پنجاه و دومین کلام مولای متقیان امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه:
«أَوْلَی النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَی الْعُقُوبَةِ»؛ یک وقت است انسان میخواهد حق دین را حفظ کند، آن در اختیار خودش نیست، جا برای عفو نیست. اما کسی به انسان ستم کرده، بد گفته حق آدم را گرفته؛ این اُولی و سزاوارترین مردم به عفو کردن، قادرترین مردم به انتقام هستند. اصلاً عفو کفّاره قدرت است. زکات قدرت در عفو کردن از دیگران است که اگر کسی نسبت به آدم بد گفت، آدم اصلاً به ذهن نیاورد. به هر حال راه جبران هست. کسی به ما بد گفته، بسیار خوب! میخواهیم فقط انتقام بگیریم یا میخواهیم بالا بیاییم؟ اگر ذات اقدس الهی «إن الله یحب الغفار، یحب العفوّ است»، چرا محبوب خدا نشویم و با گذشت از دیگری؟ این راه دارد، این راه دارد! فرمود عفو برکت الهی است.
می فرماید:«خُذِ
الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینَ»، لذا وقتی که حضرت
رسول اکرم فاتحانه وارد مکه شدند، اباسفیان قدم میزد متحیّرانه میگفت: «لَیْتَ شِعْرِی
بِأَیّ شَیْءٍ غَلَبْتنِی»؛ ما سواره آنها پیاده! ما به سربازان خود کباب شتر میدادیم
آنها خرما میدادند! ما دست سربازان خود شمشیر میدادیم آنها چوب داشتند! چگونه شد
که آنها بر ما پیروز شدند در فتح مکه؟ «لَیْتَ شِعْرِی بِأَیّ شَیْءٍ غَلَبْتنِی»،
همین طور که میگفت حضرت از پشت سر رسید دست روی دوش نحس اباسفیان گذاشت، فرمود:
«بِاَللهِ غَلَبْتُک یَا أَبَا سُفْیَانَ»! بعد عرض کرد نظر شما در این مورد چیست؟
فرمود: «إذهَبُوا فَأَنْتُمُ الطُّلَقَاء»، ما نیامدیم انتقام بگیریم. اسلام با
این مانده است؛ لذا زینب کبری(سلام الله علیها) در مجلس شام فرمود: «یَا ابْنَ
الطُّلَقَاء»، این «یَا ابْنَ الطُّلَقَاء» که زینب کبری در شام فرمود نتیجه
فرمایش پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بود در فتح مکه که فرمود: «إذهَبُوا
فَأَنْتُمُ الطُّلَقَاء»، فرمود ای آزادشدههای جدّ من! «أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا
ابْنَ الطُّلَقَاء»
گزیده ای از بیانات آیت الله جوادی آملی در شرح حکمتهای نهج البلاغه
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣