«لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ»؛ عقل چیز بسیار خوبی است، حُمق چیز بسیار بدی است و مستحضرید که قرآن کریم نه تنها از عقل حمایت کرده است و عاقل را ستود، فرمود کار به دست عقل نیست، کار به دست عاقل نیست؛ کار به دست ﴿لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴾ است. یک وقت است کسی میخواهد کار شخصی انجام بدهد، عقل او و عاقل بودن او مشکل او را حلّ میکند و اما کشور با عقل حلّ نمیشود. کشور با عاقل حلّ نمیشود؛ کشور با ﴿لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴾ حلّ میشود. این قوم به معنی نژاد نیست. این قوم، یعنی قائم «بالعقل». این قائم «بالعقل» کم است؛ یعنی قیام و قعودش، همه شئونش عاقلانه باشد. این ﴿لِقَوْمٍ﴾، ﴿لِقَوْمٍ﴾، ﴿لِقَوْمٍ﴾، یعنی این! وگرنه ما قوم عرب داریم، عجم داریم، فارسی داریم، عرب داریم، ترک داریم؛ ما یک قوم و نژاد عاقل نداریم. این قوم به معنی نژاد شناسنامهای نیست، این قوم از آن قیام است.
این سه مرحله را گذاشته برای سه تا کار رسمی اسلام. شخص عادل است. این دیگر نمیتواند پرونده میلیاردی پولشویی را حلّ کند. فرمود آن برای «قوّام بالقسط» است. این قدر به قسط قیام کرد؛ یعنی اصلاً ایستاده برای اینکه عدل پیاده بشود. ببینید وجود مبارک حضرت که ظهور میکند، طرزی قیام به قسط دارد که این هفت میلیارد را نرم میکند؛ لذا با این نام باید قیام کرد. خدای سبحان اسمای حُسنای فراوانی دارد، در «جوشن کبیر» این همه اسمای حسنا بالذات برای اوست؛ ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قَائِماً بِالْقِسْطِ﴾. قیام یعنی حضور همه جانبه؛ قیام یعنی ایستادگی، نه ایستادن. ایستادن فیزیکی معیار نیست، ایستادگی معیار است. هیچ چیزی وجود مبارک حضرت را از ایستادگی بیرون نمیآورد؛ لذا او میتواند جهان را اداره کند. به ما هم وجود مبارک حضرت فرمود تا آنجا که میتوانید قائم «بالعقل» باشید: ﴿لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ). کار به دست قائم «بالعقل» اداره میشود، نه عاقلی که فقط طرح میدهد و اگر دو تا خطر بیاید نمیتواند مقاومت کند. اینجا هم وجود مبارک حضرت فرمود: کسی که عقلش در دهنش است. ما میگوییم ببین حرف این آقا چیست؟ حرف این آقا یعنی تفکر او چیست؟ مکتب او چیست؟ روش او چیست؟ سیره او چیست؟ سنّت او چیست؟ میگوییم حرفش چیست؟ این قول عصاره همه افعال است. حضرت که در اینجا میفرماید: عقل عاقل و مؤمن در دهن اوست، یعنی تمام کارهای او براساس قیام به عقل است، این میشود آدم عاقل. هم راه خودش را طی میکند، هم به دیگران نشان میدهد. نه راه دیگران را میبندد نه بیراهه میرود. فرمود عاقل یعنی این، عقل در دهن او است؛ یعنی حرف که میزند، چیزی که مینویسد، کاری که انجام میدهد، عاقلانه است؛ یعنی فکر کرده، مبادی را، منابع را، مبانی را بررسی کرده، عصاره آن در دهنش است.
شرح حکمتهای نهج البلاغه - استاد جوادی آملی
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣