آیتالله عباس کعبی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مدتی پیش درمورد نظر رهبر معظّم انقلاب درباره عدم استحباب تعدد زوجات یادداشتی را در اختیار رسانهها قرار دادند که در این گزارش میخوانید.
نظر آیتالله العظمی خامنهای درباره تعدد زوجات این است که تعدد زوجات جایز است اما ثواب و استحباب ندارد. این نظر نه تنها دارای پشتوانه قوی فقهی است و مطابق نظر مشهور فقهای متقدم و برخی از متاخرین و معاصرین است بلکه بر این نظر و بر استحباب اکتفاء به یک همسر، شیخ طوسی ادعای اجماع کرده است.
در واقع مدتی پیش آیتالله عباس کعبی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در مورد مباحث مطرح شده پیرامون نظر رهبر معظّم انقلاب درباره عدم استحباب تعدد زوجات یادداشتی را در اختیار رسانه ها قرار داده و به تبیین فهقی این مسئله پرداخته که در ادامه میخوانید.
۱-اصل ازدواج و اقدام برای تشکیل خانواده برای مردان و زنان، مستحب موکد است و ثواب زیادی دارد. آیات قران کریم و روایات زیادی علاوه براجماع مسلمین و ضرورت مذهب بلکه ضرورت دین دلالت بر این امر دارد. و درشرایطی ازدواج کردن واجب میشود مثل خوف وقوع در حرام در صورت ترک ازدواج.
٢- جواز اختیار همسر دوم یا بیشتر برای مردان تا چهار همسر در اصل شرع و به حکم اولی، درصورت تامین عدالت بین همسران و توانمندی تامین نفقه برابر بین آنان، از ضروریات مذهب و دین است و در میان فقها هیچ نظر مخالفی وجود ندارد و نظر مرجع بزرگوار، حضرت آیتالله العظمی خامنهای دامتبرکاته نیز همین است. البته حکم تعدد زوجات برای اشخاص مختلف بر حسب تفاوت شرایط، مثل اصل خود ازدواج کردن؛ گاهی واجب یا مستحب یا حرام و یا مکروه میشود.
۳- نظر جواز تعدد زوجات و نه استحباب آن؛ جدای از حالات و شرایط متفاوت عارض بر آن که آیتالله العظمی خامنهای (دامت برکاته) قائل به آن هستند، نه تنها دارای پشتوانه استدلالی عمیق فقهی است و اکثر فقهای متقدم و برخی فقهای متاخر نیز قائل به آن هستند. بلکه مرحوم شیخالطائفة طوسی (قدس سره) ادعای عدم خلاف در جواز تعدد زوجات و نه استحباب آن مینماید و با فتوای صریح به جواز تعدد زوجات، قائل به استحباب اکتفاء بر یک زن شدهاند، بلکه این فتوا را بدون نظر مخالف در میان علماء دانستهاند. عبارت ایشان در کتاب مبسوط ج ٦ ص ٤ چنین است: «یجوز للرجل أن یتزوج أربعا بلا خلاف و المستحب أن یقتصر علی واحدة» و در خلاف ج ٥ ص١١١ میفرماید: «یجوز للرجل أن یتزوج أربعا بلا خلاف و الاستحباب أن لا یزید علی من یعلم أن لا یقوم بها. و قال جمیع الفقهاء: المستحب الاقتصار علی واحدة»
افراد شاغل در بیت رهبری اگر همسر دوم اختیار کنند، اخراج میشوند
سال گذشته بود که فتوایی منتسب به رهبری در کانالها منتشرشد که مدعی بود حضرت آیتالله خامنهای تعدد زوجات را در شرایط فعلی جامعه مستحب میدانند.
اما بنا بر آنچه در رسانهها منتشر شده مدتی پیش در جمعی با حضور رهبری، یکی از حضار از ایشان درباره صحت این فتوا سوال میپرسد. آیتالله خامنهای با شنیدن این مطلب برافروخته شدهاند و متعجب گفتهاند که اصلا بنده همچین فتوایی ندارم و اصلا همچین چیزی را قبول ندارم؛ چه کسی این را گفته است؟ آقایان حتی به شوخی هم نباید درباره تعدد زوجات حرف بزنند، که باعث دلسردی خانمها میشود.
جالب آنکه رهبر انقلاب این نظر را در محل کارشان هم اجرایی کردند و هشدار دادهاند که افراد شاغل در بیت رهبری اگر همسر دوم اختیار کنند، اخراج میشوند.
در نظر
حضرت آیتالله خامنهای بنابر ادلهی معتبر دینی چند همسری مردان، مباح اما غیر
مستحب است، اما از آنجا که مطابق دلایل قرآنی جواز آن مشروط به اطمینان از رعایت
عدالت بین همسران شده است، بنابراین هر گاه از نظر عقلایی عدم تحقق رعایت عدالت
بین همسران محتمل باشد، ازدواج مجدد شوهر جایز نیست.
همچنین در نگاه
کلان معظمله به خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی در زندگی انسان و ضرورت
شکلگیری خانواده و مراقبت و حفاظت از آن، عواملی در استحکام این بنیان الهی و شکلگیری
آن مؤثر است از جمله: حفظ
محبت و اعتماد متقابل زوجین، اصالت نقش مادری و تربیتی بانوان، پرهیز از راه یافتن
نگاه مادی به خانواده و تجملگرایی و رقابتهای مادی خانوادهها، ترویج ازدواج
آسان و نقش مهم و مؤثر والدین در آن، وظیفهی دستگاههای حکومتی و رسانهها در
تسهیل امر ازدواج جوانان.
بر این اساس از
آنجا که در جامعه و کشور ما ازدواج مجدد مردان غالباً به ضرر استحکام خانواده و
موجب تضعیف محبت زوجین و گاه فروپاشی خانواده است، نگاه معظمله به آن خوشبینانه و
مثبت نیست و از این روست که این جمله در بیان ایشان تکرار شده است که: «خدا یکی و
محبت یکی و یار یکی»
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣