…. از تحلیل تاریخ در می یابید که
1- از ابتدای رسالت پیامبر اکرم (ص) تا روز فتح مکّه عبّاس ، پیامبر را تصدیق نکرد . نه تنها تصدیق نکرد ، بلکه علی رغم فضای ضّد اسلامی و ضّد نبوّتی که در شهر مکّه وجود داشت و همه چیز بر علیه پیامبر اسلام بود، او مقام سقایت حاجّ را هم در اختیار داشته ضمن اینکه در فعالیت های ضّد اسلامی قریش حتی در روز بدر شرکت داشته و به اسارت هم در آمده .
2- این که زمان حضور او در کنار پیغمبر و اظهار او وقتی محقق شد که حتی اگر به محضر پیغمبر اسلام هم نمی رسید، یکی دو روز بعد مجبور بود در شرایط منفعل تر و سخت تری با پیغمبر اسلام مواجه بشود . (یعنی این گونه نبود که می توانست نیاید و آمد )
3- این که وقتی تاریخ را تحلیل می کنید ، اسلام آوردن عباس به نوعی مقدمه مسلمان شدن ابوسفیان بود .
4- وقتی شما کل خبر را در مورد اسلام آوردن عباس و ابوسفیان در محضر پیامبر بررسی می کنید ، ...
پیامبر اکرم (ص)
مَن صامَ یَوماً مِن رَجَبٍ إِیماناً وَاحتِساباً جَعَلَ اللّهُ تَبارَکَ وَتَعَالَیٰ بَینَهُ وبَینَ النّارِ سَبعینَ خَندَقاً، عَرضُ کُلِّ خَندَقٍ ما بَینَ السَّماءِ إِلَى الأَرضِ.
هر کس روزی از ماه رجب را از سر ایمان و برای خدا روزه بگیرد، خداوند ـ تبارک و تعالی ـ میان او و آتش [دوزخ]، هفتاد خندق فاصله میاندازد که عرض هر خندق، میان آسمان تا زمین است.
فضائل الأشهر الثلاثة: ص ١٧ ح ٢