عنصر دوم، حماسه است؛ یعنی این مجاهدتی
که باید انجام بگیرد، باید با عزت اسلامی انجام بگیرد؛ چون «العزّةللَّه و لرسوله
و للمؤمنین». مسلمان در راهِ همین حرکت و این مجاهدت هم، بایستی از عزت خود و
اسلام حفاظت کند. در اوج مظلومیت، چهره را که نگاه می کنی، یک چهرهی حماسی و عزتمند
است. اگر به مبارزات سیاسی، نظامىِ گوناگونِ تاریخ معاصر خودمان نگاه کنید، حتی
آنهایی که تفنگ گرفتهاند و به جنگ رویاروی جسمی اقدام کردهاند، می بینید که گاهی
اوقات خودشان را ذلیل کردند! اما در منطق عاشورا، این مسأله وجود ندارد؛ همان جایی
هم که حسینبنعلی (علیهالسّلام) یک شب را مهلت می گیرد، عزتمندانه مهلت می گیرد؛
همان جایی هم که می گوید: «هل من ناصرٍ» - استنصار می کند - از موضع عزت و اقتدار
است؛ آن جایی که در بین راه مدینه تا کوفه با آدمهای گوناگون برخورد می کند و با
آنها حرف می زند و از بعضی از آنها یاری می گیرد، از موضع ضعف و ناتوانی نیست؛ این
هم یک عنصر برجستهی دیگر است. این عنصر در همهی مجاهداتی که رهروان عاشورایی در
برنامهی خود می گنجانند، باید دیده شود. همهی اقدامهای مجاهدتآمیز - چه سیاسی، چه تبلیغی، چه آنجایی که جای فداکاری جانی است
- باید از موضع عزت باشد.
عنصر سوم، عاطفه
است؛ یعنی هم در خود حادثه و هم در ادامه و استمرار حادثه، عاطفه یک نقش تعیینکنندهای
ایجاد کرده است، که باعث شد مرزی بین جریان عاشورایی و جریان شیعی با جریانهای
دیگر پیدا شود. حادثهی عاشورا، خشک و صرفاً استدلالی نیست، بلکه در آن عاطفه با
عشق و محبت و ترحم و گریه همراه است. قدرت عاطفه، قدرت عظیمی است؛ لذا ما را امر
می کنند به گریستن، گریاندن و حادثه را تشریح کردن. زینب کبری (سلاماللَّهعلیها)
در کوفه و شام منطقی حرف می زند، اما مرثیه می خواند؛ امام سجاد بر روی منبر شام،
با آن عزت و صلابت بر فرق حکومت اموی می کوبد، اما مرثیه می خواند. این مرثیهخوانی
تا امروز ادامه دارد و باید تا ابد ادامه داشته باشد، تا عواطف متوجه بشود. در
فضای عاطفی و در فضای عشق و محبت است که می توان خیلی از حقایق را فهمید، که در
خارج از این فضاها نمی توان فهمید. این سه عنصر، سه عنصر اصلىِ تشکیلدهندهی حرکت
عاشورایی حسینبنعلی (ارواحنافداه) است که یک کتاب حرف است و گوشهای از مسائل
عاشورای حسینی است؛ اما همین یک گوشه برای ما درسهای فراوانی دارد.
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣