مهربانی، مظلومیت، اضطرار
سخن در مظلومیت چنین امام و چنین پدر مهربانى است که قدر او ناشناخته مانده و محبّتها و مهرورزى هاى پدرانه اش بدون پاسخ مانده است. نکته مهمى که درباره مظلومیت حضرت صاحب «علیهالسلام» باید مورد توجه قرار گیرد این است که ایشان با وجود جایگاه عظیمى که در عالم وجود و در نزد خداوند دارند، همچنین با توجه به عاطفه و محبّت عظیم الهى و جایگاه پدرى شان، هیچ نیاز و وابستگى به ما ندارند.
محبّت حضرت به همه ما که فرزندان او هستیم، به اندازه شناخت و ارزشى است که ایشان از ما سراغ دارند، امّا او ما را همانطور که خداوند آفریده، یعنى به بلنداى ابدیت مى بیند. او ما را با گوهر باارزش انسانى و نفخه الهى که در ماست، مى بیند؛ یعنى موجودى با فطرت الهى، با ارزشى بى نهایت که مى تواند در همسایگى و همراهى حضرت، در جوار رحمت الهى و در ظرف ابدیت و با اتصال به دریاى بى انتهاى کمالات، زندگى کند.
آرى، ما براى همراهى و همسایگى و پیوند با امام زمان«علیهالسلام» براى ابدیت و لقاى خداوند آفریده شده ایم. بنابراین نوع محبّت و عاطفه پدرى حضرت به ما یک محبّت معمولى و طبیعى که توأم با نیاز و طمع باشد، نیست. او اصل و ریشه ماست که فرزندانش با او نهایت پیوستگى و اتصال را - آن هم در ابعاد بى نهایت و ابدى - دارند.
حضرت به شدّت دل نگران و مراقب اوضاع شیعیان و دوستانش مى باشد، شریک غم آنهاست و در مصائب آنها مصیبت زده و گریان است. در شادى هاى آنها شاد و در غمهایشان غمگین است.
این نوع خواستن و محبّت، عمیق ترین و زیباترین و خالصترین نوع خواستن و محبّت است زیرا در آن، هیچ نوع شائبه نیاز و خودخواهى وجود ندارد.
همین مسأله، شدت مظلومیت حضرت و عمق ظلمى که به او شده و مى شود را بیشتر نشان مى دهد. اگر در والدین معمولى و دنیایى درجات شدید عاطفه و محبّت وجود دارد، در مقابل نیازى هم هست که تأمین مى شود، ولى در حضرت یک محبّت و عاطفه خالص ابدى وجود دارد که فقط و فقط به وجود ما تعلق مى گیرد. او پدرى است با میلیونها فرزند و با مهربانى و عاطفه اى نامحدود به یکایک فرزندانش . چقدر سخت و غم انگیز است، براى حضرت که با داشتن چنین روح و عاطفه اى نسبت به میلیونها فرزندش، آنها را در وضعیتى اسفبار و دور افتاده و غافل و نامهربان با پدر مى بیند. او مى بیند که فرزندانش با وجود نیاز شدیدى که به او دارند و خطرهاى بزرگى که همه هستى و سعادت دنیا و آخرت آنها را تهدید مى کند، تنها منجى و پناهگاه خود و پدر قوى و دلسوز خود را رها کرده اند و به جاى اینکه به سراغ او بروند و به او پناه ببرند، به ورطههای خطر نزدیک شده ، دچار مصائب و سختىهاى فراوان مى شوند و با وجود این به قهر و فرار خود از تنها پناهگاه و منجى خویش و چنین پدر عزیزى ادامه مى دهند.
ببینیم اول مظلوم عالم على«علیهالسلام» که مهدى موعود «علیهالسلام» وارث او در مظلومیتى بزرگتر است، چگونه درباره تنهایى و مظلومیت فرزندش سخن مى گویند و چگونه او را معرفى مى نمایند:
«هُوَ الطَّریدُ الشَّریدُ الْفَریدُ الْوَحیدُ؛ صاحب این امر، [امام زمان«علیهالسلام»] طرد شده و آواره و تنهاى تنهاست. »
بی لیاقتی ما، دلیل محرومیت ماست
امام باقر«علیهالسلام»مى فرمایند:
«اِذا غَضِبَ اللَّهُ تَبارَکَ وَ تَعالى عَلى خَلْقِهِ نَحَّانا عَنْ جَوارِهِمْ؛ هرگاه خداوند تبارک و تعالى بر خلقش خشم کند، ما را از مجاورت آنها دور کند.»
بنابراین علّت اینکه اینگونه دعاها هر چند مفید هستند، ولى هنوز به اجابت نرسیده اند، این است که ما به اندازه کافى در راه از بین بردن موانع ظهور قدم برنداشته ایم پس اگر در دعاهایمان از خداوند تعجیل در ظهور حضرت را مى خواهیم و یا به خود حضرت عرض مى کنیم که در ظهور تعجیل فرما، باید خود نیز نسبت به امر ظهور، همّت و آمادگى متناسب با این درخواست تعجیل را داشته باشیم. این امر نیاز به اقداماتی دارد که ما باید خودمان زمینه آن را فراهم سازیم که از آن جمله : خودسازى، برداشتن موانع ظهور، تبلیغ و شناساندن حضرت به جامعه جهانى است.
پیامبر گرامی اسلام می فرمایند: «اَلدّاعى بِلا عَمَلٍ کَالرَّامى بِلا وَتَرٍ؛ کسى که دعا مى کند و عمل نکند؛ مانند کسى است که با کمانِ بدون زه تیراندازى کند.»
ادامه دارد...
"اللّهم عجّل لولیک الفرج "
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣