حالا چرا روزه بگیریم؟ «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» شاید تقوی داشته باشید. روزه چهار تقویت درونش نهفته است. نگوئید ما روزه میگیریم، ضعفمان میگیرد.
«نقش روزه»
1- تقویت تقوا: قرآن میگوید روزه بگیرید، چون «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» روزه تقویت تقوی است. تقوی چیست؟ تقوی معنایش مصونیت است. یعنی اینکه انسان نشکن بشود. انسان گاهی میشکند و گاهی نشکن است. انسان نشکن را انسان متقی میگویند. یعنی هر کاری میکنی که تحت تأثیرش قرار دهی، تأثیر نمیپذیرد و نمیشکند. گناه را پس میزند. شما یک درختی را بنام درخت جنایت و یک درختی را بنام درخت ظلم فرض کنید. ریشههای ظلم و جنایت بیشتر از دو غریزه است. گاهی یکسری گناهها از غریزه شهوت است. گاهی لذتها و کامیابیها، کیفها و عیشها و تفریحها ما را وادار به گناه میکند. گاهی غضب ما را وادار به گناه میکند. گناهها را اگردسته بندی کنیم، یک سری گناهها ریشهاش کامیابی و شهوت و لذت است، یکسری انتقام و غضب است. پس اکثر گناهها از این دو ریشه مایه و آب میگیرد. گرسنگی و تشنگی شهوت را پائین میآورد و غضب را تعدیل میکند. وقتی انسان خوب گرسنهاش شد و خوب تشنهاش شد، گرسنگی و تشنگی هم شهوت را پائین میآورد و هم غضب را کنترل میکند. وقتی این دو منبع زور نداشت ، قهراً آمار گناه کم میشود. «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» معنایش این است. گرسنگی بکشید، تا این ریشهها قدرتش کم و تضعیف بشود. این دو قدرت که تضعیف شد، آمار جنایت کم میشود. پس تقویت اول، تقویت تقوی است.
البته گفته است: «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» یعنی شاید باتقوا شوید. یعنی اینطور نیست که هر کس روزه گرفت، قطعاً 100% با تقوی بشود. ممکن انسان روزه بگیرد و بیتقوایی هم بکند. ممکن انسان در ماه رمضان گناه بیشتری بکند. ما افرادی را داشتیم که در ماه رمضان مرتکب گناهان جنسی شده بودند، گناهشان ثابت شده بود و ایشان را نزد حضرت علی (ع) آوردند. حضرت علی دستور داد شلاقش زدند. گفت چند تا هم اضافه به او بزنید، به خاطر اینکه این گناه را در ماه مبارک رمضان کرده است. اینکه (لَعَلَّکُمْ) گفته، یعنی زمینه تقوی هست. مثل اینکه هوای گرم زمینه است برای اینکه میوهها برسد.... اینها صددرصدی نیست. نظیر اینکه میگویند اگر مثلاً خواستی دوست بگیری نگاه کن ببین نماز میخواند یا نه، معنایش این نیست که هر کس نماز میخواند صددرصد خوب است. از نمازخواندن چند درصد میشود فهمید. چون کسی که نماز نمیخواند، معنایش این است که لطف خدا را نادیده میگیرد، اگر تو هم با او رفیق شوی و هر چه به او خدمت کنی، خدمات تو را هم نادیده میگیرد. کسی که لطف خدا را نمیبیند، لطف بنده خدا را هم نمیبیند. اما از آن طرف ممکن است لطف خدا را ببیند، از خدا تشکر کند و نماز بخواند، اما لطف تو را نبیند. از اینها چند درصد را میشود فهمید.
2- روزه تقویت اراده است. آمریکا میگوید محاصره اقتصادی میکنیم. خیال میکند اراده مردم شل میشود. رهبر انقلاب میگوید اگر ما را محاصره اقتصادی میکنند، ما روزه میگیریم. البته این روزه سیاسی مسئلهای است که من هنوز درباره آن تحقیق نکردهام. ما دو نوع روزه داریم. روزه واجب و روزه مستحبی. نمیدانم روزه سیاسی چیست؟ حالا نفی هم نمیکنم. باید از فقها پرسید. او میخواهد با تحریم شل شویم، ما روزه میگیریم. روزه رمز اراده است چرا؟ برای اینکه میگوید سی روز نان و آب خودت را نخور، تا اگر به نان و آب مردم هم رسیدی، بتوانی نخوری.30 روز نان و آب خودت را نخور تا محکم شوی.
تنور شکم دم بدم تافتن *** مصیبت بود روز نایافتن
اگر هر وقت هر چه خواستی فراهم بود و خوردی، اگر یکبار نبود میمیری. مسلمان شکمی اینگونه میشود. اسلام گفته سالی 30 روز داشته باش و نخور برای اینکه اراده ما محکم بشود.
3- روزه تقویت عاطفه است. انسان در نقشها و معاشرتهایش گاهی غافل میشود. به زنگ بیدار باش، نیاز دارد. یک چیزی که مدام به او تذکر بدهد. حضرت سلیمان با آن همه عظمت، احوال همه مردم را میپرسید. صبح به صبح وقتی میآمدند با همه سلام علیک میکرد، وقتی میخواست بنشیند، نزد مستضعفین مینشست. ابوتراب یکی از اسمهای امیرالمومنین است، یعنی روی خاک مینشست. تراب به معنی خاک است. از بس حضرت علی بن ابیطالب روی خاک مینشست، چنین لقبی به او دادند. امام رضا با بردههایش غذا میخورد. اینکه به ما گفتهاند مثلاً دیدن مریض بروید، به قبرستان بروید، نگاه به مردهها بکنید، همه اینها بخاطر این است که یک توجه و تذکری برای انسان باشد. انسان تا یک صحنههای شکست را نبیند غافل است. آقایی که سیر هستی، مزه گرسنگی را بچش تا بفهمی گرسنهها چه میکشند. مزه تشنگی را بچش تا بفهمی تشنهها چه میکشند. این برای تقویت عاطفه است. روزه برای این است که عاطفه ما تقویت بشود و از بین نرود. گفتهاند توهم نیز باید مثل دیگران مزه گرسنگی و تشنگی را بچشی.
4- تقویت بدن: در بدن زباله و یک چیزهایی است که هضم نمیشود و تا انسان خوب گرسنگی نکشد اینها نمیسوزد. گرسنگی و تشنگی زیاد باعث میشود که آن چربیها و آن زوائد بدن سوزانده شود و از راه تنفس دفع بشود و لذا میبینید آدمهای روزهدار که خیلی به ایشان فشار میآید، گاهی که نفس میکشند، دهنشان بو میدهد. این بخاطر این است که زوائد بدن سوزانده میشود و از راه تنفس دفع میشود و یا اینکه زبان روزهدار سفید و زرد میشود و لایه میبندد. این بخاطر فضولات و زوائدی است که میسوزد و از راه تنفس دفع میشود. یک پزشک روم که ایمان به اسلام هم ندارد و معتقد بخدا هم نیست، یک کتابی نوشته است. در کتاب خود اسم روزه را و امساک را میبرد (یعنی گرسنگی وتشنگی) ایشان میگوید من که استاد دانشگاه هستم و رئیس چند بیمارستان هستم، با سابقهای که دارم تا کنون نوزده نوع مرض را توسط امساک مداوا کردهام...