آیات قرآن کریم از زبان حضرت امیر به صورت کلام نهج البلاغه درآمده است و اگر آن آیات قرآن کریم نبود، حضرت امیر این سخنان را نمیتوانست بگوید. اینها هر چه دارند از قرآن است و از وحی الهی است.
میبینید همان آیات قرآن کریم به صورت نهج البلاغه جلوه کرده است خود حضرت امیر وقتی قرآن را معرفی میکند، میفرماید که «فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْه» خدا در قرآن برای بندگانش تجلّی کرد، حرف نزد. مردم باید متکلّم را ببینند، نه این صدا را بشنوند. «مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْه»، این کاتب است از یک نظر، قرآن کتاب است از یک نظر، این متکلم است از یک نظر، قرآن کلام است از یک نظر، این متجلّی است از یک نظر قرآن جلوه اوست از یک نظر، تا خواننده قرآن چه کسی باشد! تا مطالعهکننده قرآن چه کسی باشد! نهج البلاغه همان مطالب بلند قرآن کریم است که از زبان مطهّر علی بن ابیطالب درآمده است.
بنابراین اینکه میبینید ما درسخوان زیاد داریم؛ اما کمتر کسی به آن عالم ربّانی بودن میرسد. خود حضرت امیر وقتی خودش را معرفی میکند میگوید: «أنا من علماء الربانیین». ما اینکه آن گونه شاگرد و استاد کم داریم، برای اینکه این درسهایی که ما میخوانیم درسهای عملیاتی است که چه کار بکنیم و چه کار نکنیم! اما درسهایی که مربوط به شناخت جهان است، شناخت انسان است، شناخت روابط بین انسان و جهان است، به ابدیت ما برمیگردد، ما یک موجود ابدی هستیم. اگر موجود ابدی هستیم فکر ابد میخواهد، عمل ابد میخواهد طرح ابد میخواهد. این نه در فقه ماست، نه در اصول ماست، نه در بحثهای دیگر ماست، این در قرآن است و در نهج البلاغه. اگر ما با مُردن میپوسیدیم مشکلی نبود؛ اما با مُردن از پوست به در میآییم و ابدی میشویم. اگر ابدی شدیم باید افکار ابدی داشته باشیم زاد و توشه ابدی داشته باشیم، آنجا هیچ خبری نیست که کسی به داد ما برسد، چیزی به ما بدهد. امروز عمل است «وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً» حساب است «وَ لَا عَمَل»
بیانات آیت الله جوادی آملی
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣