مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

خروج #کاروان_اهل_بیت از کوفه به سمت شام به دستور عبیدالله بن زیاد!

 ✅ درباره زمان دقیق خروج کاروان اهل بیت( اسرای کربلا) از کوفه، گزارش صریحی در منابع تاریخی نیامده است.

و مسیر دقیق حرکت اسیران از کوفه تا شام هم مشخص نیست.

👤سماوی می نویسد :

«زن های غیر هاشمیّه از انصار امام حسین(ع) که در کربلا اسیر شدند، با شفاعت اقوام و قبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند، و فقط زن های هاشمیّات برای اسارت به شام برده شدند.»

و در مورد اینکه سرهای شهداء به همراه اسرای کربلا در یک کاروان به شام رفتند یا اینکه ابتدا سرها به شام رفتند و سپس اهل بیت امام حسین(ع)، اختلاف است.

👤شیخ مفید در نقل خود، اسمی از اسرای کربلا نمی آورد و می نویسد :

📋وَ لَمَّا فَرَغَ اَلْقَوْمُ مِنَ اَلتِّطْوَافِ بِهِ بِالْکُوفَةِ رَدُّوهُ إِلَى بَابِ اَلْقَصْرِ فَدَفَعَهُ اِبْنُ زِیَادٍ إِلَى زَحْرِ بْنِ قَیْسٍ وَ دَفَعَ إِلَیْهِ رُءُوسَ أَصْحَابِهِ وَ سَرَّحَهُ إِلَى یَزِیدَ بْنِ مُعَاوِیَةَ عَلَیْهِمْ لَعَائِنُ اَللَّهِ وَ لَعْنَةُ اَللاَّعِنِینَ فِی اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِینَ وَ أَنْفَذَ مَعَهُ أَبَا بُرْدَةَ بْنَ عَوْفٍ اَلْأَزْدِیَّ وَ طَارِقَ بْنَ أَبِی ظَبْیَانَ فِی جَمَاعَةٍ مِنْ أَهْلِ اَلْکُوفَةِ حَتَّى وَرَدُوا بِهَا عَلَى یَزِیدَ بِدِمَشْقَ

هنگامی که آن ابن زیاد لعین از گردش دادن سر مبارک امام حسین(ع) در شهر کوفه فارغ شد، آن را به در قصر آوردند، و ابن زیاد آن سر را به حر بن قیس داد و سرهاى یاران آن حضرت(ع) را نیز به همراه او سپرده و او را به نزد یزید بن معاویه فرستاد...

◾️حرکت #کاروان_اهل_بیت از کوفه به سمت شام

 

از کوفه تا شام کاروان اسرای خاندان وحی در بیست منزل فرود آمدند که در بعضی از منازل حوادثی سخت حیرت افزا و عبرت‌آموز افتاده‌است.

کاروان پیام‌آوران عاشورا در محاصره‌ی نیزه‌داران بنی‌امیه راه می‌پیمودند. فرمان چنین صادر شده بود که خاندان رسالت را در تنگنا قرار دهند و از هر نوع اظهاراندوه و پریشانی آن‌ها جلوگیری کنند. اما حقیقت نهضت حسینی و جایگاه رفیع شهدای کربلا از یک سو و سنگینی بار مصیبت بر دوش های استوار اهالی قافله از طرف دیگر، و روح وظیفه مدار و پر ازحماسه زنان عاشورایی تمامی محاسبات و معادله‌های برنامه‌ریزان بنی‌امیه را درهم می‌نوردید و با ورود کاروان به قادسیه، ام‌کلثوم رشته کلام را به دست گرفت و گفت مردان ما از دست رفتند و روزگار بزرگان ما را فنا کرد و بر حسرت و سوز دل من افزود...

کاروان با درد و رنجی فراوان به قلمرو تکریت وارد شد.

 در تکریت شهر را زینت کرده و بر سردر مغازه‌ها و بازارها پرچم‌های رنگارنگ افراشته بودند. در پی ورود کاروان اسرا مردم شادمان اما بی‌هدف تکریت، از  سرداران و سربازان اموی پرسیدند این سرهای بریده از کیست؟ و آن‌ها پاسخ می‌دادند مردی خارجی بر یزید شورید و عبیدالله‌بن‌زیاد او را به قتل رساند و اکنون سر او و یارانش به سوی یزید فرستاده شده‌است.

مردی از نصاری که به‌تازگی از کوفه بازگشته بود با مشاهده فریب و اغواگری دستگاه تبلیغات بنی امیه گفت  ای قوم! من در کوفه بودم که این سر را آوردند، او خارجی نیست، صاحب این سر حسین‌بن‌علی(ع)است.

 سپس مسیحیان ناقوس‌ها را به احترام حسین به صدا درآوردند و گفتند قومی که پسر پیامبر خود را بکشند اجازه ندارند به شهر ما وارد شوند

شرایط آن‌چنان رقم خورد که امکان ورود به شهر از دست رفت...

📚بعثت بدون وحی، حشمت الله قنبری، ص۲۶۸

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۷ شهریور ۱۴۰۰، ۰۳:۵۸ ب.ظ

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی