مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

دوره نهج البلاغه خوانی

💥 چرا رهبر انقلاب بر نهج‌البلاغه‌خوانی اصرار دارند و همواره خواندن آن را (در کنار انس با قرآن) مخصوصا به جوانان توصیه می‌کنند❓
✅پاسخ حضرت آقا 👇
نهج البلاغه کتاب زندگی اجتماعی ماست. امروز میشود از نگاه دقیق و نافذ امیرالمومنین به واقعیتهای جامعه و جهان
🎯نگاه کرد
🎯و بسیاری از حقایق را دید
🎯و شناخت
🎯و علاج آنها را پیدا کرد؛
لذاست که به نظر ما امروز از همیشه به نهج البلاغه محتاجتریم."۶۳/۱/۲۶

نهج البلاغه کتاب نظام سیاسی ماست. نهج البلاغه کتاب تدوین شده ی انقلاب اسلامی است و آیین نامه این انقلاب میتوان به حسابش آورد.۵۹/۲/۱۳

اگر بپذیریم نقطه‌ی آغازین انحراف یا سقوط انسان‌ها، از انحراف یا التقاط فکری و معرفتی آنان سرچشمه می‌گیرد، نهج‌البلاغه👈 نظام باورها و ریشه‌های فکری انسان را ترمیم و تصحیح می‌کند."


برای اولین بارشیوه ای از#نهج_البلاغه خوانی آسان همراه با 💫کلاس "زندگی براساس نهج البلاغه"💫 و
کلاس تفسیر روایی
با حضور استاد گرانقدر حجت الاسلام مهدوی ارفع " بنیانگذارنهضت جهانی نهج البلاغه خوانی" تشکیل می شود.


زمان: چهارشنبه ها  -   ساعت ۹:۳۰ تا ۱۰:۱۵   و  ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۱:۴۵
  شروع کلاسها: ۱۳اذرماه
🔸ثبت نام: شنبه تا سه شنبه صبح ها

درباره آیین پیامبر قبل از بعثت دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. بسیاری از اهل سنت و خیلی از اندیشمندان ایشان معتقدند که پیامبر هم مثل بقیه اهل مکه قبل از بعثتش بر همان آیین شرک و بت پرستی بود یا آیین حنیف که تقریباً چیزی از آن باقی نمانده بود. بعضی ها معتقدند که پیامبر برآیین ابراهیم (ع) بود. بعضی ها معتقدند که پیامبر بر آیین حضرت عیسی(ع) بود. ولی در جایی ندیدم که کسی او را بر آیین حضرت موسی(ع) داشته باشد...


دریافت
حجم: 18.1 مگابایت

به این بیان نورانی حضرت امیر رسیدیم که حضرت علی امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «إِذَا حُیِّیتَ بِتَحِیَّةٍ فَحَیِّ بِأَحْسَنَ مِنْهَا وَ إِذَا أُسْدِیَتْ إِلَیْکَ یَدٌ فَکَافِئْهَا بِمَا یُرْبِی عَلَیْهَا وَ الْفَضْلُ مَعَ ذَلِکَ لِلْبَادِئِ‏»؛ فرمود جامعه را آن ادب اداره می‌کند. اینکه به ما گفتند سلام بکنید، برای اینکه جامعه‌ای که با سلامت و سِلم و وِداد زندگی می‌کند این ادب متقابل را حفظ می‌کند و آنچه جامعه را حفظ می‌کند همین ادب متقابل است. فرمود اگر کسی به شما سلام کرد که جواب سلام واجب است و اگر تحیّتی و چیزی که باعث حیای جدید و حیات تازه است به شما داد، شما معادل آن یا بهتر از آن را جبران کنید.

مرحوم آقای بروجردی(رضوان الله تعالی علیه و علیهم) که از مراجع عظام شیعه بود به استناد همین آیه که مضمون آن آیه را در نهج البلاغه می‌خوانیم، فتوای احتیاطی می‌دادند که اگر کسی سلام کرد بعد گفت «صبّحکم الله بالخیر»، احتیاط واجب این است که شما هم در جواب «صبّحَکُم الله» بگویید یا بهتر از آن. به استناد همین آیه‌ای که این آیه را وجود مبارک حضرت امیر به صورت یک حدیث برای ما بیان کرده است. آیه دارد: ﴿وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا﴾، جمع هست؛ ولی حضرت دارد: «إِذَا حُیِّیتَ بِتَحِیَّةٍ فَحَیِّ»؛ یعنی اگر کسی تحیّه‌ای به شما داد، شما معادل آن یا بهتر از آن را برگردانید، ظرف خالی را برنگردانید. طرزی کنید که نه شرمنده باشید و نه احسان ابتدایی. بعد فرمود: اگر هم ظرف را پر برگرداندید رجحان با صاحب اوّلی است.

«هاهنا أمورٌ ثلاثة»؛ امر اوّل این است که اگر کسی نسبت به ما ادب کرد؛ چه ادب زبانی، چه ادب کتبی و نامه‌ای، چه ادب مالی، چه ادب حیثیتی، ما پاسخ بدهیم. دوم اینکه این کاسه خالی یا نامه را یا قول را که بی‌پاسخ قرار ندادیم، این عدل است نه احسان. سوم اینکه بار دیگر خود ما اگر ابتدائاً نامه‌ای دادیم یا کاسه‌ای دادیم یا مشکل او را حلّ کردیم، این می‌شود جزای احسان. در قرآن نفرمود جزای احسان، عدل است؛ فرمود جزای احسان، احسان است: ﴿هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ﴾. ما اگر مشکلی داشتیم، کسی مشکل ما را حلّ کرد و بعد او مشکلی پیدا کرد و ما مشکل او را حلّ کردیم، این می‌شود عدل، نه احسان؛ چون ما بدهکار بودیم دَین خود را ادا کردیم، هنوز جزای او را ندادیم. بار دیگر اگر او مشکلی پیدا کرد، ما ابتدائاً و ارتجالاً مشکل او را حلّ کردیم، این می‌شود احسان، این احسان جزای آن احسان است.

بیان نورانی حضرت امیر این است که اگر کسی نامه‌ای برای شما نوشت مؤدّبانه، شما پاسخ آن نامه را دادید، این می‌شود عدل و اگر بار دیگر شما ابتدائاً عرض ادب کردید و نامه نوشتید این می‌شود احسان و تحیّت. فرمود: «وَ الْفَضْلُ مَعَ ذَلِکَ لِلْبَادِئِ‏»؛

ما موظّف هستیم عادل باشیم، این کف زندگی است. موظّف هستیم احسان کنیم که بالاتر از عدل است. اینکه در سوره «نحل» فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ﴾ گرچه با «واو» عطف شده؛ اما آن ترتّب منزلت همچنان محفوظ است که احسان عدل است «مع اضافه». جزای احسان، عدل نیست؛ جزای احسان، احسان است. پس تا آن امور سه‌گانه درست تبیین نشود این کریمه: ﴿هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ﴾ روشن نخواهد شد و این بیان نورانی حضرت امیر که فرمود: «إِذَا حُیِّیتَ بِتَحِیَّةٍ فَحَیِّ بِأَحْسَنَ مِنْهَا وَ إِذَا أُسْدِیَتْ إِلَیْکَ یَدٌ فَکَافِئْهَا بِمَا یُرْبِی عَلَیْهَا»؛ اما «وَ الْفَضْلُ مَعَ ذَلِکَ لِلْبَادِئِ‏»؛ آنکه ابتدائاً مشکل شما را حلّ کرد، او همچنان در رتبه اوّل ایستاده است و اگر بخواهید به او برسی باید یک کار ابتدایی بکنی نسبت به او که بشود احسان، نه بشود عدل.

گزیده ای از بیانات آیت الله جوادی آملی در شرح حکمتهای نهج البلاغه

 یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلا یُظْلَمُونَ فَتِیلا ﴿٧١﴾ وَمَنْ کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِیلا ﴿٧٢﴾

امام به چه معنا است که هر کس در قیامت با امام خود محشور خواهد شد؟


دریافت

حجم: 17.7 مگابایت

هفته بسیج

بسیج لشکر مخلص خدا و مدرسه عشق است.

امام خمینی رحمت الله علیه

به حق بسیج و بسیجیانند که کشور را از بحرانها نجات میدهند. و باید بسیجی ماند. بسیجی بانگ بلند بیداری است و باب رهایی، بلای جان استکبار است و برج استوار دیدبانی.

بسیجی، بلبل خوشخوان گلزار جبهه هاست و باران معنویت در کویر رفاه گرایی.

بسیجی بهار آفرین چهار فصل آزادی است و برق خشم الهی برتارک تاریک فکران مزدور و مدعی روشنفکری.

بسیجی برکه غیرت دینی است و برف سپید بامدادی برهر بام و بر زن و شهر و دیار اسلامی.

بازوانش بوسه گاه روح خداست و بلندای قامتش بازوی امن بندگان الهی. بهارش جاودان، برق سلاحش درخشان و بانگ تکبیرش بلندتر باد.

بسیج، سرو بلند باغ پیروزی است و ستاره سهیل سحرهای ستم سوزی.

بسیج ستاره سماواتیان در زمین است. و صاعقه مرگ ستمگران زمان، سلاح رهایی محرومان است و سوهان روح مستکبران، سنگرنشین سفره هفت سین ب اصفای آزادی است. مرد سنگر و سجاده و سپیده و سبزه و سرخ رویی و ستم سوزی. سلاحش با مهابت. سرودش پرطنین و ساحل دیدار مولایش مهدی موعود (عج) نزدیک تر باد.


وسخنی با آشوبگرانی که امنیت این بلاد شهید پرور را نشانه رفته اند:

میهن من! باز زخم از نابرادر خورده ای                        گرم جنگ رو به رو، از پشت خنجر خورده ای

حرف دارد با دل ما، قدر یک تاریخ حرف                        سرخی خون شهیدان بر سپیدی های برف

خاک میهن! باز هم جسم شهیدی سهم توست          شرحه شرحه پیکر سرو رشیدی سهم توست

باز اهریمن به میهن آتشی افروخت آه                        در میان شعله دیدم خشک و تر میسوخت آه

کفر و ظلمت باز از صورت نقاب انداخته                        جاهلیت شعله بر جان کتاب انداخته

در گلومان خشک شد فریادهای اعتراض                     در هجوم های و هو گم شد صدای اعتراض

در کمین بودند گرگان، فتنه در سر داشتند                  خوابهایی دیده بودند و سر شر داشتند

خواب میدیدند هر قشری به میدان پا نهد                    هر گروهی با شعاری در خیابان پا نهد

این یکی فریاد استعفای دولت سر دهد                      آن یکی در آتش تعطیلی مجلس دمد

هر یکی چیزی بگوید، حق و باطل گم شود                  موجی از سردرگمی ها قسمت مردم شود

خویش را در خیل مردم جا دهد آشوبگر                      فتنه انگیزد میان این و آن با صد شرر

آتشی خیزد که خاموشی نگیرد سالها                      کینه هایی که فراموشی نگیرد سالها

صبح یکشنبه کلامی روی آتش آب ریخت                   فتنه را دیدم که حیران و هراسان میگریخت

تا صف مردم از این آشفتگی ها دور شد                    اغتشاشی کور بر جا ماند و فتنه کور شد

با کلامی مختصر نیرنگشان بر باد رفت                      خرج های چند سال دشمنان بر باد رفت

 گرچه بعضی از خودی ها آن زمان دلخور شدند          از سوال و شبهه و نقد و تأمل پر شدند

از چه رو آقا خودش را خرج دولت کرد باز؟                  خویش را آماج تیغ طعن و تهمت کرد باز

غافل از این که چه جنگی پشت این صحنه به پاست   در کمین گاهند گرگان لحظه ای غفلت خطاست

خضر راه است او، دگر چون و چرا کردن چرا؟              نور ماه است او، تو راه از چاه بشناس و بیا

از ریاض و لندن و پاریس این آتش رسید                    دود آن هم میرود در چشمشان، خواهند دید

حاجیان بار بسته جانب میقات غرب!                        چیست جز تحریم و آشوب و بلا سوغات غرب؟

با صف اول نشینان فاش میگوییم راز                        اعتراض ما سر جای خودش باقیست باز

اعتراض ما به سستی های تدبیر شماست              از گرانیها، از این شش سال تأخیر شماست

از معطل کردن کشور سر میز فریب                         که نشد از آن بجز تحریم روزافزون نصیب

دم به دم از گفتگو با اجنبی دم میزنید                      پس چرا در گفتگو با مردم خود الکنید؟

 با تلاش و عزم و باور، راه حل در داخل است            بارها فرمود رهبر: راه حل در داخل است

جان مولا با ولی این عهد و پیمان مشکنید                این نمک خوردید صد بار، این نمکدان مشکنید

با چراغ لاله ها اینک ره ما روشن است                     راهیان صبح میدانند فردا روشن است

خداوند می فرماید: "وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ"

حالا که خدا به بندگانش اینقدر احترام می گذارد چرا ما نباید به خودمان احترام بگذاریم. متأسفانه امروزه یکی از دردهایی که جامعه ما به آن مبتلا است، بی احترامی است... وقتی به ریشه گناهان حرام دقت می کنیم ، می بینیم غلت حرمت همه آنها به اصل کرامت انسان بر می گردد...

دریافت
حجم: 14.5 مگابایت

از کودکی پیامبر آنچه که از تاریخ می دانیم این است که مدتی را به شبانی گذرانده( اکثر پیامبران مدتی را به شبانی گذرانده اند.) چون در چوپانی خواصی هست که در هیچ جای دیگر نیست از جمله اینکه فرصت برای اندیشیدن و فکر کردن بسیار زیاد است. و فکر هم بسیار به انسان کمک می کند که گامهای بلندی را در مسیر کمال بردارد ( تفکّرُ ساعةٍ أفضَلُ مِن عِبادةِ سنةٍ) یک جهتش همین است. و یکی اینکه سر و کله زدن با این حیوانهای بی زبان به انسان سعه صدر می دهد...
 
دریافت
حجم: 19.8 مگابایت

پیامبر اکرم صلوات الله علیه دو دسته معجزه دارد، معجزات موقت مثل بقیه پیامبران - و معجزه جاودانه که همان قرآن کریم است.

اما بزرگترین معجزه پیامبر اکرم صلوات الله علیه از میان معاجز النبی (ص) این بود که از ان عرب وحشی دور از تمدن بهترین انسانها را تربیت کرد، رشد یافته ترین انسانها را تربیت کرد که هنوز هم که هنوز است در عالم کسی به حدّ رشد بعضی از اصحاب پیامبر نرسیده است. هنوز در عالم کسی شبیه سلمان فارسی،ابوذر غفاری، مقداد و ... نداریم.
 

دریافت
حجم: 14.8 مگابایت

در بخش دیگر حضرت علی امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا یَنْفَدُ»؛ در این آیه نورانی که فرمود اگر کسی مؤمن بود و به اصطلاح عقیده خوبی داشت و حُسن فاعلی داشت، عمل صالح داشت و به اصطلاح حُسن فعلی داشت، آدم خوب و کار خوب؛ اگر کسی آدم خوبی بود و کار خوبی داشت، معتقد بود و عامل بود، مؤمن بود و عمل کرد، آن حُسن فاعلی و این حُسن فعلی،  ﴿فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً﴾؛ این وعده را خدا داد. ذیل این آیه از وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) سؤال شده است که حیات طیبه چیست؟ فرمود: «هِیَ الْقَنَاعَة»؛ انسانی که به حلال قانع باشد، او دارای حیات طیبه است؛ نه بیراهه می‌رود و نه راه کسی را می‌بندد، نه نظامی را گرفتار می‌کند، نه جامعه‌ای را به زحمت می‌اندازد. فرمود: «الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا یَنْفَدُ». بعد از این آیه استفاده کردند که اگر کسی به شما هدیه‌ای داد، سعی کنید بهتر از آن یا مثل آن را برگردانید. از همین آیه ﴿وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا﴾.

گزیده ای از بیانات آیت الله جوادی آملی در شرح حکمتهای نهج البلاغه

در روز برگزاری جشن میلاد پیامبر اکرم صلوات الله علیه و رئیس مذهب شیعه امام صادق علیه السلام حجت الاسلام مهدوی ارفع (بنیانگذار نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی) ضمن تشریح شباهتهای عصر کنونی با دوران ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به رمز گشایی از حرکت هوشمندانه رهبر عظیم الشأن انقلاب پرداختند:

 

دریافت
حجم: 17.3 مگابایت

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی