مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

معاد از مهم‌ترین عوامل تربیتی ماست. مشرکان حجاز گرچه مسئله الله را می‌پذیرفتند که خدایی هست و خالق آسمان و زمین است، ولی گرفتار ربوبیت‌های جزئی بودند، ارباب متفرّق را می‌پذیرفتند و مانند آن. مشکل اساسی جاهلیت انکار معاد است؛ یعنی خیال می‌کنند انسان که می‌میرد می‌پوسد. دین آمده بگوید انسان که می‌میرد از پوست به در می‌آید و برای ابد زنده است و یک موجود محدودی نیست؛ نظیر فلان ستاره که چند میلیارد سال عمرش باشد. نه متزمّن است و نه متمکن. نه زمان‌دار است ما بگوییم انسان عمرش پنج میلیارد یا شش میلیارد است، نه در مکان خاص می‌گنجد که بگوییم در فلان گوشه آسمان است. کلّ زمان و زمین رخت برمی‌بندد و انسان در معاد زنده است. یک موجود ابدی است. این موجود ابدی می‌تواند خلیفه موجود ابدی بالذات باشد. برای چنین موجود ابدی کالای ابدی لازم است، رهتوشه ابد لازم است، راحله ابد لازم است.

اینکه در سوره «بقره» فرمود: ﴿تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَی﴾ اگر کسی یک روز بخواهد در یکجا بماند، یک سفره غذایی یکروزه کافی است. اگر سه ماه بخواهد به یک منطقه ییلاقی سفر کند، غذای سه ماهه لازم است. اگر بخواهد یک میلیارد سال زندگی کند غذای یک میلیاردی لازم است؛ اما اگر بخواهد تا ابد زندگی کند، آن ابد که دیگر در زمان و زمین نمی‌گنجد. ﴿خالِدینَ فیها أَبَداً﴾، مربوط به انسان است. فرمود به یاد معاد بودن، چند اثر مهم دارد؛ یکی اینکه انسان نه بیراهه می‌رود و نه راه کسی را می‌بندد. تمام مشکلات جامعه ما، فراموشی معاد است، خیال می‌کنیم کار تمام می‌شود.

در بحث‌های قبلی هم ملاحظه فرمودید دین می‌گوید حرفی که آدم زد، کاری که کرد، قدمی که برداشت این در خط تولید می‌افتد. هیچ موجودی از بین نمی‌رود که بشود عاطل. این کاری که کردیم این حرفی که زدیم، در چیزی اثر می‌گذارد. فعلاً خودش نیست، آن اثر در دومی اثر می‌گذارد، آن در سومی اثر می‌گذارد، بعد از بیست سال می‌بینید که سند درمی‌آید انسان رسوا می‌شود. مگر حرفی که آدم زد، اصلاً شدنی است که یک موجود از بین برود؟ اینکه در روایات دارد دروغگو به هر حال رسوا می‌شود، یا فلان شخص رسوا می‌شود، یا فلان تبهکار رسوا می‌شود، برای اینکه کار «قولاً أو فعلاً» همین که از انسان صادر شد، می‌افتد در خط تولید. حالا یا بیست سال بعد نتیجه می‌دهد، یا سی سال بعد نتیجه می‌دهد. بعضی از درختان هستند که بعد از بیست سال باید ثمر بدهند، رشد بکنند؛ بعضی از درخت‌ها هستند که زود ثمر می‌دهند. هیچ ممکن نیست کار از بین برود، حرف از بین برود.

وجود مبارک حضرت امیر فرمود «طُوبَی» برای کسی است که به یاد ابدیت خود باشد. وقتی که وجود ابدی را پذیرفت کار ابدی می‌کند. کار ابدی با آن نیت است؛ مثلاً کسی مدرسه می‌سازد، مسجد می‌سازد بیمارستان می‌سازد اینها ابدی نیست، برای اینکه بیمارستان بر فرض صد سال بماند؛ اما «اخلاص العمل لله» ابدی است. «قربة الی الله» ابدی است، چون این مربوط به روح است، روح که نمی‌میرد. اگر چیزی در دایره آسمان و زمین بود می‌پوسید؛ اما چیزی که ﴿وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی﴾، به «الله» ازلیِ ابدی مرتبط است که از بین رفتنی نیست. عمده اینکه گفته شد: «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّیَّات‏ وَ لِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَی»، و امثال آن، برای آن است که این جان وقتی برای جانان کار کرد می‌شود ابدی و همیشه آثارش هست.

شما ببینید وجود مبارک خضر به موسی(سلام الله علیهما) بعد از آن سؤال و درخواستی که موسای کلیم کرد، عرض کرد که ما از راه دور آمدیم خسته‌ایم، اینجا هم که مسافرخانه ندارد، این مردم هم که ما را نمی‌شناسند، ما هم که شناخته شده نیستیم: ﴿فَأَبَوْا أَن یُضَیِّفُوهُمَا﴾؛ اینها هم که ما را به عنوان ضیف و میهمانی قبول نکردند. شما در چنین شرایطی به من دستور می‌دهی که با شما همکاری کنم این دیوار مخروبه را بچینم، برای چه؟ رازش چیست؟ فرمود رازش این است که این دیوار برای دو تا بچه یتیم بود زیرش گنج بود، حالا گفتند این گنج کتاب‌های علمی است، در تفسیر گنج مطالبی گفتند؛ ﴿وَ أَمَّا الْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ یَتیمَیْنِ فِی الْمَدینَةِ وَ کانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُما﴾، اما موسی بدان: ﴿وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً﴾؛ پدرشان آدم خوبی بود، خدا مرا امر کرد بیایم زندگی این دو تا کودک یتیم از بین نرود.

مرحوم امین الاسلام و دیگران نقل کردند منظور از این پدر، جدّ هفتم یا هفتادم بود. حالا یا هفتادم یا هفتصدم، این درست است. کاری که انسان کرد، خضر راه همیشه هست. مأموران الهی همیشه هستند. انسان نمی‌داند که از کجا دارد خیر می‌بیند! این چنین نیست که این «قضیةٌ فی واقعة» باشد، اگر «قضیةٌ فی واقعة» بود که قرآن اصرار نداشت این معارف را برای ابد نقل کند. فرمود خضر همیشه در راه است، کار خیر همیشه هست. هرگز ممکن نیست کسی آدم خوب باشد، بچه‌های او بمانند در راه. دلیلی که خضر آورد این است، چون ﴿کانَ أَبُوهُما صالِحاً﴾، خدا مرا امر کرده که این کار را انجام بدهیم. مگر کار از بین می‌رود؟! بدنه کار آن رُفت و روی کار بله مادی است، کسی مدرسه‌ای ساخت یا بیمارستانی ساخت، این مدتی می‌ماند؛ اما «قربة الی الله» که از بین رفتنی نیست.


گزیده ای از بیانات آیت الله جوادی آملی


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۰۵ ب.ظ

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی