تلاوت صفحه 515 :
آیه
شماره 263 از سوره مبارکه بقره
قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ یَتْبَعُها أَذىً وَ
اللَّهُ غَنِیٌّ حَلیمٌ
گفتار پسندیده (در برابر نیازمندان)، و عفو (و گذشت از خشونتهاى آنها)، از بخششى
که آزارى به دنبال آن باشد، بهتر است؛ و خداوند، بى نیاز و بردبار است.
نکات تفسیری :
1- آبرو و شخصیّت فقیر، با ارزشتر از حفظ شکم و شخص فقیر است. «قول معروف... خیر من صدقة»
2 - اگر فقیرى بخاطر فشار و تنگدستى، ناروایى گفت او را ببخشید. «مغفرة»
3- خداوند آزار رسانى به فقیر را پاسخ مى دهد، ولى نه با عجله. «حلیم»
آسانی و مهیا بودن اسباب هدایت
ممکن است شما
بگویید، اگر اینطور است، پس بهتر این است که ما اصلاً این کار پُردردسر را نکنیم؛
ببوسیم و کنار برویم. بله، اهمیت این کار و ثواب بزرگی که دارد، به خاطر همین
ظرافتش است. همهی کارهای مهم، همینقدر ظریف است. نگوییم که ما فلان مسؤولیت را
انجام نمیدهیم، چون کار ظریفی است. نه، اصلاً صراط، این است. صورت مُلکىِ مادّىِ
جسمانىِ صراطی که در قیامت هست، همین است. ببینید از این صراط میتوانید رد بشوید،
یا نه؟ باید از این صراط عبور کنید. این کارِ ظریف نشد، یک کار ظریف دیگر وجود
دارد؛ فرقی نمیکند. زندگی،
ظریف است.
کار را هم
خیلی نمی خواهیم نشدنی و سخت بگیریم؛ نه. خدای متعال بیّنات را در مقابل همه قرار
داده؛ «ذلک ان لم یکن ربّک مهلک القری بظلم و اهلها غافلون»1. اینجور
نیست که اگر ما وسیلهی هدایت در اختیار نداشته باشیم و احیاناً حرکتمان درست
نبود، خدای متعال ما را مؤاخذه کند یا عذاب کند یا چه کند؛ نه، وسیلهی هدایت را
هم خدای متعال در اختیار می گذارد. البته مواردی هم هست که از این قاعدهی کلی
استثناء است، لیکن عادتاً اینجور است؛ هدایت الهی هست
1. سوره انعام / 131
تلاوت صفحه 514 :
آیه
شماره 262 از سوره مبارکه بقره
الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ
ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا
خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ
کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند، سپس به دنبال انفاقى که
کرده اند، منت نمى گذارند و آزارى نمى رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ)
است؛ و نه ترسى دارند، و نه غمگین مى شوند
نکات تفسیری :
1- شروع نیکو کافى نیست، اتمام نیکو هم شرط است. «ینفقون... ثمّ لایُتبِعون... منّاً»
2- اسلام حافظ شخصیّت محرومان و فقراست و
کوبیدن شخصیّت فقرا از طریق منّت را سبب باطل شدن عمل مى داند. «لا یتبعون...
منّاً و لا اذىً»
3- خداوند، آینده انفاق کننده را تضمین کرده است. «لا خوف علیهم ولا هم یحزنون»
احتیاج
دائمی ما به هدایت الهی
اینکه ما هر
روز پنج نوبت نماز میخوانیم و در هر نمازی هم اقلاً در دو رکعتش میگوییم: «اهدنا
الصّراط المستقیم»، برای همین است. انسان یکبار دعا میکند و برای مغفرت میگوید:
«اهدنا الصّراط المستقیم». مگر ما در شبانه روز، برای مغفرت چهقدر باید دعا کنیم
و در نماز چندین بار آن را تکرار نماییم؟ اما برای هدایت، شما هفده رکعت نماز واجب
میخوانید. از این هفده رکعت، باید در ده رکعتش، «اهدنا الصّراط المستقیم» بگویید.
این هدایت، چه
هدایتی است؟ این برای آن است که ما در هر لحظه، به همین هدایت احتیاج داریم. اگر
الان هدایتمان کرد، یک دقیقهی دیگر، باز همین هدایت را میخواهیم. اگر یک دقیقهی
دیگر هدایتمان کرد، باز یک دقیقهی دیگرش، همین هدایت را میخواهیم. ما دایم در سر
دوراهی هستیم. در راه زندگی که میرویم، دایم در سر دوراهیِ گفتن یا نگفتن، تصمیم
گرفتن یا نگرفتن، اینطوری گفتن یا آنطوری گفتن قرار داریم. پس، دایم به هدایت
الهی احتیاج داریم. تقوا، یعنی همین که مراقب باشیم، این راه مستقیم، این همه
منشعبات دارد. مبادا یکجا اشتباه کنیم و از یکی از منشعبات، راه بیفتیم و برویم.
لذا شما واقعاً می بینید که این ظرافتها، چهقدر در ذهن و زبان ائمهی بزرگوار ما وجود داشته است. در دعای مکارمالاخلاق می خوانید: خدایا! به من عزت بده، به من جاه بده؛ ولی «لاتبتلینی بالکبر»؛ من را مبتلای به غرور نکن. من را به عبادت موفق بکن؛ ولی مبتلای به عجب نکن. یعنی حتّی در اثنای عبادت، این دوراهی هست.
اینکه شما در هر روزی بارها - حداقل ده بار - تکرار میکنید «اهدناالصّراط المستقیم» برای چیست؟ یک بار از خدا خواستید، بس است دیگر! اما در هر دو رکعت اوّل هر نمازی شما این را تکرار میکنید: «اهدناالصّراط المستقیم». این برای آن است که صراط مستقیم راه دشوار و پُرپیچوخمی است و کسانی که در این راه اشتباه بکنند، زیادند. برای خیلیها چنین چیزی پیش میآید؛ این است که بایستی انسان به خدا پناه ببرد.
تلاوت صفحه 513 :
آیه
شماره 256 از سوره مبارکه بقره
لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ
فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ
بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ
در قبول دین،اکراهى نیست.(زیرا) راه درست از راه انحرافى،روشن شده است.بنابر این،
کسى که به طاغوت [بت و شیطان، وهر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به
دستگیره محکمى چنگ زده است، که گسستن براى آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست.
نکات تفسیری :
1- تأثیر زور در اعمال و حرکات است، نه در افکار و عقاید. «لااکراه فى الدین»
2- محکم بودن ریسمان الهى کافى نیست، محکم گرفتن هم شرط است. «فقد استمسک بالعروة...»
3-ایمان به خدا و رابطه با اولیاى خدا ابدى است. «لاانفصام لها» ولى طاغوتها در قیامت از پیروان خود تبّرى خواهند جست.
مفهوم صراط :
ما هستیم که با رفتار و جهت گیری های خودمان ، زندگی را مبارک می کنیم یا نا مبارک می کنیم. یعنی آنچه که سرنوشت نهائی انسان را تنظیم می کند، انتخاب خود انسان است. خدای متعال این توانائی را به ما داده که انتخاب کنیم؛ «و هدیناه النّجدین»؛ دو راه را به ما نشان داده که انتخاب کنیم. البته گاهی شرائط جوری است که انتخاب برای انسان آسان است، گاهی انتخاب سخت است؛ ولی به هر حال باید در همهی امور انتخاب کرد.
اینکه در سورهی مبارکهی حمد، هر روز بارها تکرار می کنیم «اهدنا الصّراط المستقیم»، نشاندهندهی این است که صراط مستقیمی که در پیش گرفتهایم - فرض این است که مثلاً شناختیم و در پیش گرفتیم - هر لحظه به دوراهیهائی می رسد.
یعنی اینجور نیست که یک تونلی باشد که وقتی انسان داخل آن رفت، دیگر همین طور تا آخر تضمین شده باشد - مثل خط آهن - نه، دوراهیهای متعددی، سهراهیهای متعددی سر راه وجود دارد که باید دید، شناخت، فهمید و قدم در راه درست گذاشت.
این «اهدنا» که هر روز تکرار می کنیم، یعنی امروز هم «اهدنا»، فردا هم «اهدنا»، پسفردا هم «اهدنا»؛ دراین قضیه هم «اهدنا»، در آن قضیه هم «اهدنا».
تلاوت صفحه 512 :
آیه
شماره 255 از سوره مبارکه بقره
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ
لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ
عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا
یُحیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ
السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ
هیچ معبودى نیست جز خداوند یگانه زنده، که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر،
قائم به او هستند؛ هیچ گاه خواب سبک و سنگینى او را فرانمى گیرد؛ (و لحظه اى از
تدبیر جهان هستى، غافل نمى ماند؛) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن
اوست؛ کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟! (بنابراین، شفاعت
شفاعت کنندگان، براى آنها که شایسته شفاعتند، از مالکیت مطلقه او نمى کاهد.) آنچه
را در پیش روى آنها [= بندگان] و پشت سرشان است مى داند؛ (و گذشته و آینده، در
پیشگاه علم او، یکسان است.) و کسى از علم او آگاه نمى گردد؛ جز به مقدارى که او
بخواهد. (اوست که به همه چیز آگاه است؛ و علم و دانش محدود دیگران، پرتوى از علم
بىپایان و نامحدود اوست.) تخت (حکومت) او، آسمانها و زمین را دربرگرفته؛ و
نگاهدارى آن دو [= آسمان و زمین ]، او را خسته نمی کند. بلندى مقام و عظمت، مخصوص
اوست.
نکات تفسیری :
1-
همه چیز دائماً به او بستگى دارد ولحظه اى از تدبیر اوخارج نیست. «القیوم»
2 - خداوند بر همه چیز ودر همه حال آگاه است، پس از گناه در برابر او حیا کنیم.
«یعلم مابین ایدیهم وما خلفهم...»
3-کسى که از هستى حفاظت مى کند، مى تواند ما را در برابر خطرات حفظ کند. «حفظهما» و لذا براى حفاظت، سفارش به خواندن آیة الکرسى شده است.
نمازهای یومیه
وسیلهای برای خودسازی دائمی
ماه رمضان
فرصت خوبی برای خودسازی است. ما همان مادهی خام هستیم که اگر روی خودمان کار
کردیم و توانستیم این مادهی خام را به شکلهای برتر تبدیل کنیم، آن کار لازم در
زندگی را انجام دادهایم. هدف حیات همین است. وای به حال کسانی که روی خودشان از
لحاظ علم و عمل کاری نکنند و همانطور که وارد دنیا شدند، به اضافهی پوسیدگیها و
ضایعات و خرابیها و فسادها که در طول زندگی برای انسان پیش میآید، از این دنیا
بروند. مؤمن باید بهطور دائم روی خودش کار کند؛ بهطور دائم. نه اینکه خیال کنید
«بهطور دائم» زیادی است یا نمیشود؛ نه. هم میشود، هم زیادی نیست. اگر کسی مراقب
خود باشد؛ مواظب باشد کارهای ممنوع و کارهایی را که خلاف است انجام ندهد و راه خدا
را با جدیت بپیماید، موفق میشود. این، همان خودسازی دائمی است و برنامهی اسلام، متناسب
با همین خودسازی بهطور دائم است. این نماز پنجگانه - پنج وقت نماز خواندن - ذکر
گفتن؛ «ایاک نعبد و ایاک نستعین»(۱) را تکرار کردن؛ رکوع کردن؛ به خاک افتادن و
خدای متعال را تسبیح و تحمید و تهلیل کردن برای چیست؟ برای این است که انسان بهطور
دائم مشغول خودسازی باشد. منتها گرفتاریها زیاد است و همه گرفتاریم. گرفتاری
زندگی؛ گرفتاری معاش؛ گرفتاری امور شخصی؛ گرفتاری اهل و اولاد، و انواع گرفتاریها
مانع میشود که ما به خودمان، آن چنان که شایسته است، برسیم. لذا یک ماه رمضان را
که خدای متعال قرار داده است، فرصت مغتنمی است. این ماه را از دست ندهید.
1. سوره حمد آیه 5
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣