در ایام فاطمیه با انتشار گزیده هایی از کتاب دختر پیامبر نوشته استاد محمد علی جاودان به بررسی تاریخی وقایع پس از رحلت پیامبر اکرم با توجه به منابع معتبر عامّه می پردازیم؛ باشد که مورد قبول آستان حضرت صدّیقه طاهره سلام الله علیها واقع شود.
رحلت پیامبر از یکی از بزرگ ترین وقایع در تمام دوران حیات اسلام بود و به سرعت، حوادث بزرگ دیگری را به دنبال داشت. اولین حادثه، ماجرای #سقیفه بود که بلافاصله بعد از رحلت #پیامبر(ص) اتفاق افتاد و نقش تعیین کننده ای را در سرنوشت همه ادوار آینده ی اسلام داشت.
در این حادثه، اصلی ترین اصول جاهلیت در عرب یعنی «تعصب قبیلگی» حیات دوباره یافت، تا آنجا که هرچه آن روز در سقیفه اتفاق افتاد، رنگی عربی داشت و از تعصّب نسبت به قبیله نشأت گرفته بود.
طبق گزارش تاریخ، در #سقیفه چهار قبیله حضور داشتند که همه ی آن ها به کسب قدرت فکر میکردند و بدون اینکه در خاطر داشته باشند که خدا و پیامبر برای آینده ی آنها چه راهی نشان داده اند، هر شخصی قبیله و شعار خودش را فریاد می زد و خواهان ریاست و قدرت آن بود.
سرانجام هم، قبیله ای پیروز شد که به شعارهایی مؤثرتر از شعارهای عربی دیگر چنگ زده بود و حکومت و قدرتی برپا کرد که اساسی جز عربیت نداشت، و این همان بازگشت به دوران جاهلیت بود که سخن قرآن و ادعای تاریخی ما نیز بر همین مبنا است.
#خاندان_پیامبر عهده دار مقابله با این جاهلیت دوباره بودند و این وظیفه را به بهترین صورت انجام دادند. آنچه را که #صدیقه ی طاهره (س) دختر بزرگوار پیامبر را در این دوران کوتاه انجام داد، کاملا در این راستا بود و هدفی به غیر از #محکوم_کردن وضع موجود نداشت.
🔹پیدایش سقیفه
#سقیفه، صحنه ی نمایش جنگ قدرت بر پایه ی تعصبات قبیلگی بود. اولین قدم این راه را تیره ی «بنی ساعدة» از قبیله ی خزرج برداشت که ریاست آن را «سعد بن عبادة» که رئیس و بزرگ خزرج محسوب می شد، به عهده داشت.
🔸در روز رحلت #پیامبر اکرم ، قبیله ی بنی ساعده، بزرگ خود، (سعد) را که سخت مریض و ناتوان بود، در گلیمی گذارده، به محل اجتماع(یعنی سقیفه) آوردند.
🔹نمی دانیم شروع این حرکت با فکر چه کسی بود؟ اما در هرصورت این عمل انجام شد. می توانیم احتمال دهیم که عده ای از انصار (اطرافیان سعد)، در روزهای قبل از آن دوران بیماری پیامبراکرم (ص) به این مسأله اندیشیده بودند.
🔸سعد بعد از حضور در سقیفه سخنانی گفت و در آن به حقوقی که آنها (انصار بر اسلام و مسلمانان دارند، اشاره کرد، اینکه:
«با کوشش های ایشان قامت اسلام برپا شد و آن ها پیامبران واصحاب او را یاری نمودند و برای آنها تأمین امنیت
کردند و پیامبر هم در هنگام رحلت از ایشان راضی بود.»
🔹 سرانجام نتیجه گرفت و گفت:
حکومت را از آن خود کنید و هیچ کس را در آن شریک نسازید. زیرا قدرت و حکومت مال شما است، نه دیگر مردم...
🔸بازی قدرت
اگر حادثه ای در آن شرایط پیش نمی آمد، ریاست سعد مسلم بود. زیرا در میان مجموعه ی انصار، نه بشیر ونه اُسَید، هیچکدام همتای سعد نبودند. اگرچه آنها هم ریاست را برای انصار می خواستند اما از ریاستی که به آنها نفعی نمی رساند، چه سودی می بردند؟ آنها می دانستند اگر خویشاوندانشان از خزرج کبیر به قدرت برسند، حتی یک تن از ایشان را در بازی قدرت شریک نمی کنند و برای همیشه آنها از موهبت قدرت محروم خواهند ماند. بنابراین در
ساعات آغازین برپایی #سقیفه، اگرچه ظاهرا چیزی نمی گفتند، یا حتی سخنان اولیه ی سعد را تأیید می کردند، اما از نتیجه ی آن که ریاست انحصاری خزرجیان کبیر وشخص سعد ناراضی بودند و نمی توانستند زیر بار آن بروند.
این نارضایتی ها در دل سقیفه جریان داشت. اما از ابتدا درمقابل سخنان سعد به هیچ وجه ابراز نشد. البته او هم چیزی که آن ها را برانگیزد، نگفته بود.
سعد اصلا از ریاست خود سخن به میان نیاورده، فقط از انصار دم زده بود. ولی جریان سقیفه ناگزیر می رفت که برخلاف میل بشیر و اسید، به نفع سعد تمام شود.
🔸مولود سقیفه
روشن نیست در چه ساعتی و در چه هنگام دو تن از انصار وابسته به جریان ضعیف تر از سقیفه خارج شدند. واقعا در تاریخ معلوم نگردیده است آنها به چه دلیل رفتند و مدرکی که در این زمینه روشنگری کند، در دست نداریم.
اینها خود را از #سقیفه به #مسجد رساندند، اما باز هم نمی دانیم چرا به آنجا رفتند؟! آیا دنبال کسی یا چیزی می گشتند که بتوانند در مقابل ریاست سعد علم کنند؟ لذا ناگزیر به بهترین جای ممکن یعنی مسجد آمده بودند.
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣