آب تماشایی است چه وقتی که فواره می شود و بالامی رود، چه وقتی که آبشار می شود و فرو می ریزد،چه وقتی هم که در جوی یا نهری جاری می شود. صدای آب خیلی آرام بخش است و به انسان آرامش می دهد به شرطی که آب صاف و زلال باشد. آبی که گل آلود هست اصلا تماشایی نیست. وقتی که سیل آب می آید و گل آلود است هیچ تماشایی ندارد، صدای خوشی هم ندارد. صدای آب گل آلود نه تنها به شما آرامش نمی دهد بلکه خیلی هم کسل کننده و خسته کننده است.
انسانها هم دقیقا مثل آب هستند و چنین تقسیم بندی دارند. بعضی از آنها زلال و صاف هستند و یک صفایی دارند. انسان وقتی کنار این افراد مینشیند آرامش پیدا میکند. رفتار، کلام و نگاه آنها به عالم و هستی خیلی تماشایی است. بعضی ها هستند که مثل آب آلوده هستند و اصلا تماشایی نیستند. شما دوست دارید که اصلا این انسان را نبینید و اگر او را دیدید کنار او ننشینید و وقتی او کنار شما می نشیند اذیت می شوی و دوست داری که زود از او فاصله بگیری. خوب است که اگر انسان می خواهد کنار کسی بنشیند آن فرد کسی باشد که مثل آب زلال و گوارا باشد مثل امیرالمؤمنین. چه کسی از امیرالمؤمنین بهتر که کنار او بنشینیم. ما که می خواهیم حرفی و سخنی بشنویم، چه سخن و حرفی زلال تر از کلام امیرالمؤمنین است.
در حکمت 158 نهج البلاغه آمده: برادرت را با احسانی که در حقش میکنی سرزنش کن و شر او را با بخشش به او برگردان. بعضی ها مثل «چای تلخ» هستند،هر کاری که با چای تلخ میکنی باید با آنها هم بکنی. ما چای را با قند یا شکر می خوریم. امیر المومنین می فرماید که اگر کسی تلخ بود شما با شیرینی با او برخورد و صحبت کن. حالا بعضی ها بدتر از چای هستند، قهوه هستند. هرچقدر هم که در قهوه شکر بریزید شیرین نمیشود؛اما قابل تحمل میشود و تلخی آن قابل کنترل میشود،حتی اگر مثل قهوه باشد. با او تلخ صحبت نکن و تلخ رفتار نکن. نگویید که او باید چوب بخورد. مگر نمیخواهی که او دردش بیاید. این کاری را که میگویم اگر انجام بدهید او بیشتر دردش میآید. یعنی وقتی کسی به شما لطمهای زد، اگر شما به او خدمت کنی شرمسار میشود. او حاضر است که به او توهین بکنی ولی این کار را نکنی. پس معلوم می شود که سختی این خیلی بیشتر است. لذا امیرالمومنین راه سرزنش کردن را به ما یاد میدهد و می گوید که اگر برادرت به تو آسیب رسانده و به تو بدی کرده، تو به او خوبی کن. اگر به شما گفتند که فلانی هرجا مینشیند بدی تو را می گوید، شما بگویید که نه او انسان درستی است. شر او را با یک نعمت برگردان. یعنی به تو سرایت نمیکند.
اگر لباس شما چاک بخورد چاک آن را که بیشتر نمی کنی بلکه آن را می دوزی. اگر میخواهی شر او به تو نرسد دهان او را ببند.” سخن تلخ نخواهی دهانش شیرین کن.” سعدی میگوید که اگر کسی دهانش را باز کرده و دارد به شما فحش می دهد، اگر یک شیرینی در دهانش بگذاری دیگر نمیتواند حرفی بزند. جواب خوبی را خوبی دادن سگ کاری است. جواب بدی را بدی دادن خرکاری است. اگر شما به الاغ یک لگد بزنی او هم به شما یک لگد می زند؛ ولی جواب بد را نیکو دادن کار خواجه عبدالله انصاری است. یعنی این کار انسان است و اگر کسی بخواهد آقا باشد باید یک کاری از خودش نشان بدهد. در حکمت قبلی داشتیم که اگر کسی به شما خوبی کرد شما پاسخ خوب تری به او بده. حالا می گوید که اگر کسی بدی کرد شما به او خوبی کن.