وجود مبارک امیرالمؤمنین علی (علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء) فرمود:
«صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَالْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ وَالْاِحْتَمالُ قَبْرُ الْعُیُوبِ أَوْ وَ الْمُسَالَمَةُ خِبَاءُ الْعُیُوبِ مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُ عَلَیْهِ». میفرمایند سینهٴ یک انسان عاقل, صندوق رازهای اوست. اوّلاً انسان باید راز داشته باشد، چون عظمت هر کسی به سرّ اوست. انسانی که قلب او خالی است این ارزشی نخواهد داشت چه دید؟ چه میبیند؟ رابطه او در مناجات چیست؟ در نماز شب چیست؟ جهانبینی او چیست؟ ارتباطش با خاندان عصمت و طهارت چیست؟ توفیقاتی که دریافت کرد چیست؟ مشکلاتی که در جامعه پیش آمد و خدا او را نجات داد چیست؟ اینها اسرار افراد است. فرمود این اسرار را شما فقط برای کسانی میتوانید بگویید که از شما درس اخلاقی بگیرند، وگرنه این کلید باید دست خودتان باشد. «صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ» و همین صدر را باید مشروح کرد ﴿رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی﴾ این صدر مشروح باید بسته باشد، کلید آن به دست انسان باشد باز نباشد. زبان را که باز میکند کلیدِ دل است، نباید این زبان را در هر جایی باز کرد.
«وَالْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ»، ما در جامعه زندگی میکنیم ، بدون ارتباط با دیگران زندگی میسور نیست. ارتباط منافقانه, گزنده است، ارتباط بدون پیوند قلبی, سازنده نیست. فرمود شما برای اینکه دوست دیگران باشید و دیگران دوست شما باشند در این اقیانوسِ وسیع جامعه باید یک تور داشته باشید، آن توری که این ماهی را صید میکند گشادهرویی و تحمّل و ادب است. «وَالْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ»، شما اگر بخواهید در این اقیانوس ماهی بگیرید توری لازم دارید؛ آن تور عبارت است از گشادهرویی, همه را با ادب برخورد کردن, با ادب دیدن, احترام کردن, سخت نگرفتن, تند نشدن, غضبناک نشدن. ما یک محبّت داریم و یک مودّت. مودّت, علمیتر, دقیقتر, رقیقتر, پاکتر و منزّهتر از محبّت است که به عشق نزدیک است. آنچه را که قرآن کریم انتخاب میکند برترین آنهاست.
میفرماید: ﴿قُل لاَ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی﴾، نه تنها حرفِ آنها را گوش بدهید، و نه تنها محبّت آنها را داشته باشید، محبّت آنها را شاید خیلیها داشته باشند. شما پیروان قرآن و عترت دو اصل اصیل را باید داشته باشید که در دیگران نیست: یکی اینکه وِداد داشته باشید که خیلی دقیقتر از محبّت است به عشق نزدیکتر است. و دوم اینکه دوستیِ اینها مشکل را حلّ نمیکند؛ البته فضیلتی هست. اما تمام دوستی و دوستیِ تمام در این است که ما دوست دیگری نداریم و اگر به کسی یا به چیزی علاقهمندیم در مسیر آنهاست. نگفت دوست آنها باشید اجر من را دادی؛ گفت اوّلاً مودّت باشد نه محبّت و استقرار داشته باشد. مگر ما چندتا مودّت داریم؟ اگر مودّت ما مستقر بود در این خاندان یعنی هر چه را دوست داریم در همین مسیر دوست داریم؛ به فرزندانمان, به زندگیمان, به کارمان علاقهمندیم، برای اینکه در همین مسیر است، اگر در این مسیر نباشد مشکل ما را حلّ نمیکند. وجود مبارک حضرت امیر فرمود: این دام را بینداز, این تور را بینداز که مودّت پیدا کنی; یعنی جز علاقه به این خاندان در صحنه دل نباشد؛ آن وقت انسان اگر به چیزی علاقهمند است آن گذراست و آن غیر مستقر است و آن هم در مسیر همین مستقر خواهد بود. به هر تقدیر فرمود: «وَالْبَشَاشَةُ»؛ گشادهرویی, خوشبرخوردی «حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ». یکی از بیانات نورانی ائمه(علیهم السلام) این است که «أحسن مجالسة من جالسک ولو کان یهودیا»؛ با بدترین گروه وقتی شما برخورد کردی یک جا نشستی در مسافرت همصندلی شدی و مانند آن، ادب را رعایت کنی. این ادب, تور دوستی اجتماعی است.
ادامه دارد
برگرفته از بیانات استاد جوادی آملی
در روایات داریم که زائر بر گردن مزور حق پیدا می کند . (البته برخی از این رویات درباره مسجد است و برخی درباره زیارت امام است) هر چقدر زائر مقام و شان بیشتری داشته باشد مزور باید هدیه ای مطابق شأن آن زائر به او بدهد. گاهی یک بچه به دیدار شما می آید شما با یک شکلات هم می توانید او را شاد کنید ولی وقتی یک جوان یا استاد یا مقام بالا به دیدارتان می آید نمی شود با شکلات یا پول یا ... کم ارزش از او قدر دانی کنید. از طرفی شأن خود مزور هو در اعطاء ملاک است...
رسیدیم به این فراز: « ذکرکم فیالذاکرین و أسماؤکم فی الاسماء»
دریافت
حجم: 24.7 مگابایت
و إذا وجدتَ من اهل الفاقة من یحمل لک زادک الی یوم القیامة ....
مولای
ما امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام در ادامه وصایای نورانی خودشون به حضرت امام
مجتبی و همه فرزندان ایمانی و معنوی خودشوناینگونه امر فرمودند که برای پیمودن سفر
سخت و طولانی و پر ماجرای قیامت زاد و توشۀ با کیفیت بردارند و مهیای حرکت به طرف
قیامت با اندوخته هایی باشند که آن اندوخته ها در طی مسیر و در زمان رسیدن به مقصد
وبال آنها و اسباب سختی و عُسرت و شدّت بر آنها نباشد...
وجود مبارک امیرالمؤمنین علی (علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء) فرمود: «مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ»؛ در فتنه باید مواظب بود که فتنهگر آسیبی به جامعه اسلامی میرساند، به مسلمانها آسیب میرساند، او باید به عقاب الهی برسد؛ اما در فتنه بعضیها هستند که فریب خوردهاند. فرمود: فریبخوردهها را کیفر ندهید، عتاب نکنید، برای اینکه او نفهمیده وارد شده است. برخیها مثل مرحوم ابن میثم و دیگران احتمال دادند گفتند: «مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ»؛ یعنی هر فتنهشدهای مورد عتاب قرار نمیگیرد، برای اینکه اگر عتاب بکنی در او اثر ندارد؛ یعنی مثل اینکه هر مبتلای به منکری، نهی از منکر ندارد. وقتی که اثر ندارد شما چگونه نهی از منکر میکنید؟ این معنا میتواند درست باشد؛ ولی دور از ذهن است. غرض این است که در هر حادثه آنکه واقعاً شرور است، بدرفتار است او باید به کیفر الهی برسد؛ اما کسی که فریبخورده است باید او را هدایت کرد. «مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ».
برگرفته از بیانات استاد جوادی آملی
اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود.
🔹️ در عید قربان یک قدردانی بزرگ الهی نهفته است از پیامبر برگزیدهی حضرت حق، حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) که آن روز ایثار کرد. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. او در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار، در دوران پیری به او داده بود؛...این ایثار و این گذشت، یک نماد است برای مؤمنانی که میخواهند راه حقیقت را، راه تعالی را، راه عروج به مدارج عالیه را طی کنند. بدون گذشت، امکان ندارد.
همهی امتحانهائی که ما میشویم، در واقع نقطهی اصلیاش همین است؛ پای یک ایثار و یک گذشت به میان میآید. ۸۹/۸/۲۶ - مقام معظم رهبری
عرفه روزی است که حاجیان فروتنانه سر به آستان پروردگارشان می سایند تا اذن دخول گیرند برای ورود به حرم الله.
امام علی(ع) می فرمایند: «عرفات، خارج از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آن قدرتضرع کند تا لایق ورود به حرم شود».
حرم کجاست؟ امام صادق (ع) فرمود: «القَلْبُ حَرَمُ اللهِ». حرم خدا قلب توست. و عرفات آن گوشه دنجی است که اشک حیا جاری می شود از چشمانت.
صحرای عرفات همان خاکی است که سجده گاه نیایش توست و تکلیف تو امروز وقوف است در عرفات، پس سجده ات را طولانی کن. اشکهایت که جاری شد راه یافته ای به حرم.
پس لبیک بگو: لبیک یا الله، لبیک یا وهاب لبیک یا تواب، لبیک یا کریم...
حالا قلبت را طواف کن تا بیابی سخن امامت را که فرمود: «مَن عَرَفَ اللَّهَ أحَبَّهُ».
هر کس خدا را بشناسد، دوستش بدارد
زیارت در حقیقت یک دیدار است، البته دیدار و ملاقات چند نوع است گاهی انسان به ملاقات کسی می رود که از او خوشش نمی آید یا به دیدار کسی می رود که با او دعوا کند ، اینها زیارت نیست، زیارت دیداری است که در آن عشق و علاقه و صمیمیت باشد، گاهی انسان با چشم سر به دیدار کسی می رود و گاهی قلبها با هم دیدار دارند در حالیکه بدنها از هم دور هستند و نوع سوم آن است که هم بدنها همدیگر را ملاقات می کنند و هم قلبها با هم یکی هستند...
«و فاز الفائزون بولایتکم ، بکم یُسلکُ إلی الرضوان»امشب تقویم دلهایمان به خانه سیاه پوشی در مدینه رسیده است.
باز هم بزرگ مردی غریبانه پرکشیده.
خانه وحی اما روشن است، نور خدا خاموشی ندارد.
نفس حق مردان بزرگ در هیاهوی خاکیان در تاریکخانه دنیا گم نمی شود.
دل های بی قرار هنوز پای منبر نور پیشوای پنجم قرار می گیرد.
چشمان تشنه هنوز به دو لب آن چشمه حیات دوخته است تا با کلماتش جان بخشد به دل های نیمه جان
و امام مهربان بالای منبر نور راه و رسم مهربانی و جوانمردی را به ما می آموزد و می فرماید:
«أُوصیکَ بِخَمْس إِنْ ظُلِمْتَ فَلا تَظْلِمْ وَ إِنْ خانُوکَ فَلا تَخُنْ، وَ إِنْ کُذِّبْتَ فَلا تَغْضَبْ، وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلا تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلا تَجْزَعْ»
تو را به پنج چیز سفارش می کنم:
۱ـ اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن
۲ـ اگر به تو خیانت کردند، خیانت مکن
۳ـ اگر تکذیبت کردند، خشمگین مشو
۴ـ اگر مدحت کنند، شاد مشو
۵ـ و اگر نکوهشت کنند بیتابی مکن
واعلَم أنّ اامامک طریقاً ذا مسافةٍ بعیدةٍ و مشقّةٍ شدیدةٍ و أنّه لا غنی بک فیه عن حسن الارتیاد....
مولای ما امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام در این فراز از وصیت خودشون به امام مجتبی (ع) فرمودند: پسرجانم! بدان و آگاه باش که راهی پر مشقت و بسیار طولانی و دراز پیش روی توست برای پیمودن این مسیر ، تلاش و کوشش فراوان و زاد و توشۀ به اندازه بردار به طوری که بار مسئولیت بر دوش تو سنگینی نکند، زیرا که بار سنگین در این مسیر برای تو سخت و عذاب آور خواهد بود...
وجود مبارک امیرالمؤمنین علی (علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء) فرمود: «تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ حَتَّی یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیرِ»؛ ما بندگان خدا هستیم، همه امور را ذات اقدس الهی آفرید و همه را هم او دارد اداره میکند. وظیفه ما در برابر نعمت الهی شکر است. این تعبیرات نورانی حضرت، بیانات لطفآمیز آن حضرت است. شما این دعای نورانی امام سجاد در این اوّلین دعای صحیفه سجادیه را ملاحظه بفرمایید، عرض میکند خدایا! همه نعمتها از شماست، یک؛ راه شکر این نعمت را به ما آموختی، دو؛ و شکر نعمت سهم تعیینکنندهای در پیشرفت ما دارد، سه؛ اگر راه شکر را نیاموخته بودی و انسانها شکر نمیکردند، «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیَّةِ» ببینید این دعاست. دعای صحیفه سجادیه مثل خطبه نهج البلاغه کلمات عمیق عقلی را به همراه دارد. انسان را معرفی میکند؛ یعنی انسان حیوان ناطق نیست، انسان «حیوانٌ ناطقٌ حامد». این دعای نورانی را ملاحظه بفرمایید، عرض میکند خدایا! اگر شکر را جامعه بشری نمیآموخت و شکر نمیکرد، دیگر انسان نبود، فقط حیوانی بود که حرف میزد. اگر شکر نباشد، «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیَّةِ» که فرمودی: ﴿أُولئِکَ کَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾.
ظاهر این عبارت تحقیر است؛ ولی این چنین نیست، تحقیق است؛ یعنی واقعاً این حیوان است. چند راه دارد که انسان به این آیه دسترسی پیدا کند: یا چشم باطن پیدا کند تا باطن اینها را ببیند که چه هستند؟ یا نظیر آنچه را که برای امام سجاد و امام باقر(سلام الله علیهما) در صحنه عرفات «مَا أَکْثَرَ الضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِیج»، و اینها پیش آمد اینها به اصحابشان نشان دادند، یا چند روز صبر کند بعد از مرگ معلوم میشود که چه کسی به صورت انسان محشور میشود و چه کسی به صورت حیوان. این بیان نورانی امام سجاد در اوّلین دعای همین صحیفه این است که اگر کسی در کنار سفره خدا بنشیند؛ این نعمتها فرق نمیکند، چه نعمتهای ظاهری باشد مثل غذا و لباس و مانند آن، چه نعمت حقیقی باشد مثل چشم و گوش. اگر کسی این نعمت را بیجا مصرف کرده است: «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیَّةِ»؛ آن وقت عصاره این فرمایش این است که «الإنسان ما هو»؟ «الإنسان حیوان ناطق حامد»، که اگر حمد نباشد انسان نیست.
اینجا هم وجود مبارک حضرت فرمود در خیلی از موارد است که انسان برنامهریزی میکند؛ اما نمیداند که در تدبیر چه کسی هست. همه امور به این نیست که انسان فکر بکند، به ما گفتند فکر بکنید؛ ولی در آغاز بگویید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»؛ بگویید خدایا به نام تو من این کار را شروع میکنم. آن وقت اگر مشکلی باشد، خدا وسیله فراهم میکند که آن مشکل پیش نمیآید، یا در درون انسان ِ«عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِم ... وَ نَقْضِ الْهِمَم»؛ در حیطه تصمیمگیری انسان اثر میگذارد، انسان از عزم خود برمیگردد، بعد معلوم میشود خوب شد این کار را نکرد یا در بیرون اثر میگذارد، جلوی آن مانع را میگیرد. فرمود به هر حال تقدیر الهی قویتر از تدبیر ماست. گوشهای از کارها به تدبیر ما وابسته است، قسمت مهم آن به تقدیر الهی وابسته است؛ لذا اگر ذات اقدس الهی مصلحت نبود یا در درون ما مانع ایجاد میکند که میشود: ِ«عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِم وَ نَقْضِ الْهِمَم»؛ یا در بیرون مانع ایجاد میکند که «وَ کَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَیْتَه وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَه». که در دعای نورانی «کمیل» میخوانیم.حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣