جلسه رسانه و خانواده به منظور آشنایی مخاطبان با این دوره و چگونگی مقابله یا همراهی با فضای مجازی با حضور دکتر مدرسی روز شنبه 22 دی ماه برگزار گردید. جهت آشنایی دوستان با رهنمودهای استاد صوت این جلسه در اختیار شما عزیزان قرار می گیرد.
دریافت
حجم: 18.1 مگابایت
وَلا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئًا کَبِیرًا ﴿٣١﴾
این آیه به صورت ضمنی بیان می کند که کودک،حقّ حیات دارد و والدین نباید این حق را از او بگیرند. فقر و تهیدستی حتّی در قوی ترین عواطف انسانی تأثیرگذار است. ترس از ضرر و زیان و فقر، مجوّز گناه و نادیده گرفتن حقوق دیگران نیست. اگر امنیّت روانی وایمان نباشد،نه فقط فقر که ترس از فقر نیز سبب آدم کشی می شود. ایمان و توکّل را از یاد نبرید. توجّه به ضمانت الهی،مانع گناه است.لا تَقْتُلُوا ... خَشْیَهَ إِمْلاقٍ.
دریافت
حجم: 18.1 مگابایت
اطْرَحْ عَنْکَ وَارِدَاتِ الْهُمُومِ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْیَقِینِ مَنْ تَرَکَ الْقَصْدَ جَارَ وَ الصَّاحِبُ مُنَاسِبٌ وَ الصَّدِیقُ مَنْ صَدَقَ غَیْبُهُ وَ الْهَوَى شَرِیکُ الْعَمَى وَ رُبَّ بَعِیدٍ أَقْرَبُ مِنْ قَرِیبٍ وَ قَرِیبٍ أَبْعَدُ مِنْ بَعِیدٍ
وجود مبارک امیرالمؤمنین سلام الله علیه در ادامه وصایای نورانی خودشون به حضرت امام مجتبی علیه الصلاة و السلام وصیت فرمود: پسرجان! غمها و اندوههایی که به تو روی می آورند را با قدرت صبر و یقین از خود دور کن و آن کسى که از راه میانه روى روی گردان شد از راه حق منحرف و به ستم گرایش پیدا کرد..، به طور طبیعی گذر روزگاران و چرخش افلاک شرایط زندگی مردم را رنگ رنگ می کند و هر فردی از هر طبقه ای لاجرم در زندگی خودش روزهای خوش و ناخوش را تجربه خواهدکرد...
دریافت
حجم: 13.4 مگابایت
کیفیت عذاب جهنم چگونه است؟ آیا از جنس کیفرهای دنیوی است یا کیفیت دیگری داردکه قابل قیاس با جرمها و مجازات های دنیا نیست؟ از این حیث جرمها را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
یک نوع کیفری که قراردادی است بین جرم و مجازات رابطه علیت وجود ندارد مثلاً هر کس با سرعت غیر مجاز رانندگی کرد باید اینقدر جریمه شود یا ماشینش توقیف شود یا... این قراردادی است. در اینگونه مجازاتها حتماً باید تناسب بین جرم و مجازات باشد مثلاً در قبال یک سیلی ، یک سیلی زده می شود نه اینکه او را اعدام کنند.گاهی انسان قرارداد می کند، گاهی خداوند؛ مثلاً اگر کسی شرب خمر کرد 80 ضربه شلاق زده می شود.
دوم کیفر از جنس مکافات است . یعنی کیفر نتیجه جرم است . عمل و عکس العمل ، کسی که یک لحظه هوس کند چاقو به چشمش بزند باید نتیجه آن که کور شدن عمری است باید تحمل کند. کنش و واکنش است و از هم جدایی نا پذیر است. در اینجا تناسبی وجود ندارد در ازاء یک لحظه هوس کردن تا آخر عمر تاوان آن را باید تحمل کند.
حال کیفیر های اخروی از کدام نوع هستند؟ از جنس دسته اول است یا دوم؟ حقیقت این است که هیچکدام! از دسته سوم است....
دریافت
حجم: 20.9 مگابایت
امام جواد(سلام الله علیه) یک بیان نورانی دارد، در مسافرتی عدهای سفره پهن کردند غذایشان را خوردند، خواستند سفره را جمع کنند؛ فرمود: شما در این همه پرندههایی که دیدند، شما میخواهید این سفره را جمع کنید برای چه؟ شما غذایتان را خوردید بقیه را بگذارید برای اینها که دیدند، اینها حق دارند. این امام جواد است. آن وقت کشوری که به نام این امام جواد است میشود در آن بیکار باشد؟ فقیر باشد؟ گرسنه باشد؟ فرمود: یا در خانه غذا بخور یا اگر در بیابان غذا خوردی این سفره را پهن کردی، بقیه برای دیگران است. دستور رسمی امام جواد بود، فرمود اینها هم حق دارند. این امام جواد را که کسی بشناسد کسی رفته در مدینه خدمت حضرت گفت من مشکلی دارم. والی این شهر سجستان باید مشکل مرا حلّ کند. آن هم شیعه بود به نام حسین بن عبدالله نیشابوری. چون نیشابور و آن فلات بعد از عبور وجود مبارک امام رضا(سلام الله علیه) شیعه خالص بودند. این حسین بن عبدالله نیشابوری والی آن سجستان بود. او شنید که این شخص رفته مدینه خدمت امام جواد، مشکل خودش را با حضرت در میان گذاشت آن حضرت نامهای نوشته برای والی که مشکل این شخص را حلّ کن! شما ببینید در تاریخ دارد این حسین بن عبدالله نیشابوری دو فرسخ رفته به استقبال این نامه، که امام من برای من نامه نوشته! چرا ما این گونه نباشیم؟ دو فرسخ رفتن آن روز کار آسانی نبود. این والی رسمی سجستان بود. همین که شنید امام جواد برای او نامه نوشته که مشکل فلان شخص را حلّ کن! گفت امام وقتی برای من نامه بنویسد، من منتظر باشم که این شخص نامه را نزد من بیاورد؟! دو فرسخ به استقبال این نامه رفت. ما چرا این گونه نباشیم؟ ما چرا به این فکر نباشیم که غیر از درس و بحث راه دیگر هم هست؟ راه مسجد هم هست، راه حسینیه هم هست، چرا به این فکر نباشیم؟ چرا حوزهمان را مسجد نکنیم؟ چرا دانشگاهمان را مسجد نکنیم؟ چرا با این راه زندگی نکنیم؟ این با عمل ما سازگار است. این بیان نورانی امام جواد است: «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ»؛ کسی که کتابی را میخواند، صحنهای را میبیند، فیلمی را میبیند، حرف کسی را گوش میدهد، دارد او را عبادت میکند. اگر او از خدا و پیغمبر میگوید این در حقیقت خدا و پیغمبر را عبادت کرده، اگر او از هوا و زمین و آسمان و بیهوده سخن میگوید، دارد ابلیس را عبادت میکند. آن وقت انسان مطالعاتش مشخص میشود صرفِ وقتش مشخص میشود. پایان کار هم خیلی روشن نیست که چه وقت است. وجود مبارک امام جواد فرمود: اگر کسی گوش به حرف چیزی میدهد، دارد صحنهای را گوش میدهد، فیلمی را نگاه میکند، فضا را نگاه میکند، دارد او را عبادت میکند: «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ».
برگرفته از نکات اخلاقی استاد جوادی املی
وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاکَ مَا أَقْبَحَ الْخُضُوعَ عِنْدَ الْحَاجَةِ وَ الْجَفَاءَ عِنْدَ الْغِنَى…
وجود مبارک مولای ما امیرالمؤمنین سلام الله علیه در فرازهای پایانی وصایای خودشان به امام مجتبی علیه السلام فهرستی فشرده و کلی را به عنوان مهمترین لازمه های حیات ایمانی پیش روی آن حضرت قرار دادند. اولین موضوع تأکید به رزق و روزی است . معمولاض دغدغه معاش و برخوردار شدن از نعمتهای دنیا تفکر و تدبر و حتی فرصتها و ظرفیتهای عبادی و اعتقادی بندگان خدا را آنچنان به خودش اختصاص می دهد که گویی بهره مندی از متامع دنیا و اندوختن مال و دارایی و خورد و خوراک تمام هدف زندگی انسان در این دنیاست...
دریافت
حجم: 14.6 مگابایت
وجود مبارک امام رضا (سلام الله علیه) فرمود کلمه «لا اله الا الله» را خدا قلعه خود میداند دژ میداند. این «یاء» یای ملکیت نیست، یای مسئولیت است. فرمود: «کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِی»، قلعه من است؛ یعنی دژ من است من هم دژبان هستم. اگر دژی و قلعهای دژبانش «الله» باشد که کسی نمیتواند به او آسیبی برساند؛ و تعبیر دیگر دارد که هر کس اینجا آمد محفوظ است. یک وقت میگوییم ﴿لِلَّهِ مُلْکُ السَّماوَاتِ وَ الأرْضِ﴾، این یک معناست. آسمان مختصّ به خداست، زمین مختصّ به خداست، درست است. یک وقت تعبیر این است که قلعه اوست: «کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِی»؛ یعنی دژ من است، یعنی من دژبان هستم؛ لذا با «فاء تفریع» فرمود: «فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»، یا «فَمَنْ قَالَهَا أَمِنَ مِنْ عَذَابِی». آن وقت امامت و ولایت هم شرط ورود به اوست. اگر ذات مقدس رسول گرامی و امیرالمؤمنین(علیهما آلاف التّحیة و الثّناء) فرمود: من شهر علمم و تو درِ این شهر هستی،
وجود مبارک امام رضا(سلام الله علیه) میگوید که «أَنَا» که میگوید یعنی امامت، نه تنها من! امامت، ولایت درِ این قلعه است. این قویتر از آن نیست؟ این سخن از «أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌ بَابُهَا» نیست، این سخن از این است که کلمه توحید دژ خداست و امامت شرط ورود آن است. از این راه آدم وارد بشود آدم محفوظ است.
برگرفته از نکات اخلاقی استاد جوادی املی
با بررسی آیات قرآن به آیاتی برخورد می کنیم که در آنها به بیان مختصات جهنمی ها پرداخته که چکیده آها عبارت است از : کفر و نفاق - نافرمانی خدا - به سخره گرفتن آیات الهی - گمراه کردن مردم یا جلو هدایت مردم را گرفتن - غفلت - پیروی از شیطان - طغیان و استکبار - ظلم و تکیه بر ظالم - دنیا پرستی و فراموش کردن آخرت ...
حجم: 19.6 مگابایت
... إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا ﴿٣٠﴾
از این آیه می فهمیم توسعه و تنگی رزق از شئون ربوبیت خداوند است. ربّ بودن پروردگار گاهی تلخی دارد و گاهی شیرینی مثل مادر که گاهی برای تربیت فرزندش او را به سختی وادار می کند. خداوند نیز که رب الارباب است، برای رشد بندگانش آنها را در منگنه و تنگنا قرار می دهد.
دریافت
حجم: 18.7 مگابایت
فتنه سال 88 بیتردید
تقابل یک جناح سیاسی با
جناح دیگر ـ در دایره نظام جمهوری اسلامی ـ یا غائله ای در چارچوب اختلاف
میان نیروهای سیاسی باورمند به نظام دینی نبود.
فتنه 88 به
روشنی برآمده از اراده دشمنان پنهان و آشکار و نیروهای برانداز داخلی و خارجی در
مصاف با انقلاب و نظام و ملت بود؛ فتنه 88 نسخه اعطایی نظریهپردازان کودتای
مخملین به پیادهنظام شان در داخل ایران به شمار میآید و رجوع به توصیهها و
دیدگاههای عناصری صهیونیست همچون "مایکل لدین"،"جین شارپ" و
"جورج سورورس"، جملگی حکایتگر یک واقعیت بزرگ و غیرقابل کتمان
است ، اینکه فتنه 88 نه پدیدهای اتفاقی که حاصل اتاقهای فکر کانونهای
صهیونیستی بوده است.
وقایع پس از انتخابات
دهم ریاست جمهوری جنگ احزابی بود که کلیت نظام دینی و خاصه اصل مترقی ولایت
فقیه که شاکله جمهوری اسلامی را تشکیل میدهد، هدف گرفته بود؛ انتخابات با هر
نتیجه دیگری رقم میخورد به بهانهای دیگر، باز هم سناریوی آتش در تهران عملیاتی میشد.
اما این بار
نیز همچون همه مقاطع بعد از انقلاب اسلامی محاسبات دشمنان و فریب خوردگان، اشتباه
بود و غائلهآفرینی آنان که همراه با تجارب آشوبهای تیر 78 بود، به شکستی مفتضحانه
منجر شد.
آنان تصور
نمیکردند که با وجود موج بحرانسازی علیه نظام و کشور همچون اعمال تحریم و غبارآلوده
کردن فضای سیاسی و اجتماعی جامعه، مردم ایران در اندک مدتی سره را از ناسره
بازشناسند و انقلاب بصیرت برپا دارند و ثابت کنند که با گذشت بیش از ربع قرن
همچنان تا پای جان به انقلاب و نظام و میهن خود وفادارند و تبعیت از ولایت و حریم
داری از این ستون خیمهگاه حاکمیت دینی را تکلیفی شرعی میدانند.
فتنه 88 سبب
شد:
خواص، محکخورده
و چهره منافقان افشا شود.
مردم هوشیار
از پیش، صحنه سیاست داخلی و خارجی را رصد کنند.
ضرورت تطبیق
افراد با حق بیش از گذشته درک شود.
توطئه های
نوین و پنهان دشمنان خارجی و داخلی آشکار گردد.
پالایشی اساسی
در میان سیاسیون و تصمیمسازان علاقهمند به نظام و نفوذیها صورت عینی گیرد و
مرزبندیها بین "خودی و غیرخودی" رنگی روشن پذیرد.
در بررسی
دوران فتنه اما یک نقطه عطف سترگ به چشم میآید؛ فرازی که بیشک به دلیل پیامهایش
برای همیشه در تقویم انقلاب و تاریخ ایران ثبت شده است: حماسه نهم دی!
مردم تهران
ماهها در برابر سران فتنه و اراذل و اوباش خویشتنداری کردند اما وقتی دیدند که ضدانقلابیون
نسبت به ساحت سرور آزادگان حضرت امام حسین(ع) گستاخی کردند، با شادی و هلهله جسارت
کردند. به نفع اسرائیل شعار دادند. به عزاداران آل عصمت با دشنه و زنجیر حمله ور
شدند، تحمل از کف دادند و در روز غرورآفرین نهم دی به خیابانها آمدند؛ حضور بیش از
4 میلیون دلداده به نظام ، ولایت و ایران در تهران، خاطره 12بهمن 57 را زنده
کرد. خاطره روزی که مردم به استقبال از مقتدای عاشقی خود شتافتند تا حکومت الله پا
برجا بماند.
مردم آمدند تا
بگویند بصیرند، تا بگویند سکوت منحوس خواص بیبصیرت را تحمل ندارند، آمدند تا
بگویند ولایت، رکن انقلاب و استقلال و بالندگی ایران است. بگویند تا نفس دارند
مدافع دستاوردهای انقلاب خمینی کبیرند. بگویند ملت زنده است و اجازه نمیدهند نفوذیها
و بیگانگان با دین و ایران، سرنوشت جامعه دینی را به دست گیرند.
بگویند: انقلاب اسلامی مصادره نشدنی است. بگویند سیاست بازان را
میشناسند و لاابالیگریهای سیاستزدگان دلخوش به حمایت بیگانه را پس میزنند.
نهم دی، شکست
کودتای مخملین و بیثمر اشراف وابسته سیاسی علیه ایران ما بود.
نهم دی،
انقلاب بصیرت بود و انوار بصیرت را به افق آینده منتشر کرد.
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣