در بیان آخرین صفت عباد الرحمن می فرماید:
14- پیشوای متعهد و مسئول پرهیزگاران:
پس می فرماید : " و جعلنا للمتّقین إماماً" ما را پیشوای پرهیزگاران قرار ده !
در دست گرفتن مدیریت جامعه آرزوی عباد الرحمن است. زیرا عهده دار شدن امامت و رهبری متقین ارزش است پس در دعا نباید به حداقل اکتفا کرد باید بلند همت بود . (1)
امام همان پیشوای فضیلت و الگوهای سعادت آفرین است که جا دارد انسان ، زمام زندگی را به دست آنان بدهد و از رفتار و گفتار آنان پیروی نماید و اگر قرار باشد که برای زندگی خود ، الگو و پیشوایانی انتخاب نمائیم منتخب ما باید از گروهی باشد که امیر مؤمنان درباره آنان می فرماید :
« بهترین بندگان خدا در پیشگاه او ، پیشوای دادگری است که خود ، هدایت یافته و مایه هدایت دیگران باشد ، سنت و روشهای نیک به پا دارد. بدعتها را از بین ببرد و بدترین بندگان خدا ، آن پیشوای ستمگری است که گمراه باشد و دیگران به وسیله او گمراه کردند و سنت نیک را پایمال کند .»
علی (ع) در این خطبه ، پیشوا را بر دو نوع تقسیم نموده و برای مردم از دو نوع امام و پیشوا یاد کرده است . حضرت علی (ع) در این تقسیم ، از کتاب آسمانی الهام گرفته است زیرا در قرآن ، این تقسیم به روشنی به چشم می خورد : " وجعلنا هم ائمةً یهدون بأمرِنا" (انبیا – 73) آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کنند " وجعلنا هم ائمةً یدعون إلی النار و یوم القیامة لا ینصرون " ( قصص- 41) آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به آتش دعوت می کنند و روز رستاخیز یاری نمی شوند. دو نوع امام و پیشوا رویاروی یکدیگرند. یکی دست پیرو را می گیرد و او را به سعادت رهبری می کند و دیگری پیشوای آتش و او را وارد دوزخ می سازد.
از نظر قرآن ، همان گروهی که پیشواییِ افرادی را در این جهان بر عهده دارند ، در روز ورود به محشر نیز این اهتمام را بر عهده خواهند داشت. چنان که قرآن می فرماید: " یوم ندعوا کلّ أناسٍ بإمامهم" (اسراء – 71) روزی فرا رسد که هر مردی را با امام و پیشوای خود صدا می زنیم و درباره فرعون می فرماید: " یَقوم قومَهُ یومَ القیامة فأورَدَهُم النار و بئس الوِردُ المَورُودُ" ( هود – 98 ) پیشوایی قوم خود را بر عهده دارد و آنان را بر آتش وارد میسازد .
قرآن به برخی از ویژگیهای امام که الگوی سعادت و مایه خوشبختی انسانهاست اشاره کرده است :
ظلم و ستم یک نوع انحراف از حق است و فرد ستمگر به خاطر تجاوز از مرز حق و حقیقت نمی تواند مربی زندگی و الگوی انسانها باشد . پیشوا باید آن چنان پاک و پیراسته از گناه و آلودگی باشد که پیروان خود را از مرز حقیقت بیرون نبرد .
2و3. هادی و راهنما ، بردبار و شکیبا باشد:
" وجعلنا منهم أئمةً یهدون بأمرنا لمّا صبروا " (سجده – 24) از آنان پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما مردم را هدایت می کردند وقتی صبر و شکیبایی را پیشه خود قرار دادند.
جمله " یهدون بأمرنا " حاکی از احساس مسئولیت آنان نسبت به حضرت حق است و به فرمان الهی به هدایت مردم همت می گمارند. امیر مؤمنان در نامه مفصلی که برای عثمان بن حنیف می نویسد به تعهد و مسئولیت بزرگی که بر دوش امام سنگینی می کند چنین اشاره می فرمایند: آیا به همین اندازه که به من بگویند فرمانروای مؤمنان هستی اکتفا کنم و در سختی ها ی روزگار با آنان همدردی نکنم و در تلخکامی همراه آنان نباشم ؟ آفریده نشدم که غذای لذیذ مرا از کار باز دارد مانند حیوان بسته به بند که در غم علف است یا حیوان رها شده در بیابانها که خاکروبه ها را به هم می زند تا چیزی بیابد و بخورد و از آنچه در کمین آن است « کشتن او برای استفاده از گوشت » غافل و بی خبر است . آفریده نشدم که بیکار بمانم و بیهوده رها شوم یا با ریسمان گمراهی کشیده شوم .
و در کلامی دیگر امام علی (ع) به تأثیر وجود امام در رهبری غرائز اشاراتی می نمایند: آگاه باش برای هر پیروی ، پیشوایی است که از او پیروی می کند و از نور دانش او روشنی می جوید. آگاه باش که پیشوای شما از دنیای خود به دو کهنه جامه و از خوراک به دو قرص نان اکتفا نموده است ولی هرگز شما بر چنین کاری توانایی ندارید! ولی در عوض آن، مرا با پرهیز گاری و کوشش و پاکدامنی و درستکاری یاری کنید. به خدا سوگند ، از دنیای شما طلایی نیندوخته و از غنیمت های آن ، مال فراوانی ذخیره نکرده ام و برای کهنه جامه ای که دارم ، جامه کهنه دیگری اماده ننموده ام.
فرزند گرامی حضرت امام حسین بن علی (ع) هم در نامه ای که به مردم عراق نوشته اند از ویژگیهای امام و مسئولیتهای سنگین او سخن گفته چنین می نویسند: امام پیشوای مردم کسی است که از روی قرآن ، حکم و داوری کند، عدالت پرور و دادگستر و پیرو آئین حق و در راه آیین خدا خویشتن دار باشد.(2)
ادامه دارد.....
1. تفسیر نور - ج 6 - محسن قرائتی
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣