وجود مبارک امیرالمؤمنین علی (علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء) فرمود: «مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ»؛ در فتنه باید مواظب بود که فتنهگر آسیبی به جامعه اسلامی میرساند، به مسلمانها آسیب میرساند، او باید به عقاب الهی برسد؛ اما در فتنه بعضیها هستند که فریب خوردهاند. فرمود: فریبخوردهها را کیفر ندهید، عتاب نکنید، برای اینکه او نفهمیده وارد شده است. برخیها مثل مرحوم ابن میثم و دیگران احتمال دادند گفتند: «مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ»؛ یعنی هر فتنهشدهای مورد عتاب قرار نمیگیرد، برای اینکه اگر عتاب بکنی در او اثر ندارد؛ یعنی مثل اینکه هر مبتلای به منکری، نهی از منکر ندارد. وقتی که اثر ندارد شما چگونه نهی از منکر میکنید؟ این معنا میتواند درست باشد؛ ولی دور از ذهن است. غرض این است که در هر حادثه آنکه واقعاً شرور است، بدرفتار است او باید به کیفر الهی برسد؛ اما کسی که فریبخورده است باید او را هدایت کرد. «مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ».
برگرفته از بیانات استاد جوادی آملی
اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود.
🔹️ در عید قربان یک قدردانی بزرگ الهی نهفته است از پیامبر برگزیدهی حضرت حق، حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) که آن روز ایثار کرد. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. او در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار، در دوران پیری به او داده بود؛...این ایثار و این گذشت، یک نماد است برای مؤمنانی که میخواهند راه حقیقت را، راه تعالی را، راه عروج به مدارج عالیه را طی کنند. بدون گذشت، امکان ندارد.
همهی امتحانهائی که ما میشویم، در واقع نقطهی اصلیاش همین است؛ پای یک ایثار و یک گذشت به میان میآید. ۸۹/۸/۲۶ - مقام معظم رهبری
عرفه روزی است که حاجیان فروتنانه سر به آستان پروردگارشان می سایند تا اذن دخول گیرند برای ورود به حرم الله.
امام علی(ع) می فرمایند: «عرفات، خارج از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آن قدرتضرع کند تا لایق ورود به حرم شود».
حرم کجاست؟ امام صادق (ع) فرمود: «القَلْبُ حَرَمُ اللهِ». حرم خدا قلب توست. و عرفات آن گوشه دنجی است که اشک حیا جاری می شود از چشمانت.
صحرای عرفات همان خاکی است که سجده گاه نیایش توست و تکلیف تو امروز وقوف است در عرفات، پس سجده ات را طولانی کن. اشکهایت که جاری شد راه یافته ای به حرم.
پس لبیک بگو: لبیک یا الله، لبیک یا وهاب لبیک یا تواب، لبیک یا کریم...
حالا قلبت را طواف کن تا بیابی سخن امامت را که فرمود: «مَن عَرَفَ اللَّهَ أحَبَّهُ».
هر کس خدا را بشناسد، دوستش بدارد
زیارت در حقیقت یک دیدار است، البته دیدار و ملاقات چند نوع است گاهی انسان به ملاقات کسی می رود که از او خوشش نمی آید یا به دیدار کسی می رود که با او دعوا کند ، اینها زیارت نیست، زیارت دیداری است که در آن عشق و علاقه و صمیمیت باشد، گاهی انسان با چشم سر به دیدار کسی می رود و گاهی قلبها با هم دیدار دارند در حالیکه بدنها از هم دور هستند و نوع سوم آن است که هم بدنها همدیگر را ملاقات می کنند و هم قلبها با هم یکی هستند...
«و فاز الفائزون بولایتکم ، بکم یُسلکُ إلی الرضوان»امشب تقویم دلهایمان به خانه سیاه پوشی در مدینه رسیده است.
باز هم بزرگ مردی غریبانه پرکشیده.
خانه وحی اما روشن است، نور خدا خاموشی ندارد.
نفس حق مردان بزرگ در هیاهوی خاکیان در تاریکخانه دنیا گم نمی شود.
دل های بی قرار هنوز پای منبر نور پیشوای پنجم قرار می گیرد.
چشمان تشنه هنوز به دو لب آن چشمه حیات دوخته است تا با کلماتش جان بخشد به دل های نیمه جان
و امام مهربان بالای منبر نور راه و رسم مهربانی و جوانمردی را به ما می آموزد و می فرماید:
«أُوصیکَ بِخَمْس إِنْ ظُلِمْتَ فَلا تَظْلِمْ وَ إِنْ خانُوکَ فَلا تَخُنْ، وَ إِنْ کُذِّبْتَ فَلا تَغْضَبْ، وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلا تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلا تَجْزَعْ»
تو را به پنج چیز سفارش می کنم:
۱ـ اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن
۲ـ اگر به تو خیانت کردند، خیانت مکن
۳ـ اگر تکذیبت کردند، خشمگین مشو
۴ـ اگر مدحت کنند، شاد مشو
۵ـ و اگر نکوهشت کنند بیتابی مکن
شهادت امام باقر تسلیت
رهبر معظم انقلاب اسلامی:
از لحاظ تاریخی، این روزها روزهای نشاندار و بزرگی است: شهادت امام باقر (علیهالسّلام) که یک شهادت دارای پیام بود؛ لذا خود امام باقر وصیت کرد که بعد از او تا 10 سال در منا به مناسبت این رحلت، یادبود برپا شود.
در میان ائمهی ما این بیسابقه است، بینظیر است. یاد امام باقر، یعنی یاد سر برآوردن حیات دوبارهی جریان اصیل اسلامی در مقابلهی با تحریفها و مسخهائی که انجام گرفته بود.
بیانات در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور (4 آذر 1388).
واعلَم أنّ اامامک طریقاً ذا مسافةٍ بعیدةٍ و مشقّةٍ شدیدةٍ و أنّه لا غنی بک فیه عن حسن الارتیاد....
مولای ما امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام در این فراز از وصیت خودشون به امام مجتبی (ع) فرمودند: پسرجانم! بدان و آگاه باش که راهی پر مشقت و بسیار طولانی و دراز پیش روی توست برای پیمودن این مسیر ، تلاش و کوشش فراوان و زاد و توشۀ به اندازه بردار به طوری که بار مسئولیت بر دوش تو سنگینی نکند، زیرا که بار سنگین در این مسیر برای تو سخت و عذاب آور خواهد بود...
وجود مبارک امیرالمؤمنین علی (علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء) فرمود: «تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ حَتَّی یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیرِ»؛ ما بندگان خدا هستیم، همه امور را ذات اقدس الهی آفرید و همه را هم او دارد اداره میکند. وظیفه ما در برابر نعمت الهی شکر است. این تعبیرات نورانی حضرت، بیانات لطفآمیز آن حضرت است. شما این دعای نورانی امام سجاد در این اوّلین دعای صحیفه سجادیه را ملاحظه بفرمایید، عرض میکند خدایا! همه نعمتها از شماست، یک؛ راه شکر این نعمت را به ما آموختی، دو؛ و شکر نعمت سهم تعیینکنندهای در پیشرفت ما دارد، سه؛ اگر راه شکر را نیاموخته بودی و انسانها شکر نمیکردند، «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیَّةِ» ببینید این دعاست. دعای صحیفه سجادیه مثل خطبه نهج البلاغه کلمات عمیق عقلی را به همراه دارد. انسان را معرفی میکند؛ یعنی انسان حیوان ناطق نیست، انسان «حیوانٌ ناطقٌ حامد». این دعای نورانی را ملاحظه بفرمایید، عرض میکند خدایا! اگر شکر را جامعه بشری نمیآموخت و شکر نمیکرد، دیگر انسان نبود، فقط حیوانی بود که حرف میزد. اگر شکر نباشد، «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیَّةِ» که فرمودی: ﴿أُولئِکَ کَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾.
ظاهر این عبارت تحقیر است؛ ولی این چنین نیست، تحقیق است؛ یعنی واقعاً این حیوان است. چند راه دارد که انسان به این آیه دسترسی پیدا کند: یا چشم باطن پیدا کند تا باطن اینها را ببیند که چه هستند؟ یا نظیر آنچه را که برای امام سجاد و امام باقر(سلام الله علیهما) در صحنه عرفات «مَا أَکْثَرَ الضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِیج»، و اینها پیش آمد اینها به اصحابشان نشان دادند، یا چند روز صبر کند بعد از مرگ معلوم میشود که چه کسی به صورت انسان محشور میشود و چه کسی به صورت حیوان. این بیان نورانی امام سجاد در اوّلین دعای همین صحیفه این است که اگر کسی در کنار سفره خدا بنشیند؛ این نعمتها فرق نمیکند، چه نعمتهای ظاهری باشد مثل غذا و لباس و مانند آن، چه نعمت حقیقی باشد مثل چشم و گوش. اگر کسی این نعمت را بیجا مصرف کرده است: «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیَّةِ»؛ آن وقت عصاره این فرمایش این است که «الإنسان ما هو»؟ «الإنسان حیوان ناطق حامد»، که اگر حمد نباشد انسان نیست.
اینجا هم وجود مبارک حضرت فرمود در خیلی از موارد است که انسان برنامهریزی میکند؛ اما نمیداند که در تدبیر چه کسی هست. همه امور به این نیست که انسان فکر بکند، به ما گفتند فکر بکنید؛ ولی در آغاز بگویید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»؛ بگویید خدایا به نام تو من این کار را شروع میکنم. آن وقت اگر مشکلی باشد، خدا وسیله فراهم میکند که آن مشکل پیش نمیآید، یا در درون انسان ِ«عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِم ... وَ نَقْضِ الْهِمَم»؛ در حیطه تصمیمگیری انسان اثر میگذارد، انسان از عزم خود برمیگردد، بعد معلوم میشود خوب شد این کار را نکرد یا در بیرون اثر میگذارد، جلوی آن مانع را میگیرد. فرمود به هر حال تقدیر الهی قویتر از تدبیر ماست. گوشهای از کارها به تدبیر ما وابسته است، قسمت مهم آن به تقدیر الهی وابسته است؛ لذا اگر ذات اقدس الهی مصلحت نبود یا در درون ما مانع ایجاد میکند که میشود: ِ«عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِم وَ نَقْضِ الْهِمَم»؛ یا در بیرون مانع ایجاد میکند که «وَ کَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَیْتَه وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَه». که در دعای نورانی «کمیل» میخوانیم.
در زیارت بین رائر و مزور سنخیت و تشابه هست یا حداقل باید باشد، چون اگر سنخیتی نداشته باشند اصلاً زیارت معنایی ندارد. اگر شباهتی هم وجود نداشته باشد باید تلاش کند این شباهت را ایجاد کند. اینکه به زائر گفته شده غسل کند، تسبیح و تقدیس کند ، قدمها را آهسته بردارد، و ... وجهش در این است که نسبت به مزور معرفت پیدا کند. یکی دیگر از این منابع که ایجاد معرفت می کند، همین زیارتنامه هاست...
" و إلی جدّکم بُعِثَ الروح الأمین"
حیدر را ببین که زانو زده از شرم پیش روی رسول خدا. لبخند می زند پیامبر (ص) و یاری اش می کند تا به سخن در آید و نام زیبای فاطمه را به زبان بیاورد.
چه کسی بهتر از تو علی جان
برخیز فاتح خیبر!
تنها تو هستی که دروازه های قلب فاطمه را گشوده ای.
ببین سکوت ناز فاطمه را.
ببین گل های سرخ حیا را روی گونه هایش
این گل ها برای تو شکوفا شده اند
قلب فاطمه لبریز از مهر توست یا علی
گل بیاورید
عید پیوند دو نور است
پریان آسمانی در جشن تلاقی چشمان علی و فاطمه هم آوا شده اند: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقیانِ»
عاقد خدا و شاهدش پیغمبر او داماد حیدر، گل عروسش کوثر او
در صورت زهرا چه شرم دلنشینی ست در چهره ی مولا چه شوق بی قرینی ست
این ساقی کوثر امیر المومنین است که ساق دوشش حضرت روح الامین است
این عشق اوج عشق معنای حضور است نور علی نور است، امشب غرق نور است
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣