مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

روز دوشنبه

الف. رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله

رسول خدا روز دوشنبه هنگام زوال (ظهر) (ابن سعد، 1376ق، ج2، ص273؛ یعقوبی، بی تا، ج2، ص113؛ نیز ر.ک. ابن هشام، 1355ق، ج4، ص304؛ بلاذری، 1417ق، ج2، ص232) درحالی که سر آن حضرت بر دامان امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام بود (ابن سعد، 1376ق، ص 226-264؛ مفید، 1413ق، ج1، ص186؛ ابن شهرآشوب، 1376ق، ج1، ص203)، چشم از جهان فرو بستند. با وجود شهرتِ دوشنبه به عنوان روز رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله، در تاریخ رحلت آن حضرت اختلاف نظر وجود دارد. علمای بزرگ شیعه، همچون شیخ مفید و شیخ طوسی آن را 28 صفر می دانند (مفید، 1413ق، ص189؛ طوسی، 1411ق، ص790). اما واقدی، ابن سعد، بلاذری، مرحوم کلینی، شیخ طوسی- در قول دیگرش- و خلیفة بن خیاط تاریخ رحلت ایشان را دوازدهم ربیع الاول ذکر کرده اند (واقدی، 1409ق، ج3، ص1120؛ ابن سعد، 1376ق، ج2، ص272-273؛ بلاذری، 1417ق، ج2، ص244؛ کلینی، 1363، ج1، ص439؛ طوسی، 1414ق، ص266؛ ابن خیاط، 1415ق، ص46). بر اساس روایت کتاب تاریخ اهل البیت علیه السلام به نقل از امام رضا علیه السلام (تاریخ اهل بیت،1410ق، ص68) و نقل اربلی از امام باقر علیه السلام (اربلی، بی تا، ج1، ص13) و نقل طبری از ابو مخنف (طبری، 1387ق، ج2، ص442) و نقل یعقوبی (یعقوبی، بی تا، ج2، ص113)، تاریخ وفات رسول خدا صل الله علیه و آله دوم ربیع الاول بوده و برخی از محققان معاصر همین قول را ترجیح داده اند (یوسفی غروی، 1417ق، ج3، ص702)

ب. غسل رسول خدا صلی الله علیه و آله و نماز بر ایشان توسط امیرالمؤمنین علیه السلام

برخی از محققان پس از ارائة احادیث متعدد در باب چگونگی و همچنین حاضران در مراسم تغسیل پیامبر، این گونه نتیجه گیری می کنند که پس از رحلت رسول خدا صل الله علیه و آله حضرت علی علیه السلام به تنهایی مشغول غسل ایشان شد و هیچ کس با ایشان (بجز در آوردن آب) در این کار مشارکت نداشت (ابن شهرآشوب، 1376ق، ج1، ص205؛ نیز ر.ک. مرتضی عاملی، 1426ق، ج33، ص17-25). پس از غسل، بدن رسول خدا صلی الله علیه و آله را کفن کردند و امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام تنها بر بدن ایشان نماز خواندند، درحالی که سایر مردم مشغول به امر خلافت بودند (مفید، 1413ق، ج1، ص191). با توجه به دستور رسول خدا صل الله علیه و آله به امیرمؤمنان علیه السلام مبنی بر رها نساختن بدن ایشان از زمان رحلت تا زمان دفن، می توان نتیجه گرفت که زمان غسل با فاصلة اندکی پس از رحلت و به هنگام زوال بوده است.

ج. اقامة نماز ظهر

معلوم نیست این نماز به امامت چه کسی برگزار شده، ولی ـ چنان که در ادامه خواهد آمد ـ قطعاً ابوبکر حضور نداشته است؛ زیرا وی آن هنگام در مدینه نبود. مولای متقیان علی علیه السلام هم مشغول به امور رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند، و شاید همین مسئلة امامت نماز ظهر بود که موجب شد برخی به دنبال تعیین خلیفه بیفتند.

د. ورود ابوبکر به مدینه

ابوبکر همسری از زنان انصار به نام حبیبة بنت خارجة بن زید (ر.ک. ابن عبدالبر، 1415ق، ج4، ص396؛ ابن اثیر، 1409ق، ج6، ص60؛ عسقلانی، بی تا، ج 8، ص 80) اختیار کرده بود و اتفاقاً در آن ایام، به منزل وی رفته بود (بلاذری، 1417ق، ج2، ص232؛ ابن اثیر، 1409ق، ج6، ص60؛ عسقلانی، بی تا، ج8، ص80) که در منطقه ای خارج از محدودة مرکزی مدینه به نام سُنْح» قرار داشت. چون خبر شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله در مدینه شایع گشت و به گوش ابوبکر رسید، سوار بر اسبی شد و به سرعت خود را به مسجدالنبی رساند و برای اطمینان از صحت این واقعه، مستقیم به منزل عایشه رفت (ر.ک. ابن سعد، 1376ق، ج2، ص265).

ه . تشکیل اجتماع سقیفة بنی ساعده

عصر روز دوشنبه و پس از اقامة نماز ظهر، انصار در سقیفة بنی ساعده» اجتماع کردند و گفتند: پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله، امر را بر عهدة سعد بن عباده می گذاریم. سعد، رئیس قبیلة خزرج، که در آن هنگام مریض بود، خطبه ای خواند و پسران یا پسرعموهایش آن را با صدای بلند برای دیگران تکرار می کردند. وی در آن خطبه، به پیشگامی انصار در پذیرش اسلام و حمایت از پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره نمود و افزود: خلافت حق شماست، پس آن را محکم برای خود نگاه دارید. انصار او را تأیید کردند و گفتند: اگر مهاجران نپذیرفتند و در جواب ما گفتند ما از بستگان رسول خدا هستیم، چه کنیم؟ برخی پاسخ دادند: می گوییم: امیری از شما و امیری از ما امور را اداره کنند و به کمتر از این هرگز راضی نخواهیم شد (همان، ص 218(.

عُوَیم بن ساعده، که از قبیلة اوس بود، به این امر (خلافت سعد بن عباده که خزرجی بود) اعتراض کرد. در نتیجه، او را از سقیفه بیرون انداختند (ابن ابی الحدید، 1337، ج6، ص19(.

او در راه به مَعْن بن عدی بلوی» برخورد و ماجرا را برای وی بازگو نمود. معن بن عدی از هم پیمانان قبیلة اوس بود و عُوَیم بن ساعده نیز توسط پیامبر، برادر دینی عمر بن خطاب گردیده بود (بلاذری، 1417ق، ج1، ص319؛ عسقلانی، بی تا، ج4، ص620). ابن ابی الحدید به نکته ای جالب توجه اشاره می کند: این دو از دوستان ابوبکر بودند و وی را دوست داشتند اما بغض و عداوت سعد بن عباده را در دل داشتند (ابن ابی الحدید، 1337، ج6، ص19). به همین سبب عُوَیْم با خلافت سعد بن عباده در شورا مخالفت کرد. سپس آن دو نزد عمر رفتند. مَعْن بن عَدی تمام آنچه را از عُوَیم بن ساعده شنیده بود برای عمر تعریف کرد (یوسفی غروی، 1417ق، ج4، ص20). عمر با نگرانی نزد ابوبکر رفت وی را خبردار کرد. آنها در راه به ابوعبیده جراح برخوردند و هر پنج نفر با سرعت به طرف سقیفه به راه افتادند (طبری، 1387ق، ج3، ص219(.

ادامه دارد...

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • سه شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۴۰ ق.ظ

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی