، دیگران رقود
نشکفت اگر برند تو را سجده سروران                           ای داده سر بطاعت معبود در سجود

در این‌جا یک کلمه راجع به تحلیل حادثه‌ی عاشورا بگویم و فقط اشاره‌ای بکنم. کسی مثل حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام که خودش تجسّم ارزشهاست، قیام می‌کند، برای این‌که جلوِ این انحطاط را بگیرد؛ چون این انحطاط می‌رفت تا به آن‌جا برسد که هیچ چیز باقی نماند؛ که اگر یک وقت مردمی هم خواستند خوب زندگی کنند و مسلمان زندگی کنند، چیزی در دستشان نباشد. امام حسین می‌ایستد، قیام می‌کند، حرکت می‌کند و یک‌تنه در مقابل این سرعت سراشیب سقوط قرار می‌گیرد. البته در این زمینه، جان خودش را، جان عزیزانش را، جان علی اصغرش را، جان علی اکبرش را و جان عباسش را فدا می‌کند؛ اما نتیجه می‌گیرد.

«و انا من حسین»؛ یعنی دین پیامبر، زنده شده‌ی حسین‌بن‌علی است. آن روی قضیه، این بود؛ این روی سکه، حادثه‌ی عظیم و حماسه‌ی پُرشور و ماجرای عاشقانه‌ی عاشوراست که واقعاً جز با منطق عشق و با چشم عاشقانه، نمی‌شود قضایای کربلا را فهمید. باید با چشم عاشقانه نگاه کرد تا فهمید حسین‌بن‌علی در این تقریباً یک شب و نصف روز، یا حدود یک شبانه‌روز - از عصر تاسوعا تا عصر عاشورا - چه کرده و چه عظمتی آفریده است! لذاست که در دنیا باقی مانده و تا ابد هم خواهد ماند. خیلی تلاش کردند که حادثه‌ی عاشورا را به فراموشی بسپارند؛ اما نتوانستند.

من امروز می‌خواهم از روزی مقتلِ «ابن‌طاووس» - که کتاب «لهوف» است - یک چند جمله ذکر مصیبت کنم و چند صحنه از این صحنه‌های عظیم را برای شما عزیزان بخوانم. البته این مقتل، مقتل بسیار معتبری است. این سیدبن‌طاووس - که علی‌بن‌طاووس باشد - فقیه است، عارف است، بزرگ است، صدوق است، موثّق است، مورد احترام همه است، استاد فقهای بسیار بزرگی است؛ خودش ادیب و شاعر و شخصیت خیلی برجسته‌ای است. ایشان اوّلین مقتل بسیار معتبر و موجز را نوشت. البته قبل از ایشان مقاتل زیادی است. استادشان - ابن نَما - مقتل دارد، «شیخ طوسی» مقتل دارد، دیگران هم دارند. مقتلهای زیادی قبل از ایشان نوشته شد؛ اما وقتی «لهوف» آمد، تقریباً همه‌ی آن مقاتل، تحت‌الشّعاع قرار گرفت. این مقتلِ بسیار خوبی است؛ چون عبارات، خیلی خوب و دقیق و خلاصه انتخاب شده است. من حالا چند جمله از اینها را می‌خوانم.

یکی از این قضایا، قضیه‌ی به میدان رفتن «قاسم‌بن‌الحسن» است که صحنه‌ی بسیار عجیبی است. قاسم‌بن‌الحسن علیه‌الصّلاةوالسّلام یکی از جوانان کم سالِ دستگاهِ امام حسین است. نوجوانی است که «لم یبلغ الحلم»؛ هنوز به حدّ بلوغ و تکلیف نرسیده بوده است. در شب عاشورا، وقتی که امام حسین علیه‌السّلام فرمود که این حادثه اتّفاق خواهد افتاد و همه کشته خواهند شد و گفت شما بروید و اصحاب قبول نکردند که بروند، این نوجوان سیزده، چهارده ساله عرض کرد: عمو جان! آیا من هم در میدان به شهادت خواهم رسید؟ امام حسین خواست که این نوجوان را آزمایش کند - به تعبیر ما - فرمود: عزیزم! کشته شدن در ذائقه‌ی تو چگونه است؟ گفت «احلی من العسل»؛ از عسل شیرینتر است. ببینید؛ این، آن جهتگیریِ ارزشی در خاندان پیامبر است. تربیت‌شده‌های اهل بیت این‌گونه‌اند. این نوجوان از کودکی در آغوش امام حسین بزرگ شده است؛ یعنی تقریباً سه، چهار ساله بوده که پدرش از دنیا رفته و امام حسین تقریباً این نوجوان را بزرگ کرده است؛ مربّی به تربیتِ امام حسین است. حالا روز عاشورا که شد، این نوجوان پیش عمو آمد. در این مقتل این‌گونه ذکر می‌کند: «قال الرّاوی: و خرج غلام». آن‌جا راویانی بودند که ماجراها را می‌نوشتند و ثبت می‌کردند. چند نفرند که قضایا از قول آنها نقل می‌شود. از قول یکی از آنها نقل می‌کند و می‌گوید: همین‌طور که نگاه می‌کردیم، ناگهان دیدیم از طرف خیمه‌های ابی‌عبداللَّه، پسر نوجوانی بیرون آمد: «کانّ وجهه شقّة قمر»؛ چهره‌اش مثل پاره‌ی ماه می‌درخشید. «فجعل یقاتل»؛ آمد و مشغول جنگیدن شد.


بیانات رهبر معظّم انقلاب در خطبه‌‌های نمازجمعه 77/2/18

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی