سلام آقای جهان مهدی جان .....
کدام جمعه ـ بگو «یـا مُحَـوِّل الْاحوال»! در آسمان و زمین، انقلاب خواهد
شد؟
جمالِ روشن آن ماهِ پشتِ پردهی غیب کدام جمعه، برون از حجاب خواهد
شد؟
کدام جمعه به خورشید میخورد پیوند؟ و بعد از این همه ابر، آفتاب
خواهد شد
هزار جمعه دعای فرج به لب داریم کدام جمعه، دعا مستجاب
خواهد
أللَّھُـمَ عَجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
عزیزترین عزیز جان و دلم؛
هوای عاطفه دنیا ابری است،
دلم گرفتارتنگ غروب است؛
مگر نفرمودی که " ما در رعایت حال شما کوتاهى نمىکنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم، که اگر جز این بود گرفتارىها به شما روى مىآورد و دشمنان، شما را ریشه کن می کردند. از خدا بترسید و ما را پشتیبانى کنید."
ای محبوب روزهای آفتابین دنیا؛ ای معشوق همه ما؛
ای زیبا ترین چهره آفرینش؛
نازنین؛ نیازما را ببین.
قلب های مجروح گنجشک های زمین،فریادرس زمان رامی طلبند و همه آسمانی ها، روی ماه تو راازدورمی بوسند.
دلم هوای پریدن به کوی تورا دارد.
دست های انتظارم به آسمان رسیده.
روزها را به امید آن که نگاهت فردا بر پهنای آسمان درخشیدن گیرد، به شبهایم گره میزنم و دست بر دعا انتظار فردایی را میکشم که از حریم امن خویش درآیی و دلدادگان دیرینهات را با آب زلال مهربانیات سیراب کنی.
... و هر شب که ماه بر آسمان میافتد، غمی دلگیرتر از همیشه تمام وجود عاشقانت را میگیرد و امید دیدنت باز حماسه شاعرانه میآفریند و شعر هجران به شعر انتظار تبدیل میشود
هر جمعه به جاده آبی نگاه می کنم
و در انتظار قاصدکی می نشینم که قرار است خبر گامهای تو را برای من بیاورد،
گامهای استوار و دستهای سبزت را.
اگر بیایی، چشمهایم را سنگفرش راهت خواهم کرد.
تو می آیی در حالی که دستهایت پر از گلهای نرگس است.
تو دل سرد یکایک ما را با نواهای گرمت آفتابی می کنی و کعبه عشق را در آنها بنا خواهی کرد.
دست نوازش بر سر میخک هایی خواهی کشید که باد کمرشان را خم کرده است.
تو حتی بر قلب کاکتوسها هم رنگ مهربانی خواهی زد.
تو می آیی و با آمدنت خون طراوت و زندگی در رگهای صبح جریان پیدا خواهد کرد...
تو می آیی و با دستهایت بر قلبهای شقایق ها رنگ سبز امید خواهی زد
و با رنگ پر معنای دریا خواهی نوشت:
" به نام خدای امیدها"!
تو می آیی ای پسر فاطمه!
یوسف زهرا یا مهدی. به امید آن روز!
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣