صدور انقلاب، بهترین راه زمینه سازى براى ظهور
ایشان درمورد پیاده شدن اسلام واحکام اسلامی در جهان فرمودهاند:
«آواى انقلاب بزرگ ایران در کشورهاى اسلامى و دیگر کشورها طنین انداز و افتخار ساز است. شما ملّت شریف، به جوانان غیور ملّتهاى اسلامى هشدار داده اید. امید است، با دست تواناى شما، پرچم پر افتخار حکومت اسلامى در تمام اقطار به اهتزاز درآید، این است مسألت من از خداوند تعالى.»
«مساله دیگر صدور انقلاب است که بارها گفته ام ما با کسى جنگى نداریم. امروز انقلاب ما صادر شده است، در همه جا اسم اسلام است و مستضعفین به اسلام چشم دوخته اند. باید با تبلیغات صحیح، اسلام را آن گونه که هست، به دنیا معرفى نمایید. وقتى ملّتها اسلام را شناختند. قهراً به آن روى مى آورند و ما چیزى جز پیاده شدن احکام اسلام در جهان نمى خواهیم
شما ملّت شریف، به جوانان غیور ملّتهاى اسلامى هشدار داده اید. امید است، با دست تواناى شما، پرچم پر افتخار حکومت اسلامى در تمام اقطار به اهتزاز در آید، این است، مسألت من از خداوند تعالى. امام خمینی (ره)
غفلت در سیاست و مدیریت
ما در بعد سیاسی و مدیریتی غفلت داشتهایم. امام خمینی(رحمه الله) معمار انقلاب اسلامی می فرمایند:«مسؤولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت (ارواحنا فداه) است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منّت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسایل اقتصادى و مادى اگر لحظه اى مسؤولین را از وظیفه اى که بر عهده دارند منصرف کند، خطرى بزرگ و خیانتى سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، ولى این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانى اسلام است، منصرف کند.»
ولى ما کار سیاسى را براى ارضاى شهوات خودمان انجام دادیم. حزب و جناح تشکیل دادیم، ولى هیچ تناسب و پیوندى با اهداف و انتظار امام زمان از ما نداشت. در جلساتمان دغدغه غیبت غم انگیز امام را نداریم و هیچ فکر و طرح و نقشه کوتاه مدّت یا بلند مدّت براى رفع موانع ظهور نداشتهایم.
ما حتّى در سطح خانواده خود نیز مدیریت خوبى نداشتهایم. ما چه در نقش پدر و چه در نقش مادر سایر اعضاى خانواده را در غفلت خود از امام غرق کردیم و از توجه به او و دوستى با او محروم ساختیم.
ساختن کشور هیچ منافاتى با حرکت به سوى ظهور ندارد
طبق آنچه که در فرمایش اخیر امام خواندیم، چه بسا پرداختن به جنبه هاى رفاهى و مادى زندگى مردم، مسؤولان را از توجه به آرمان اصلى انقلاب و تشکیل حکومت اسلامى غافل کند که این غفلت و بى توجهى به خصوص وقتى صورت عمدى به خود مى گیرد، موجب خیانت به انقلاب، ملّت و امام زمان«علیهالسلام» است. هیچ مسؤولى حق ندارد، به اسم سازندگى در هر امری از امور مادى و سیاسى که باشد، حرکت رو به رشد انقلاب را به طرف مقصد نهایى آن یعنى ظهور مبارک حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا فداه) کُند نماید. این حرف که ما ابتدا باید یک کشور آباد و نمونه از نظر مادى و مورد قبول جهانیان بسازیم تا همه مردم دنیا با نگاه به این جامعه پیشرفته و مرفه به اسلام و ارزشهاى آن علاقه مند شوند، هرچند سخنی زیباست و بهرهای هم از حقیقت دارد ولی بدون توجه به نکاتی که عرض میشود مغلطه و فریبی بیش نیست.
بى شک یکى از اقداماتى که در این نظام باید صورت گیرد، ساختن جامعه نمونه هر چند کوچک از یک ملّت خوشبخت و مرفه است که در آن عدالت، رفاه و سایر شاخصه هاى خوشبختى وجود داشته باشد، امّا نباید غفلت کرد که این کار با همه اهمیت و ضرورتى که دارد، هیچ گاه نباید ما را از هدف اصلى انقلاب غافل نماید و حرکت آن را کُند نماید، یعنی به قیمت پرداختن به فروع نباید اصول را فراموش کرد.
این کار نه تنها هیچ منافاتى با هدف اصلى انقلاب ندارد، بلکه اساساً بدون توجه به اصول و آرمانهاى اصلى انقلاب، به خصوص ابعاد فرهنگى و معنوى آن ساختن یک جامعه مرفه از نظر مادى و... غیر ممکن است، زیرا وقتى همه هدفها و حرکتها و برنامه ریزى ها صرفاً متوجه مسایل مادى و رفاهى شد، آفات زیادى در روحیه مردم به ویژه خواص پدیدار می شود که اساساً مانع ساخته شدن جامعه اى بر اساس عدالت و رفاه و انسانیت مى شود. در نتیجه فاصله طبقاتى زیاد شده و بیشتر امکانات در اختیار قشر خاصى قرار مى گیرد و اکثر مردم از امکانات و حقوقشان محروم مى شوند و حتى امکانات اولیه از قبیل اشتغال، ازدواج، تحصیل، مسکن و... را نیز نمى توانند به راحتى به دست آورند.
معنویت و تقوا، شرط اول سازندگی و پیشرفت است. خداوند که خالق انسان و جهان است و بیش از هر کس دیگرى آنها را می شناسد، راههاى خوشبختى مخلوق و بنده خود را بهتر مى داند، او در قرآن کریم رشد اقتصادى و به وجود آمدن جامعه اى مرفه را از رهگذر حاکمیت تقوا و ارزشهاى الهى براى مردم معرفى نموده است و شرط برکت و رشد اقتصادى را تقواى الهى در فرد و جامعه می داند.
(وَ لَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُرى امَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِّنَ السَّماءِ وَالاَرْضِ؛ و چنان چه مردم شهر و دیار همه ایمان آورده و پرهیزکار مى شدند همانا ما، درهاى برکات آسمان و زمین را بر روى آنها مى گشودیم.)
مردمى که به رفاه و آسایش و آزادى بالاترى نسبت به رفاه و آسایش مادى رسیده اند یعنى همان آزادى فطرى و معنوى، و رفاه و امنیت روحى و استقلال در برابر استکبار و قدرتهاى بزرگ به راحتى ضعف و کمبودهاى رفاهى و اقتصادى را تحمل مى کنند و چنین مردمى هرگز نه از مسؤولان خود مى خواهند و نه به آنها اجازه مى دهند که به بهانه پرداختن به کارهاى اقتصادى و توسعه و سازندگى هاى دیگر، از تحصیل امکانات معنوى و حرکت در راه اصلى انقلاب که براى آن جنگیدند و خون دادند و اسیر و مجروح و معلول شدند، غفلت کنند یا در مسیر کمال و تعالی آن کندى و سستى نمایند.
ادامه دارد....
"اللّهم عجّل لولیک الفرج"حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣