ظهور امام زمان (ع) پایان همیشگی و قطعی مصیبت اعظم و آغاز حاکمیت متخصصان معصوم بر جهان
امام زمان (ع) وارث همه مظلومیت های سیزده معصوم دیگر بلکه همه رهبران الهی در طول تاریخ است . او پایان دهنده به همه ظلم هایی است که در حق پدران پاکش و نیز مادر گرامی اش و همه مردم جهان شده است ؛ چنانکه جدّ بزرگوارش حضرت امام صادق (ع) درباره اش چنین می فرماید :
« لَیَبعَثَنَّ الله رَجُلاً مِن وُلدی ، فی آخِرِ الزَّمانِ یُطالِبُ بِدِماءِنا ؛
خداوند در آخر الزمان مردی از فرزندانم را بر می انگیزد که خون ما اهل بیت را مطالبه و قصاص می کند . »
با آمدن او همه مظلومیت ها ، گمراهی ها ، جهالت ها ، و غم ها جای خود را به عدالت ،هدایت و رشد ، عقلانیت و شادی و آرامش می دهند .
با ظهور امام زمان (ع) که نابودی دشمنان خدا را در پی خواهد داشت ، دوران نورانی و همیشگی حاکمیت دین خدا و متخصصان معصوم بر جهان آغاز خواهد شد .
آیا می توان ادعا کرد که محبّ اهل بیت (ع) و عزادار حقیقی آنها هستیم در حالی که هیچ تلاشی برای حکومت آل محمد (ع) و وراثت مستضعفین بر زمین نکنیم و به مصیبت اعظم راضی باشیم ؟ »گناه رضایت به مصیبت اعظم
گفته شد که دین خدا که همان توحید راستین است ، تأمین کننده حیات انسانی ما است که بدون آن ، مرده ای بیش نیستیم . امام و رهبر معصوم نیز که از سوی خداوند به عنوان مجری دین برگزیده شده ، عامل حیات و بقای دین است . بدون امام ، دینی نیست و بدون دین ، حیاتی نیست .
در زیارت وارث کسانی که به مصیبت عظیمی که بر امام حسین (ع) وارد شده راضی باشند ، مورد لعنت قرار گرفته اند پس رضایت بر مصیبت اعظم ، جرم و جنایت بالاتری محسوب می شود و کسانی که به نبودن معصوم در رأس حاکمیت بر جامعه انسانی و محرومیت مردم از نور هدایت آنها راضی باشند و غیر معصوم را تأیید کنند و به دینی غیر از دین خدا رضایت دهند ، ملعون تر و منفور تر هستند .
عزادار حقیقی در سایه معرفتی که کسب کرده به خوبی می داند تا وقتی منتظر حقیقی ، طالب ظهور امام زمان (ع) نباشد ، عزادار حقیقی و جزو منتقمان امام حسین (ع) نیست بلکه بالاتر از آن به این نتیجه می رسد که اگر برای ظهور منتقم اصلی و برطرف شدن موانع ظهور عمل و تلاش نکند ، به آن حضرت ظلم کرده است . تنها گذاشتن امام زمان (ع) ، همان عمل مردم کوفه در تنها گذاشتن سید الشهداء است .
بی قرار نبودن و دل تنگ نشدن برای حضرت ، عین قهر و بی وفایی نسبت به ایشان است . بی وفایی شیعیان و فراموشی حضرت ، همان عاملی است که امام زمان (ع) از آن شکایت ها و ناله ها دارد و همان عاملی است که تاکنون حضرت را در پس پرده غیبت نگه داشته است و جریان انتقام الهی از شهادت امام حسین (ع) و سایر معصومین (ع) را به تأخیر انداخته است . وجود مقدس حضرت صاحب الامر (عج) در نامه ای که حدود هزار سال پیش برای شیخ مفید (رحمة الله علیه ) نوشته است . دو عامل و دو ضعف عمده شیعیان را موجب تأخیر در ظهور معرفی می نماید که عبارتند از : بی وفایی به حضرت و همدل نبودن برای برطرف کردن موانع ظهور .
چنین شیعیانی از آن جهت که در انجام وظیفه ای که نسبت به امام زمان شان دارند ، کوتاهی کرده اند ، جزو آن دسته هستند که ایشان را آزار و اذیت کرده و می کنند و حضرت این گونه از دست آزار های آنان شکایت می کند :
« قد آذانا جُهَلاءُ الشّیَعةِ وَ حُمَقاءُهُم وَ مَن دینُهُ جَناحُ البَغُو ضَةِ اَرجَحُ مِنهُ :
بدون شک ، شیعیان جاهل و کم خردان آنها و کسانی که بال پشه از دین آنها محکم تر است ، ما را آزار می دهد . »
اادامه دارد....