عجب عطر سیبی وزیده
که هرسو نشان حسین است
به حرف آمده خاک صحرا
که این کاروان حسین است
مبادا که با داغ یاران
بلرزد دمی شانه ی او
مبادا در آتش بسوزد
خیام غریبانه ی او
ندارد حبیبم ، به دنیا نیازی
مخوان کوفیان را ، به مهمان نوازی
فرات از تماشای ساقی
همه اشکِ بی اختیار است
چه خواهد شد اینجا خدایا
که زینب دلش بی قرار است
هنوز از اسیری خبر نیست
نیفتاده هیچ اتفاقی
نه خاری به پای رقیه ست
نه تیری به چشمان ساقی
نیفتاده از پا ، علی اکبر او
تلظی نکرد ، علی اصغراو
خیامش دوباره به پاشد
که عالم بگرید به پایش
پر از روضه های نخوانده ست
دل مقتل از کربلایش
خوشا عاشقان ولایت
که آماده ی بذل جان اند
امان از ولی ناشناسان
که در خیمه ی دشمنانند
خدایا مددکن ، حسینی بمانیم
فدایی راه ، خمینی بمانیم
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣