و اما سیره نبوی در درخواست فرزند صالح از درگاه الهی:
و کلام الهی در این زمینه زیباترین تصویر را ارائه می دهد و می فرماید: " انّا أعطیناک الکوثر * فصلّ لربّک وانحر * إنّ شانئک هو الابتر" به راستی ما به تو کرامت کوثر را بخشیدیم . پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن چرا که دشمن و بد خواه تو همو بریده از خیر است.
آیه شریفه در مقام بیان امتنانِ خدا به پیامبرش می باشد که به حضرتش کوثر عطا نموده است.
إنّا : آمدن ضمیر جمع به همراه إنّ ، دلالت بر عظمت این عطیه الهی دارد.
اعطینا : به جای "آتینا" و " وهبنا" پیشکشی و بخششی توأم با احترام ویزه را افاده می کند که معمولاً در روابط انسانی در شکل اعطا با دو دست می باشد . با وجود عطیه بودن همه عنایات الهی همیشه در مورد دادن نعمت به مردم و یا دادن نبوت و علم و حکمت به انبیاء واژه "آتینا" به کار رفته است و هرگز فعل "اعطاء " استفاده نشده است.
" و آتیکم من کلّ ما سألتموه" ( ابراهیم – 34) " أنّی عبد الله آتانی الکتاب و جعلنی نبیاً" (مریم –30) " فقد آتینا آل ابراهیم الکتاب و الحکمة و آتیناهم ملکاً عظیماً" (نساء – 54) " ولقد آتینا لقمان الحکمة (لقمان – 12)
هر چند " و من یؤت الحکمة فقد اوتی خیراً کثیراً" ( بقره – 269)
و نیز می فرماید: " الذین آتیناهم الکتاب و الحکم و النبوة" (انعام 89)
و تنها موارد کاربرد فعل اعطاء یکی در سوره کوثر و دیگری در سوره ضحی است آنجا هم می فرماید: " ولسوف یعطیک ربّک فترضی" (ضحی – 6) و آن هم تنها در مورد پیامبر (ص) به کار رفته و هر دو امتنانی خاص پس از امر نبوت را مطرح می کند که اولی در دنیاست « سوره کوثر» و دومی در آینده دور یا آخرت است « سوره ضحی» که این دومی در روایات به مقام شفاعت در آخرت تفسیر شده که با مدلول آیه هماهنگ است .
اما باز دربارۀ کوثر:
فصلّ ... وانحر : دستور شکر گزاری در قبال این عطیّه مبارک در دنیاست به صورت نماز گزاردن و « نحر» هم یا قربانی کردن است و یا تکبیر گفتن به همراه بالا بردن دودست.
این اوامر نشانگر نو ظهور بودن این عطیه است که نمازی ویژه را می طلبد . و اگر این عطیه نبوت و علم وحکمت و یا فضایل نفسانی و یا نور قلب پیامبر(ص) بود ، این امور با امر بعثت پیامبر بوده است و امر تازه ای نیست و اگر مقصود خدا نبوت هم باشد دیگر دستور خاص نماز ویژه معنی نداشت چرا که پیامبر(ص) به شهادت سوره علق و تواتر تاریخی از ابتدای بعثت به امر نماز متلبّس بوده است " أ رأیت الذی ینهی * عبداً إذا صلّی" ( علق – 9-10)
شانئک ..أبتر: و کوثر اموری در آخرت نیست تا هم چون نهر در بهشت یا حوض در آخرت و یا مقام شفاعت . زیرا هم با ظاهر آیه مغایرت دارد و خاصه تناسبی هم با شأن نزول مورد اتفاق آن نیز ندارد! که در آن سخن از امری در ظرف دنیاست و آن ردّ مقطوع النسل بودن پیامبر(ص) است. پس کوثر بودن این عطیه در مقابل دشمنان نبوت مطرح است و آثاری بالاتر از امر نبوت پیامبر خاتم(ص) دارد. موهبتی که موجب استمرار آثار خود امر نبوت است و برکات آن و باید شکرگزاری به جا آورده شود و آن نسل پیامبر(ص) است حضرت زهرا (س) و از پس حضرت فرزندان معصوم حضرتش.
مادر یازده امام و سپس سادات از فرزندان فاطمه زهرا(س) که نقش آنان در دفاع از دین و پیشبرد امر رسالت خداوند روشن و واضح می باشد و نسبت شأنی و منقطع از خیر بودن دشمن پیامبر خدا(ص) یعنی عمر و عاص و پدرش عاص بن وائل که صاحب یازده فرزند! بود که یکی از آنها عمرو بن عاص است هم امری واضح تر و روشنتر !! (1)
«امّا اینک ما شاهد انسانی از نسل عاص بن وائل نیستیم در حالیکه سادات و نسل پیامبر(ص) و فاطمه زهرا(س) با کمال افتخار در همه عصرها و زمانها بوده و هستند و خواهند بود!!»
و در سیره حسینی هم نقش فرزندان صالح حضرت در عاشورا و پس از آن برای بندگان الهی اظهر من الشمس است که به همراه پدر خویش زنده نگه داشتن و بقای دین و اصلاح سیره امت جدشان را تضمین نمودند.
ادامه دارد...
امام صادق علیه السلام
خِیارُکُم سُمَحاؤُکُم ، وشِرارُکُم بُخَلاؤُکُم ، ومِن خالِصِ الإِیمانِ البِرُّ بِالإِخوانِ وَالسَّعیُ فی حَوائِجِهِم،
بهترینِ شما سخاوتمندان شمایند و بدترینتان ، بخیلانتان. از خلوص ایمان است : نیکى کردن به برادران و کوشش براى رفع حوائج آنان.
الکافی : ج ٤