وَ لَا تُضِیعَنَّ حَقَّ أَخِیکَ اتِّکَالًا عَلَى مَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ فَإِنَّهُ لَیْسَ لَکَ بِأَخٍ مَنْ أَضَعْتَ حَقَّهُ وَ لَا یَکُنْ أَهْلُکَ أَشْقَى الْخَلْقِ بِکَ وَ لَا تَرْغَبَنَّ فِیمَنْ زَهِدَ عَنْکَ وَ لَا یَکُونَنَّ …
در این فراز از وصایا و کلام نورانی مولای ما امیرالمؤمنین علیه السلام 6 توصیه و وصیت مهم و حکیمانه را پیش روی اهل ایمان و فرزندان نسبی و سببی خودشان قرار دادند:
1/ هرگز حق برادرت را با اعتماد به دوستی فی مابین خودت و او ضایع مکن زیرا کسی که حق او را ضایع کردی، هگز با تو برادر نخواهد ماند...
دریافت
حجم: 11.7 مگابایت
یکی از مشکلات جامعه ما طلاق است ـ معاذالله ـ وجود مبارک رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التّحیّة و الثّناء) فرمود: من یک چیز تازهای آوردم، من نکاح آوردم، نه ازدواج. ازدواج به معنای اجتماع مذکر و مؤنث در شرق بوده، در غرب بوده، مسلمان دارد کافر دارد، من آن را نیاوردم. «أَلنِّکَاحُ سُنَّتِی»؛ این نکاح چیست؟ نکاح این است که این دو عنصر، دو اصل خانوادگی باید داشته باشند، آن مسئله جهیزیه و مهریه و اینها یک آداب و رسوم عادی است. فرمود دو چیز است که زندگی را نگه میدارد. اینکه: ﴿خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها﴾ بعد فرمود: ﴿وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً﴾ دوستی عاقلانه، گذشت مهربانانه! دوستی اگر بر اساس غریزه باشد، همین که انسان دیگری را دید مینگرد سوی کسی دیگر را و اگر سن قدری بالا آمد، این غریزه افت کرد، آن هم رخت برمیبندد؛ اما اگر دوستی عاقلانه باشد؛ مثل اینکه خانوادههای شیعه هم همین طور هستند. اگر شما میبینید یک پدر و مادر شیعه، سنّشان به هفتاد و هشتاد سال که رسید، علاقهشان به یکدیگر بیش از علاقه دو تا جوان است. فرمود: ﴿جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً﴾؛ دوستی عاقلانه، یک؛ و گذشت مهربانانه از لغزش دیگری، دوم. چون همه ما که افراد عادی هستیم؛ به هر حال در معرض اشتباه هستیم، فرمود این زبان را، این چشم را انسان باید کنترل کند، هر حرفی را نزند، هر چیزی را هم نبیند. اگر این دو اصل باشد که طلاقی پیش نمیآید، احترام متقابل باشد. اگر خدای ناکرده جایی طلاق رخنه کرد این خانه ویران به آسانی ساخته نمیشود. بافت فرسوده را شهرداری بعد از مدتی میسازد؛ اما خانه طلاق یافته را به این آسانی نه آن مرد میتواند بسازد نه آن زن میتواند بسازد عمری را به افسردگی میگذراند.
برگرفته از نکات اخلاقی استاد جوادی املیبه امام سجاد علیه السلام عرض کردند: آقا! شما دیگه چرا؟ شما جدتان پیامبر (ص) است. این همه سختی ، این همه زحمت برای چیست؟ جدّ شما پیغمبر رحمة للعالمین، شفیع همه عالم است. امام فرمود: هیهات! خداوند بهشت را خلق نکرد مگر برای مطیعینش ولو اینکه غلام حبشی (آفریقایی) باشد و جهنم را خلق نکرد مگر برای نافرمانان . هر چند که این نافرمان سید قرشی باشد.
اصلاً در قیامت نسبی باقی نمی ماند. نژاد و نسب مال دنیاست. آنچه که معیار است: تقوا، ایمان، علم، جهاد ، ... و هر آنچه در قرآن آمده است....
دریافت
حجم: 20.3 مگابایت
صله رحم چیست؟ رابطه با خویشان یا با خبر بودن از خویشان یا احسان و دوستی با
خویشان یا رفت و آمد با آنها...
آنچه که از احادیث ما بر می آید صله رحم یعنی با
خبر بودن از خویشاوندان یعنی بدانم که حال و اوضاع او چگونه است؟ چه مشکلی دارد؟
در چه وضعیتی به سر می برد؟ ...و این از طریق رفت و آمد ، تلفن ، شنیدن از دیگران
و ... میسّر است. و دوم اینکه اگر توانایی دارم برای او کاری بکنم. وقتی به کسی می
گویند دایی ات دو ماه است که در بستر بیماری است و اظهار بی اطلاعی می کند یعنی
قطع رحم کرده . خبر داشتن از احوال دیگران بدون رعایت احوالات ایشان در حد توان،
قطع رحم است. صرف رفتن به خانه اقوام صله رحم انجام نداده ایم یا به منزل کسی می
رویم که در تامین لوازم پذیرایی مشکل دارد این که صله رحم نیست ، خسارت عظیم است!!
رفت و آمد بدون خبر داشتن از اوضاع صاحب منزل صله رحم نیست، اینقدر باید با او
صمیمی باشیم تا او دردمندیهای خودش را با ما در میان بگذارد...
حجم: 22.2 مگابایت
وَ لِنْ لِمَنْ غَالَظَکَ فَإِنَّهُ یُوشِکُ أَنْ یَلِینَ لَکَ وَ خُذْ عَلَى عَدُوِّکَ بِالْفَضْلِ فَإِنَّهُ أَحْلَى الظَّفَرَیْنِ وَ إِنْ أَرَدْتَ قَطِیعَةَ أَخِیکَ فَاسْتَبْقِ لَهُ مِنْ نَفْسِکَ بَقِیَّةً یَرْجِعُ إِلَیْهَا
وجود
مبارک امیرالمؤمنین سلام الله علیهدر ادامه وصایای نورانی خودشون به حضرت امام مجتبی
علیه الصلاة و السلام از دوستی با اهل ایمان به عنوان یک سرمایۀ بزرگ یاد فرمودند
و حفظ برادری ایمانی خود با استفادۀ از روش مندیهای دینی وظیفه غیر قابل اجتناب
مؤمنان دانسته اند . در دایره ایمان مؤمن خیرخواهِ مؤمن است و با بهانه قرار دادن
اینکه کسی به وظایف برادری خودش عمل نکرده ، مؤمن حق ندارد رشته برادری خودش را با
برادر دینی و ایمانی خودش قطع کند. امام علیه الصلاةو السلام در این فراز توصیه و
مخاطبش اهل ایمان است، به همین جهت بد بودن و خوب بودن اینجا در دایره ایمان معنا
پیدا می کند.
قال رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
«صِلُوا ارْحامَکُمْ وَ لَوْ بِالسَّلامِ».
تحف العقول، حکمت ۱۶۵؛ بحارالانوار، ج ۷۴، میزان الحکمه، ج ۴
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «صله أرحام خود کنید حتی اینکه سلام کردن باشد».
در
آیات و روایات تأکید فراوانی درباره صله رَحِم شده است. خداوند میفرماید: «
«وَیَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ
أُوْلئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»؛ و کسانی که پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار
سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند، اینها زیانکارانند».
مصداق صله رحم
چیست؟ رحم کیانند؟ صله چیست؟ بیشتر مردم صله رحم را مستحب میدانند و حال آنکه صله
رحم یکی از واجبات و قطع رحم یکی از گناهان کبیره است.
ظاهر رحم که در
روایات آمده، تمام ارحام را شامل میشود و دلیلی نداریم که فقط طبقه اوّل ارث،
داخل ارحام باشد و طبقات دیگر داخل نباشد، منتها چگونگی صله مختلف است یعنی صلهای
که درباره درجه اوّل مثل پدر، مادر و فرزند است، غیر از آن صلهای است که درباره
وابستگان درجه دوم است.
صله چیست؟ صله یک
معنای عرفی دارد که داشتن نوعی رابطه است که این رابطه مختلف است، گاهی رابطه به
این است که زندگی پدر و مادری را که در مضیقه هستند تأمین کند، (وجوب نفقه مصداق
صله رحم است) و گاهی وجوب نفقه نیست، بلکه خبر داشتن از بیماران آنها و کمک کردن
به گرفتاریها و مشکلات آنها در حد توان، مصداق صله است، و گاهی با یک سلام، صله
رحم صورت میگیرد، به عبارت دیگر طوری باشد که او را بیگانه ندانند.
اما نکته شایان توجه با توجه به اوضاع اقتصادی حال حاضر ما این است که برخی احادیث، به زحمت افتادن برای مهمانی را نکوهش کرده اند اما برخی حدیث ها به زحمت افتادن برای مهمانی را شایسته دانسته اند؟ آیا این حدیثها با هم تنافی و تعارض ندارند؟
روایاتى که موضوع «تکلّف» یعنى به زحمت افتادن براى مهمان در آنها آمده ، به سه دسته تقسیم مى شوند :
۱ . روایاتى که توصیه مى کنند هنگامى که شخصى به مهمانى دعوت شد ، شایسته است پذیرفتن خود را به این مشروط کند که میزبان براى پذیرایى از او ، خود را به زحمت نیندازد .
۲ . روایاتى که دلالت دارند بر این که تکلّف و به زحمت افتادن براى مهمان دعوت شده کارى شایسته و خداپسندانه است ؛ هر چند براى مهمان ناخوانده چنین ضرورتى وجود ندارد و پذیرایى از وى با هر آنچه فراهم است ، کفایت مى کند .
۳ . روایاتى که تکلّف را مورد نکوهش قرار داده اند.
گفتنى است که این روایات ، با هم تعارضى ندارند و جمع مفهومىِ آنها این است که از یک سو ، شایسته است که مهمان هنگام دعوت میزبان ، با او شرط کند که خود را به هیچ وجه به زحمت نیندازد و از سوى دیگر ، متقابلاً شایسته است که میزبان ، در حدّ توان ، براى گرامى داشتِ مهمانى که او را دعوت کرده ، تلاش کند ، البته نه به اندازه اى که سختىِ آن چنانى اى به خود یا خانواده خویش تحمیل کند که با حکمت مهمانى و نزدیک شدن دل ها منافات داشته باشد!
یلدایی مملو از معرفت نسبت به اهل بیت و توأم با شادی داشته باشید.
ما برای رفتن به بهشت، بلکه دیدن بهشت دو تا راه داریم؛ یکی راه درس و بحث است که حوزه و دانشگاه مسئول این کار هستند که با علم حصولی و استدلال راه دارد. یکی راه تهذیب نفس است، رفتن به بهشت خیلی مهم نیست، دیدن بهشت مهم است. آن بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) در نهج البلاغه که حضرت در اوصاف متقیان سخنرانی میکند و مستمع آن خطبه در پایان خطبه جان میدهد و حضرت فرمود: من میدانستم که پایان این نحوه حرف زدن، آن نحوه جان دادن هم هست؛ شما ببینید در این دامنه دماوند هم زندگی میکنید، این قله دماوند آن قدر مرتفع است که کمتر پرندهای توان آن را دارد که روی اوج آن بنشیند. فرمود فکر هیچ کسی به اوج من نمیرسد؛ مثل اینکه هیچ پرندهای روی قله دماوند نمینشیند، «وَ لَا یَرْقَی إِلَیَّ الطَّیْر» و اگر بخواهم علیگونه سخن بگویم، سیل شما را میبرد: «یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْل»؛ چه اینکه در جریان خطبه همّام همین طور بود. بهشت رفتن خیلی مهم نیست، بهشت دیدن مهم است. آنهایی که بهشت را دیدند نه امام بودند نه پیغمبر؛ شاگردان ائمه بودند؛ مثل حارثة بن زید که مرحوم کلینی(رضوان الله تعالی علیه) آن را در جلد دوم کافی نقل کرد.
تهذیب نفس دو تا راه دارد؛ یک راه، راه حوزه و دانشگاه است و راه دوم نماز شب است و مسجد است و حسینیه است و راه ناله که «سِلَاحُهُ الْبُکَاء» اگر گفتند شما جهاد کنید جهاد نفس، این جهاد نفس با اشک شبانه است. در قرآن کریم فرمود درست است در همه اوقات ذات اقدس الهی ﴿إِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ﴾ است؛ اما ﴿إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً﴾؛ پایان شب و نماز شب یک نشئه جدایی است. خدا ﴿إِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ﴾ است یعنی چه؟ یعنی دعا را میشنود؟ همه حرفها را غیبت را هم میشنود! «بکلّ شیء سمیع» است. سمع دو تا معنا دارد: یک معنای لغوی دارد؛ یعنی کسی که حرف میزند ما میشنویم. یک حرف معنای اجتماعی و ادبی دارد؛ میگوییم او حرف ما را میشنود. فلان پسر حرف پدر را نمیشنود؛ یعنی گوش نمیدهد؛ یعنی ترتیب اثر نمیدهد. وقتی ما در جملههای خودمان میگوییم: ﴿سَمیعُ الدُّعاءِ﴾ است، نه یعنی دعا را میشنود، یعنی گوش به حرف داعی میدهد. او عنایت دارد؛ مثل اینکه کسی با هم آشنا نیستند میگوید او حرف ما را نمیشنود؛ یعنی ترتیب اثر نمیدهد. خدا آشناست و به حرف ما ترتیب اثر میدهد. او ﴿سَمیعُ الدُّعاءِ﴾ است. این خدا به ما فرمود شما ناله بکنید من میشنوم. یک وقت است آدم حرف میزند او میفهمد، یک وقت ناله میکند او میفهمد. ناله بیمار به یک نحو است، ناله وامدار یک نحو است، ناله جاهل یک نحو است، ناله عالم یک نحو دیگر است. او اختلاف اصوات را، می فهمد.
این خدا ﴿سَمیعُ الدُّعاءِ﴾ است. کاری بکنید که بهشت را ببینید. تلاش شما این نباشد که بهشتی بشوید، «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُون». اینها که اینجا نشستهاند گویا بهشت را میبینند گویا جهنم را میبینند. این راه باز است. این راه با درس و بحث حوزه و دانشگاه هم جمع میشود؛ منتها درس و بحث علم حصولی است و مفهوم است و ذهن. شهود یک علم حضوری است که تهذیب نفس میطلبد. خاصیت حسینیهها و مسجدها و ایام وفات و شهادتهای ائمه(علیهم السلام)، نشر این گونه از معارف است.
برگرفته از نکات اخلاقی استاد جوادی املی
گفتیم معاد چهار مرحله دارد : قیامت صغری(مرگ) - برزخ - قیامت کبری - و سر منزل مقصود.
حالا سوال اینجاست که سر منزل مقصود یکی است یا دو تا؟ اگر فقط یکی است چرا یک عده به بهشت می روند و اکثریت به جهنم؟!؟
وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا ﴿٢٤﴾نکاتی که از این آیه برداشت می شود :
1/ دعا در حق پدر و مادر نوعی قدردانی از آنهاست
2/ از این آیه می فهمیم در دعاها از کلمه ربّ استفاده کنیم. این کلمه رحمت خدا را به هیجان می آورد.
3/گذشته و تلخیهای دوران کودکی و خردسالی خود را از یاد نبرید. یادآوری خاطرات گذشته روحیه شکرگزاری را در بچه ها زیاد میکند.
4/ پدر و مادرباید بر اساس محبت و مهربانی بچه ها را تربیت کنند. دو واژه تربیت و رحمت در کنار هم...
دریافت
حجم: 18.4 مگابایت
وَ إِیَّاکَ أَنْ تَضَعَ ذَلِکَ فِی غَیْرِ مَوْضِعِهِ أَوْ أَنْ تَفْعَلَهُ بِغَیْرِ أَهْلِهِ لَا تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدِیقِکَ صَدِیقاً فَتُعَادِیَ صَدِیقَکَ….
در جلسه گذشته در محضر این فراز از وصایای آسمانی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه قرار داشتیم که فرمودند: اگر برادر تو از تو بُرید، تو با او دوستی کن و اگر روی برگرداند تو به سمت او برو هنگامیکه او بخل ورزید تو از بخشش به او مضایقه نکن و هنگامی که او از تو دوری می گزیند تو به طرف او برو...عذر او را بپذیر . آنچنان کریمانه و مهربانانه با او رفتار کن گویی که تو نیازمند دوستی او هستی و ...
سپس
استثناء کرده و می فرماید: مبادا این دستوراتی را که به تو گفتم در مورد دوستانت
انجام بده یا این نوع رفتار و منش را با انسانهایی که شایسته آن نیستند در پیش
بگیری و تأکید مؤکّد می فرماید که دشمن دوست خود را به دوستی مگیر به خاطر اینکه
با آن دوست خودت بخواهی دشمنی کنی...
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣