وجود مبارک امیرالمؤمنین علی (علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء) فرمود: «الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ» صدقه یک دوای نافع است, مستحضرید که صدقه غیر از هدیه و هبه است. آنها عبادی نیستند؛ اما صدقه, امر عبادی است تا قصد قربت نشود صدقه نیست. یک وقت است کسی به دوست خودش چیزی میبخشد هبه میکند یا هدیه میدهد، اینها عبادی نیستند، چه قصد قربت باشد, چه قصد قربت نباشد صحیح است؛ اما صدقه, عبادی است تا قصد قربت نباشد، پولی که انسان به نیازمند میدهد یا به صندوق صدقات میریزد، مثل نماز باید بگوید «قربة الی الله»؛ همانطوری که نماز قصد قربتش گاهی تفصیلی است گاهی اجمالی، این هم باید همینطور باشد. صدقه یک دوای نافعی است، مخصوصاً اگر نیازمندی به سراغ انسان بیاید. یکی از بیانات نورانی حضرت در نهجالبلاغه است که فرمود: اگر نیازمندی به سراغ شما آمد بدانید که او را دیگری فرستاده «إِنَّ الْمِسْکِینَ رَسُولُ اللَّه»، این را خدا فرستاده. از طرفی ذات اقدس الهی به شما امکانات داد، از طرفی یک آدم نیازمند واقعی ـ نه سوری ـ به طرف شما آمد، بدان این را خدای سبحان آدرس داد، مبادا این را رد کنی! یک انسان آبرومندی اگر به طرف شما آمد از طرفی خدا امکانات به شما داد، همان خدایی که به شما امکانات داد گفت: ﴿وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ﴾؛ اصلِ مالکیت مال خداست. وقتی نسبت به دیگران زندگی میکنید مال شما, متعلق به شماست؛ اما نسبت به خدا حواستان باشد ﴿وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ﴾. پس از این طرف خدا داد از آن طرف «إِنَّ الْمِسْکِینَ رَسُولُ اللَّه»، نیازمندی در خانه آدم میفرستد ببیند آدم چه کار میکند. فرمود یک دارو است، شما هر دو طرف را باید ببینید. چه کسی داد؟ خدا, چه کسی فرستاد؟ خدا, این مشکل بسیار حسّاس است و خوب هم حلّ میشود.
فرمود: «الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ»؛ نه بر اساس عاطفه, کسی که بر اساس عاطفه به گدا کمک میکند، همان حدّ خاص خودش را دارد. «وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجِلِهِمْ»؛ هر کاری را که انسان در دنیا انجام میدهد، این در برابر چشمان اوست. مستحضرید که بیانات ائمه(علیهم السلام) در حقیقت تفسیر قرآن کریم است؛ ﴿فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ ٭ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ﴾، این را میبینید. فرمود هر کاری که انسان در دنیا انجام میدهد در برابر چشمان اوست؛ اینطور نیست که این از بین برود, از بین رفتنی نیست. روح عمل به صورت دیگر در میآید و انسان هم آن را میبیند. بنابراین هرگز نمیشود گفت گذشت, تاریخ گذشت؛ هیچ چیزی نگذشت، ما هستیم و سلسله اعمال ما.
درسهای استاد جوادی آملی
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣