قافله عشق به سرمنزل جاودان خویش نزدیک می شود… واین عاقبت کار عشق است . موکب امام به هر سوی که می رفت ، به سوی دیگرش سوق می دادند تا روز پنجشنبه دوم محرم سال شصت و یکم هجری به کربلا رسید.
سید بن طاووس نقل کرده است که: امام علیه السلام چون به
کربلا رسید، پرسید: نام این سرزمین چیست؟ همین که نام کربلا را شنید فرمود: این
مکان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست. این خبر را جدم
رسول خدا صلی الله علیه و آله به من داده است.
سپس اصحاب
امام(ع) پیاده شدند و بار و اثاثیه را فرود آوردند. سپاه حرّ نیز در ناحیه ی دیگری
در مقابل امام اردو زدند.
حضرت امام
حسین(ع) اهل بیت خود را جمع کرده، نظری بر آنها افکند و گریست. سپس فرمود:"
خدایا! ما را از حرم جدّمان راندند، و بنی امیه در حقّ ما ستم روا داشتند. خدایا!
حق ما را از ستمگران بستان و بر دشمنان پیروز گردان".
امام حسین (ع) قسمتی از زمین کربلا را که قبر مطهرش در آن واقع میشد، از اهالیآنجا خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت راهنمایی کرده و زوار او را تا سه روز میهمان کنند
سعد بن ابى وقاص با خاندان رسول اکرم(ع) رابطه خوشى نداشت، حتى در شوراى عمر حق رأى را به عبدالرحمن بن عوف داد و بعد از کشته شدن عثمان با حضرت على(ع)بیعت نکرد. پسرش عمر بن سعد راه پدر را ادامه داد و با این خاندان که هادى امت بودند رابطه خوبى نداشت، ابن زیاد ملک رى رابه عمر سعد داده بود. چون ابن زیاد از خبر ورود امام حسین(ع) به عراق مطلع شد، قاصدى نزد عمر فرستاد که اول به جنگ حسین بن على(ع) برود و او را بکُشد، سپس به سمت شهر رى روانه شود.
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣