شب قدر، فرصتی
برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی
او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی
خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون(1)».
خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمیدهند
که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آنجا جای عذرخواهی نیست. اینجا که میدان هست، اینجا
که اجازه هست، اینجا که عذرخواهی برای شما درجه میآفریند، گناهان را میشوید و شما
را پاک و نورانی میکند، از خدای متعال عذرخواهی کنید. اینجا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و
نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم(2)»؛
مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم.
عزیزان
من؛ برادران و خواهران! قدم اوّل، طلب مغفرت کردن از خدای متعال و به خدا بازگشتن
است. توبه، یعنی به سوی خدا برگردیم. هرجا که شما باشید، در هر حدّی از کمال که
باشید - حتّی در حد امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام - باز به استغفار احتیاج
دارید! خدای متعال به پیغمبرش می فرماید: «واستغفر لذنبک»، (3) «فسبّح
بحمد ربّک و استغفره(4)». بارها در قرآن، خدای متعال به پیغمبر
میفرماید «استغفار کن». با اینکه پیغمبر معصوم است، گناه از او سر نمیزند و از
دستور الهی تخلّف نمیکند، اما به او هم میفرماید «استغفار کن»!
البته اینکه
استغفارِ اولیا و بزرگان از چیست، خود مقوله قابل بحثی است. استغفار آنها از گناهانی چون گناهان امثال ما نیست؛ آنها
مناسب با شأن آن قرب است؛ که استغفار میکنند؛ آنهم استغفار جدّی، نه استغفار صوری.
دعای
کمیل را ببینید! امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام در دعای کمیل انشاءً و در اوّل بار، با
شروع دعا به استغفار می پردازد. اوّل، خدا را به اسمش، به قدرتش، به عظمتش، به
صفات جلال و جمالش سوگند می دهد و بعد از آن همه قسم دادن، شروع می کند به استغفار
کردن: «اللّهم اغفرلی الذّنوب التی تهتک العصم» ، تا آخر.
من و شما به
استغفار احتیاج داریم. ای مؤمنین؛ عزیزان؛ ای دلهای پاک و صاف! مبادا مغرور شوید و
بگویید ما که گناهی نکردهایم! چرا؛ غرق قصوریم، غرق تقصیریم! «و ما قدر اعمالنا
فی جنب نعمک».(۵) آنچه کار خوب که ما به خیال خودمان انجام می دهیم، در
مقابل نعم پروردگار و در مقابل حقّ شکر الهی، چه ربطی و چه نسبتی دارد!؟ چقدر قابل
ذکر است!؟ ما نمی توانیم آن حقّ شکر را ادا کنیم؛ نمی توانیم! «لاالذی احسن استغنی
عن عونک» (۶) مگر می شود انسان از تفضل و لطف الهی، در آنی از آنات،
مستغنی باشد!؟ همیشه محتاجیم؛ همیشه هم لطف پروردگار می رسد: «خیرک الینا نازل(۷)».
ما هم از ادای شکر عاجزیم و این قصور، یا تقصیر است و بههرحال طلب مغفرت می خواهد.
در همان لحظهای
که شما دلتان را متوجّه خدای متعال و خدا را در دل خودتان حاضر می کنید و به یاد
خدا می افتید، خدای متعال در همان لحظه، چشم لطف و مهر و عطوفتش متوجّه شماست؛ دست
لطف و بذل و بخشش او به سوی شما دراز است. خدا را به یاد خودتان بیندازید، والّا روزی خواهد رسید که
خطاب الهی به سمت گناهکاران میآید که «انّا نسیناکم(8)»؛ ما شما را
فراموش کردیم، ما شما را به دست فراموشی سپردهایم، بروید! عرصه قیامت اینگونه است.
امروز
که خدای متعال اجازه داده است که شما به زاری، تضّرع و گریه بپردازید، دست ارادت
به سوی او دراز کنید، اظهار محبّت نمایید و اشک صفا و محبّت را از دل گرم خودتان
به چشمهایتان جاری سازید. این فرصت را مغتنم بشمارید، والّا روزی هست که خدای
متعال به مجرمین بفرماید: «لاتجأروا الیوم(9)»؛ بروید، زاری و تضّرع
نکنید، فایدهای ندارد: «انّکم منّا لاتنصرون(10)». این فرصت، فرصت
زندگی و حیات است که برای بازگشت به خدا در اختیار من و شماست و بهترین فرصتها
ایامی از سال است که از جمله آنها ماه مبارک رمضان است و در میان ماه مبارک رمضان،
شب قدر!
از همه دوستان عزیز التماس دعای خیر و عاقبت به خیری دارم . پاینده
تلاوت صفحه 522 :
آیه
شماره 104 از سوره مبارکه آل عمران
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ
بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
باید از میان شما، جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند! و آنها
همان رستگارانند
نکات تفسیری :
1- اصلاح جامعه و جلوگیرى از فساد،
بدون قدرتِ منسجم و مسئول مشخّص امکان ندارد. «منکم امّة»
2- کسانى که براى رشد و اصلاح جامعه دل مى سوزانند، رستگاران واقعى هستند
وگوشه گیرانِ بى تفاوت را از این رستگارى سهمى نیست. «اولئک هم المفلحون»
3- فلاح و رستگارى، تنها در نجات و رهایى خود خلاصه نمى شود، بلکه نجات و رشد
دیگران نیز از شرایط فلاح است. «یأمرون، ینهون، اولئک هم المفلحون»
امروز - بیستویکم ماه رمضان - بنابر احتمال فراوان، هم روز قدر است، هم روز شهادت امیرالمؤمنین (علیهالصّلاةوالسّلام) است. دیشب یکی از سه شب ممتاز در دوران سال بود؛ شبهایی که محتمل است شب قدر باشند. تنزل ملائکهی الهی و تنزل روح در مثل دیشب یا یکی از دو شب دیگر اتفاق افتاده است یا میافتد. خوشابهحال کسانیکه با فرود فرشتگان الهی توانستند روح خود را فرشتهگون کنند.
حضور ملائکهی الهی در روی زمین و در میان ما مردم - که فرمود: «تنزّل الملائکة والرّوح فیها باذن ربّهم من کلّ امر»(۱) - باید بتواند ما را به نزدیک شدنِ به خلق و خوی فرشتهگون کمک کند. یقیناً در میان بندگان خدا کسانی بودهاند که دیشب را شب خوبی گذراندهاند و چشم حقیقتبین و روح حقیقتیاب آنها حقایق شب قدر را ادراک کرده است. شاید کسانی فرشتهها را به چشم دیده باشند... ما باید امیدوار باشیم، دعا کنیم و بکوشیم از این شبها برای عروج معنویِ خود استفاده کنیم؛ چون نماز معراج و وسیلهی عروج مؤمن است. دعا هم معراج مؤمن است، شبقدر هم معراج مؤمن است. کاری کنیم عروج کنیم و از مزبله مادی که بسیاری از انسانها در سراسر دنیا اسیر و دچار آن هستند، هرچه میتوانیم، خود را دور کنیم. دلبستگیها، بدخلقیها - خلقیات غیرانسانی، ضدانسانی - روحیات تجاوزگرانه، افزونخواهانه و فساد و فحشا و ظلم، مزبلههای روح انسانی است. این شبها باید بتواند ما را هرچه بیشتر از اینها دور و جدا کند.
به قدری که بر سرگذشت پیشینیان آگاه بود، بر سرنوشت آیندگان نیز اندیشه می کرد...
چه شامگاهان که سر بر بالین آسایش نمی نهاد مگر با قیام و قعود عارفانه اش
و چه صبحگاهان که برنمی خاست جز با کمر بستن به خدمت خلق
به که می مانست که کسی را با وی مانندی نبود و که چون او می دانست که دانای اسرار مگوی او بود.
در شجاعتش همه دانند که "اسد بیشه فتوت" بود و بر عدالتش همه معترف، تا بدانجا که "شهید عدالت" نام گرفت.
هیچ کس، چون او آن مقام نیافت، کعبه به یمن قدمش چاک میزند و مسجد به خونش، غسل طهارت می کند.
کدام مرشد و مرادی توانی یافت چون محمد که در لیله المبیت پیش مرگی او کند و کدام همسری توانی جست جز فاطمه که کوثر در شأن اوست.
در نبرد هماوردی نداشت و در دوستی، نظیری نه!
روح بیقرارش جز درگاه نیایش، قرار نمی یافت، لطایف حکمی و آیات قرآنی حد کلام او بود و عمل به احکام آن، مرام او...
درس آموخته مکتب وحی بود و شکوه دین، جلوه ای از شگفتی های او. به برق نگاهی، رعدی در دلها برمی فروخت و به اشاره سرانگشتی، مس وجود، طلای حقیقت می شد و ...
اما امان از غربت این اول مظلوم عالم ؛
از نجوای شبانه اش با چاه.
از گریه های غریبانه اش در نماز.
از شکیبایی ۲۵ سال، سکوت و خانه نشینی.
از تازیانه های ناجوانمردانه ای که بر پیکر فاطمه اش زدند.
از طعنه ها و سبکسری هایی که چون گرز گران بر سرش می کوفتند. و بیش از همه...
تنهایی غریبانه علی
آن هم بعد از عروج مردی که وجودش از او هست یافت و مرگ بانویی که هماره یکتا انیس و مونس او بود.
دیگر برای علی جز اندوه و تنهایی و غریبی چیزی نمانده است;
دیگر کسی را هماورد و همتای او نیست.
او در این عالم تنها بود، مظلوم زیست و مظلومانه نیز زندگی را بدرود گفت.
تلاوت صفحه 521 :
آیه
شماره 96 از سوره مبارکه آل عمران
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ
هُدىً لِلْعالَمینَ
نخستین خانه اى که براى مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در
سرزمین مکّه است، که پر برکت، و مایه هدایت جهانیان است.
نکات تفسیری :
ماه رمضان، وقت استغفار و دعا و انابه است. آن را قدر بدانید. از هنگام غروب آفتاب، سلام الهی -«سلام هی حتّی مطلع الفجر» - شروع میشود، تا وقتی که اذان صبح آغاز میگردد. این چند ساعتِ این وسط، سلامِ الهی و امن الهی و خیمهی رحمت خداست که بر سراسر آفرینش زده شده است. آن شب، شب عجیبی است؛ بهتر از هزار ماه، نَه برابر آن؛ «خیرٌ من ألف شهر». هزار ماه زندگی انسان، چقدر میتواند برکات به وجود آورد و جلب رحمت و خیر کند! این یک شب، بهتر از هزار ماه است. این، خیلی اهمیّت دارد. این شب را قدر بدانید و آن را به دعا و توجّه و تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان و آنچه که خدای متعال از انسان خواسته است و بیاعتباری این زندگی مادّی و اینکه همهی این چیزهایی که میبینید، مقدّمهی آن عالمی است که لحظهی جان دادن، دروازهی آن عالم است، بگذرانید.
در دعایی که این روزها میخوانیم(یا علیُّ یا عظیم...)، برای ماه رمضان چهار خصوصیت ذکر میکند: یکی تفضیل و تعظیم روزها و شبهای این ماه است بر روزها و شبهای ماههای دیگر، یکی وجوب روزه در این ماه است، یکی نزول قرآن در این ماه است و یکی هم وجود لیلةالقدر در این ماه است. یعنی در این دعای مأثور، لیلةالقدر را عِدل نزول قرآن در ارزش دادن به ماه رمضان مشاهده میکنیم.
در ماه رمضان برای ما خاکیان و زمینیان چه سعادت بزرگی است که با ملائکهی الهی و با روح امین همنشین بشویم: «تنزّل الملائکة والرّوح فیها باذن ربّهم».لیلةالقدر در ماه رمضان، شب همنشینی خاکیان با فرشتگان ملأ اعلاست.
شب قدر خیلی ارزش دارد. همهی ماه رمضان، شبها و روزهایش ارزش والا دارد. البته لیلةالقدر نسبت به روزها و شبهای ماه رمضان، خیلی فاخرتر است؛ اما شبها و روزهای ماه رمضان، نسبت به روزها و شبهای بقیهی سال، خیلی فاخرتر است. باید قدر بدانید. در این روزها و در این شبها، همه بر سر سفرهی انعام الهی حاضرید. استفاده کنید.
. این شب را قدر بدانید و آن را به دعا و توجّه و تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان و آنچه که خدای متعال از انسان خواسته است و بی اعتباری این زندگی مادّی و اینکه همهی این چیزهایی که می بینید، مقدّمهی آن عالمی است که لحظهی جان دادن، دروازهی آن عالم است، بگذرانید.
نیازمند دعای خیر شما عزیزان هستیم.
تلاوت صفحه 520 :
آیه
شماره 92 از سوره مبارکه آل عمران
لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما
تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیمٌ
هرگز به (حقیقت) نیکوکارى نمى رسید مگر اینکه از آنچه دوست مى دارید، (در راه خدا)
انفاق کنید؛ و آنچه انفاق مى کنید، خداوند از آن آگاه است.
نکات تفسیری :
1- یگانه راه رسیدن به مقام نیکوکاران، انفاق خالصانه از امور مورد علاقه است، نه فقط ذکر و دعا. «لن تنالوا البرّ...»
2- در مکتب اسلام، هدف از انفاق تنها فقرزدایى نیست، بلکه رشد انفاق کننده نیز مطرح است. دل کندن از محبوبهاى خیالى وشکوفاشدن روح سخاوت، از مهمترین آثار انفاق براى انفاق کننده است. «لن تنالوا البرّ»
3- در انفاق نه افراط و نه تفریط، تنها بخشى از آنچه را دوست دارى، انفاق کن. «ممّا تحبّون»
از جمله چیزهایی که در این ماه رمضان عادی است، این عبارت صریح خدای متعال است که «لیلة القدر خیر من الف شهر، تنزّلالملئکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر، سلامٌ هی حتی مطلع الفجر.(1)» یک شب تا صبح، مظهر سلام الهی است. همان «سلامٌ قولاً من ربّ رحیم(2)» که مخصوص مؤمنین است. مخصوص اهل بهشت است. مخصوص بندگان خالص خداست. این، در اختیار ماست که استفاده کنیم.
چرا این قدر
فضیلت را به یک شب دادند؟ زیرا برکات الهی در این شب زیاد است؛ نزول ملائکه در این
شب زیاد است؛ این شب، سلام است؛ «سلام هی حتّی مطلعالفجر»؛ از اوّل تا آخر این
شب، لحظاتش سلام الهی است. «سلام قولا مِن ربّ رحیم». رحمت و فضل الهی است که بر
بندگان خدا نازل میشود.
لیلةالقدر، شب
ولایت است.(3) هم شب نزول قرآن است، هم شب نزول ملائکه بر امام زمان
است، هم شب قرآن و شب اهل بیت است، هم شب قرآن و هم شب عترت است. لذا سورهی
مبارکهی قدر هم، سورهی ولایت است.
از بزرگترین اهداف روزهی ماه رمضان یا شاید بشود به یک معنا گفت: «تمام الهدف» تقواست. «لعلکم تتّقون» (4). این دست ماست. مردم باید هرکدام خودشان، و اگر بتوانند دیگران را اصلاح کنند.
1. سوره مبارکه قدر
2. سوره مبارکه یس، آیه58
3.
معانیالأخبار،شیخ صدوق ص ۳۱۵ ؛ بحار
الانوار،مجلسی،ج۹۴ص۱۸ح۳۸ ؛
ذکر عند أبی
عبد الله ع إنا أنزلناه فی لیلة القدر قال ما أبین فضلها على السور قال قلت و أی
شیء فضلها قال نزلت ولایة أمیر المؤمنین ع فیها قلت فی لیلة القدر التی نرتجیها
فی شهر رمضان قال نعم هی لیلة قدرت فیها السماوات و الأرض و قدرت ولایة أمیر
المؤمنین ع فیها : مفضّل بن عمر گوید: در محضر امام صادق علیه السّلام از آیه
مبارکه إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ سخن به میان آمد، فرمود: چقدر
برترى آن بر سورههاى دیگر آشکار است! عرضه داشتم: چه چیزی به آن برترى داده است؟
فرمود: در آن شب ولایت امیر المؤمنین علیه السّلام نازل شد، گفتم: در شب قدرى که
ما آن را در ماه رمضان امید داریم؟ فرمود: آرى شبى که در آن شب آسمانها و زمین
اندازهگیرى شد، و ولایت امیر المؤمنین علیه السّلام در آن تقدیر و معیّن شده است.
4. سوره مبارکه بقره آیه 183
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣