هیچ روزی چون چهاردهم خرداد نبود که در آن توفان مصیبت و عزا، بر این مردم تازیانه غم و اندوه فرود آورد. ایران یکدل شد و آن دل در حسرتی گدازنده سوخت و یک چشم شد و آن چشم در مصیبتی عظیم گریست.
در آن روز خورشیدی غروب کرد که با طلوع آن هزار چشمه نور در زندگی ملت ایران جوشیده بود. روحی عروج کرد که با نَفَس روح الهیاش پیکر ملت را جان بخشیده بود. حنجرهای خاموش شد که نَفَس گرمش، سردی و افسردگی از جهان اسلام زدوده بود. لبانی بسته شد که آیات الهی عزت و کرامت را بر مسلمین فروخوانده و افسوس و ذلت را در روح آنان باطل ساخته بود.
باز هم خرداد بار غم بر دوش ما نهاد. عروج امام و مأموم را در کنار هم چید تا حماسه همیشه جاوید پانزدهم خرداد ، و ارتحال بت شکن تاریخ ایران در خاطره ها جاوید بماند...
ای روح پر کشیده به بهشت!
در سالگرد عروج ملکوتیات، باز همه غم، چنگ بر دلهایمان میزند.
سوگ ارتحال تو، ایران را به غم و ماتم نشاند و چشمههای اشک را از دیدگان خونبارِ امّت عاشق، جاری ساخت.
آنچه رفت، پیکر پاک و جسد مطهرت بود.
آنچه ماند، فکر ناب و اندیشه روشن و خط ماندگارت بود.
اماما! روح تو به آسمانها پر کشید،
اما راه تو، ای روح خدا! در زمین و میان عاشقان تداوم یافت.
پرچمی که برافراشتهاى، اکنون بر دوش علمداری رشید از نسل حسین فاطمه(س) است.
ای امام! ای نگین ِافتاده از انگشتر امت، ای جان ِرفته از پیکر ایران،
ای گوهرِ در خاک نهفته، ای پدر فرزندان شهدا، ای سالار بسیجیان عاشق!
مرگ تو باور کردنی نیست، ای حیاتبخش اسلام و ایران!
حسینیه جماران از تو خالی است، اما سینه هر یک از ما حسینیهای است پر از شیون عزا و لبریز از سوگ غم.
اکنون گرچه صدای تو خاموش است، دلهای ما محشری پر غوغا از کلام عطرآگین توست. و گوش تاریخ از پیامهای سنگین تو سرشار است.
امام رفت و بار غم برای همیشه بر دلمان ماند، اما... راهش تا همیشه ادامه دارد.
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣