ما برای رفتن به بهشت، بلکه دیدن بهشت دو تا راه داریم؛ یکی راه درس و بحث است که حوزه و دانشگاه مسئول این کار هستند که با علم حصولی و استدلال راه دارد. یکی راه تهذیب نفس است، رفتن به بهشت خیلی مهم نیست، دیدن بهشت مهم است. آن بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) در نهج البلاغه که حضرت در اوصاف متقیان سخنرانی میکند و مستمع آن خطبه در پایان خطبه جان میدهد و حضرت فرمود: من میدانستم که پایان این نحوه حرف زدن، آن نحوه جان دادن هم هست؛ شما ببینید در این دامنه دماوند هم زندگی میکنید، این قله دماوند آن قدر مرتفع است که کمتر پرندهای توان آن را دارد که روی اوج آن بنشیند. فرمود فکر هیچ کسی به اوج من نمیرسد؛ مثل اینکه هیچ پرندهای روی قله دماوند نمینشیند، «وَ لَا یَرْقَی إِلَیَّ الطَّیْر» و اگر بخواهم علیگونه سخن بگویم، سیل شما را میبرد: «یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْل»؛ چه اینکه در جریان خطبه همّام همین طور بود. بهشت رفتن خیلی مهم نیست، بهشت دیدن مهم است. آنهایی که بهشت را دیدند نه امام بودند نه پیغمبر؛ شاگردان ائمه بودند؛ مثل حارثة بن زید که مرحوم کلینی(رضوان الله تعالی علیه) آن را در جلد دوم کافی نقل کرد.
تهذیب نفس دو تا راه دارد؛ یک راه، راه حوزه و دانشگاه است و راه دوم نماز شب است و مسجد است و حسینیه است و راه ناله که «سِلَاحُهُ الْبُکَاء» اگر گفتند شما جهاد کنید جهاد نفس، این جهاد نفس با اشک شبانه است. در قرآن کریم فرمود درست است در همه اوقات ذات اقدس الهی ﴿إِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ﴾ است؛ اما ﴿إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً﴾؛ پایان شب و نماز شب یک نشئه جدایی است. خدا ﴿إِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ﴾ است یعنی چه؟ یعنی دعا را میشنود؟ همه حرفها را غیبت را هم میشنود! «بکلّ شیء سمیع» است. سمع دو تا معنا دارد: یک معنای لغوی دارد؛ یعنی کسی که حرف میزند ما میشنویم. یک حرف معنای اجتماعی و ادبی دارد؛ میگوییم او حرف ما را میشنود. فلان پسر حرف پدر را نمیشنود؛ یعنی گوش نمیدهد؛ یعنی ترتیب اثر نمیدهد. وقتی ما در جملههای خودمان میگوییم: ﴿سَمیعُ الدُّعاءِ﴾ است، نه یعنی دعا را میشنود، یعنی گوش به حرف داعی میدهد. او عنایت دارد؛ مثل اینکه کسی با هم آشنا نیستند میگوید او حرف ما را نمیشنود؛ یعنی ترتیب اثر نمیدهد. خدا آشناست و به حرف ما ترتیب اثر میدهد. او ﴿سَمیعُ الدُّعاءِ﴾ است. این خدا به ما فرمود شما ناله بکنید من میشنوم. یک وقت است آدم حرف میزند او میفهمد، یک وقت ناله میکند او میفهمد. ناله بیمار به یک نحو است، ناله وامدار یک نحو است، ناله جاهل یک نحو است، ناله عالم یک نحو دیگر است. او اختلاف اصوات را، می فهمد.
این خدا ﴿سَمیعُ الدُّعاءِ﴾ است. کاری بکنید که بهشت را ببینید. تلاش شما این نباشد که بهشتی بشوید، «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُون». اینها که اینجا نشستهاند گویا بهشت را میبینند گویا جهنم را میبینند. این راه باز است. این راه با درس و بحث حوزه و دانشگاه هم جمع میشود؛ منتها درس و بحث علم حصولی است و مفهوم است و ذهن. شهود یک علم حضوری است که تهذیب نفس میطلبد. خاصیت حسینیهها و مسجدها و ایام وفات و شهادتهای ائمه(علیهم السلام)، نشر این گونه از معارف است.
برگرفته از نکات اخلاقی استاد جوادی املی
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣
:: https://tablosazi.com میگویید:
همواره میتوانید با تماس با کارشناسان تابلوسازی از راهنمایی و مشاوره ما در انتخاب بهترین طرح ها و متریال تابلوهای فروشگاهی و حروف برجسته بهره مند شوید.