تلاوت صفحه 184:
قطره ای از دریای بی کران کلام الهی:
آیهشماره 41 ازسوره مبارکه فرقان
وَ إِذَا رَأَوْکَ إِن یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِى بَعَثَ اللَّهُ رَسُولاً
وهنگامی که تو را می بینند، تنها به باد استهزایت می گیرند (ومی گویند:) آیا این همان کسی است که خدا او را بعنوان پیامبر برانگیخته است؟!
نکات تفسیری:
1-کسى که لجاجت و غرور دارد، حقّ را نمى پذیرد. «الاهزواً»
2- تمسخر و تحقیر انبیا، شیوه ى دائم ىکفّاراست. «واذارأوک... أهذا الّذى...»
3- کفّار با انکار شخص پیامبر، رسالت را زیر سؤال مى بردند. «أهذا الّذى بعث...»
یا اهل الکبریاء و العظمه!
اکنون که خورشید عید سر می زند، چشم انتظارم تا از جود و جبروت تو، خود را میان اهل رحمت و مغفرت بیابم که این شعف، از تصور بخشش توست؛ نه از تجسم اعمالم.
به راستی، عید روزی ست که در آن معصیت تو نباشد. دستم را بگیر تا از همین نقطه، تولد دیگری را در خود شروع کنم.
جماعت! این فقط عید نیست؛ بهانه ای خالقانه است برای کرامت و بخشندگی؛ فرصتی است تکرار ناشدنی، برای اجابت همه نیازهایی که چشم به آستان رمضان دوخته بودند. پس دریابیم این شکوه مبارک را و با هم ترانه ممتدِّ عبودیت را بخوانیم؛ چرا که همگان معترفیم بر عطش وصل و مرتکبیم بر شور مسلمانی!
نمی دانم در امتحان تو از قبول شدگانم یا نه؟ اما کارنامه لرزان چشم ترم را بر گونه هایم ببین که توان سیلی خشم تو را ندارد. اکنون که نشستن بر خوان روزه تو، قلبم را شکننده کرده است، بازگشته ام تا به مُهر تأیید، مِهر و امید را از تو طلب کنم. مبادا پس از امروز، در روزمرگی ها غرقه شوم و عهدم را با تو تا رمضانی دیگر نگاه ندارم! عید فطر، منزلی است برای پوشیدن بهترین لباس روح در موسم دیدار تو، تا مگر پسندت افتم و در بند بندگی ات اسیر شوم.
«صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود کاین گوشه نیست در خور خیل خیال تو»
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣