پس از به خلافت رسیدن حضرت امیر(ع) نیز مردم که خود به سراغ او رفته بودند و با اصرار فراوان حضرت را به پذیرش حاکمیت وادار ساخته بودند ، در صحنه عمل و هنگامی که حضرت آنها را به یاری و فرمانبرداری فرا می خواند ، او را تنها گذاشتند . تا جاییکه حضرت در صحنه ها و زمان های مختلف از بی وفایی و پستی یاران خود و تنهایی و مظلومیت خود شکایت های جان سوزی کرده است.
در طول تاریخ همواره دیده ایم که شیعیان جاهل و احمق چگونه امام خود را تنها گذاشته اند . شیعه ی جاهل و احمق است که به فرموده امام زمان (عج) ، بال پشه از ایمان او محکم تر است . اگر شیعیان همگی دین و وظایف دینی خود را به خصوص در قبال امامانشان خوب می شناختند ، تاریخ هرگز شاهد این همه مظلومیّت و غربت اهل بیت (ع) و این همه ظلم و جنایت نمی بود . اگر شیعیان ، امامان خود را به خصوص امام زمان (ع) را خوب می شناختند و به وظایفی که در قبال او دارند ، آگاه بودند ، امام زمان (ع) بیش از هزار و صد و شصت سال ، در تنهایی و مظلومیّت ، گرفتار غیبت و خون دل و اضطرار نمی شد .
آن وجود نازنین که عزادار حقیقی جدّ بزرگوارش و منتقم اصلی خون او می باشد ، هزار سال پیش از بی وفایی و عدم همدلی شیعیانش که ناشی از جهالت و بی همّتی آنها است ، اینگونه شکایت می کند :
« اگر شیعیان ما – که خداوند بر انجام طاعت موفّقشان بدارد – در وفا کردن به عهد ما همدل بودند ، مبارکی ملاقات ما از آنها به تأخیر نمی افتاد و سعادت دیدار همراه با معرفت ما به سوی آنها می شتافت . پس ما را از آنها پوشیده نمی دارد ، مگر همان چیزهایی که از آنها به ما می رسد و ما دوست نداریم و از آنها انتظار نداریم . »
آری خون دلی که اهل بیت (ع) از دست شیعیان و دوستان جاهلشان خوردند هرگز از دشمنان نخوردند و بلکه هرخون دلی که از دست دشمنانشان خوردند و هر اذیت ، توهین و ظلمی که دیدند ، ناشی از عملکرد بد شیعیان بی معرفت آنها بوده است . درست به همین دلیل است که معتقدند شیعه تا به شناخت واقعی نرسیده است ، نه تنها عزادار حقیقی نیست بلکه چه بسا در مصیبت هایی که به امام زمان (ع) می رسد ، شریک باشد .
وقتی شیعه نا آگاه نمی تواند عزادار حقیقی باشد ، به طریق اولی منتظر حقیقی امام زمان (ع) نیز نیست .
[بنابراین منتظر حقیقی کسی است که سعی زیادی در تطبیق همه ی رفتارها ، اخلاق و عقاید خود با حقیقت دین و آنچه معصومین (ع) به او آموخته اند می کند ، او در دینداری سلیقه ای عمل نمی کند و تابع هوی و هوس خود و دیگران نیست ، بلکه در هر کاری به دنبال این است که بداند دستور دین در آن مورد چیست ؟ منتظر حقیقی رفتارش بر اساس رساله عملیّه است و از رفتارهای من درآوردی و جاهلانه به شدت دوری می کند تا دین او و همه ی شؤون زندگی او مورد رضا و قبول مولایش قرار گیرد و بتواند در ردیف دوستان و یاران حقیقی حضرت قرار گیرد .
گر طالب لقای امامی به علم کوش اهل نظر معامله با آشنا کنند
منتظر ، نهایت بینش و بصیرت خود را به کار می گیرد تا آنچه را در دین نیست ، به اسم دین نپذیرد و آنچه در دین است ، رها و طرد نکند و در این راه از علمای ربّانی مدد می جوید و هرگز خود را از جمع علماء و اهل دین که با بصیرت دین داری می کنند ، جدا نمی کند . او تشنه ی مطالعه و فهم بیشتر و روز افزون دین است و از جاهلان و بی خردان به شدّت دوری می کند ، مگر آنکه بخواهد به آنها چیزی بیاموزد ؛ بدون اینکه خود اثر بدی بپذیرد .]