گفت تو با منی اما من از تو مهجورم
قصه برادران یوسف قصه همه ماست. به همین خاطر هم خداوند در کتاب خودش ان را به تفصیل بیان می کند . برادران یوسف کنار یوسف بودند، اما یوسف را نمی شناختند . و اگر می شناختند آن دردسرها را نمی کشیدند . رفت وآمد مصر تا کنعان چهل روز طول می کشید. چندین چهل روز رفتند و آمدند . حکایت ما و خدا هم دقیقاً همین است . یعنی ما کنار خدا هستیم اما نمی شناسیم و نمی فهمیم . به همین خاطر این همه گرفتاریم . این همه مبتلا هستیم. اگر خدا را می فهمیدیم و درک می کردیم ، خدا را می شناختیم این همه به رنج و تعب گرفتار نبودیم .چرا برادران یوسف ، یوسف را نشناختند؟ چون دنبالش نبودند . آن ها دنبال گندم بودند نه دنبال یوسف . به همین خاطر به گندم رسیدند اما به یوسف ! این نشان می دهد آدمی دنبال هر چیزی که باشد به ان می رسد. خوشا به حال آن که دنبال یوسف باشد اگر به دنبال یوسف باشی گندم هم هست. اما اگر به دنبال گندم باشی ممکن است به گندم برسی ولی به یوسف نمی رسی! آنهایی که به دنبال دنیا هستند شاید به ان برسند شاید نرسند . اما آنهایی که دنبال خدا هستند رسیدنشان به دنیا حتمی است ...چون که بد کردی بترس ایمن مباش زانکه تخم است برویاند خدای
دارو ها متعددند ومتنوع . انواع و اقسام و اشکال و رنگها و آثار متفاوتی دارند ولی همه یک هدف را تعقیب می کنند . با همه تنوع و تعدد و تلوّنی که دارند همه آنها به دنبال بهبود ، بهداشت و سلامت انسان هستند. قرآن هم دقیقاً یک همچنین وضعیتی دارد، داروخانه است ، شفا خانه است ، "و ما ننزل القرآن ما هو شفاءٌ و رحمةٌ " آیه آیه این قرآن دارو است اینها هم متنوع و متعددند . گونه گونه اند. اگر چه هر کدام به ظاهر نکته ای را تبیین می کنند اما در حقیقت همه آنها به دنبال یک هدفند و آن اینکه آدمی را به حق نزدیک کنند ، او را مقرّب کنند . و هر آیه ای هم درمان یک دارویی است چون در این راه دردها فراوانند.
یکی از دردهایی که همه ما را گاهی آزرده و خسته می کند، حرف و حدیث دیگران است که آرامش ما را از ما می گیرد . در همین ماجرای برادر بنیامین نوع برخورد یوسف چگونه است؛ یوسف چه ارامشی دارد وقتی که آنها نسبت سرقت به خود او می دهند. یوسفی که الآن عزیز مصر است و در یک جایگاه بلند و مرتفعی قرار دارد. نسبت سرقت را از کسانی می شنود که یک روزگاری او را به چاه انداختند. ولی با شنیدن این حرف و نسبت از کوره در نمی رود و آرامش دارد. با چه منطقی خودش را آرام می کند ؟ این درس است! یعنی اگر شما می خواهید در کنار این حرف و حدیثهایی که گاهی گزنده است آرامش پیدا کنید همین شیوه یوسفی را اجرا کنید....
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣