تلاوت صفحه 529 :
آیه
شماره 59 از سوره مبارکه یونس
قل أَرَأَیْتُم مَّا أَنزَلَ اللّهُ لَکُم مِّن رِّزْقٍ فَجَعَلْتُم مِّنْهُ
حَرَامًا وَحَلاَلًا قُلْ آللّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَى اللّهِ تَفْتَرُونَ
بگو به من خبر دهید آنچه از روزى که خدا براى شما فرود آورده [چرا] بخشى از آن را
حرام و [بخشى را] حلال گردانیده اید بگو آیا خدا به شما اجازه داده یا بر خدا دروغ
مى بندید
نکات تفسیری :
1- در احکام شرع نباید از شارع جلو
افتاد، چنانکه حرام خدا را نمى توان حلال کرد، حلالها را هم نمى توان حرام شمرد.
«فجعلتم منه حراماً وحلالاً»
2- وضع قانونِ بدعت آمیز و آن را به خدا نسبت دادن، جرم است. «جعلتم منه حراماً و
حلالاً ، على اللَّه تفترون»
3- قرآن، عادات و رسوم غلطى را که ریشه در وحى و اذن خدا ندارد، محکوم مى کند.
«على اللّه تفترون»
ماه رمضان را
«مبارک» نامیدهاند؛ علّت مبارک بودن این ماه، این است که راه نجات از آتش و فوز
به جنّت است، که در دعاى روز ماه رمضان [می خوانیم]: وَ هذا شَهرُ العِتقِ مِنَ
النّارِ وَ الفَوزِ بِالجَنَّة. آتش و دوزخ الهى و همچنین بهشت و نعیم الهى در
همین دنیا موجود است. آنچه در نشئهى آخرت تحقّق پیدا می کند، باطن همان چیزى است
که در اینجا است: «وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالکفِرین»(۱)؛
جهنّم در همینجا، در همین نشئه، در همین زندگى، کافران و ظالمان و معاندان و
مخالفان را احاطه کرده است؛ بهشت هم همینجور.
اینکه ما از
جهنّم به بهشت برویم، دست خود ما است؛ در همینجا تحقّق پیدا می کند و صورت عینى و
باطنى و واقعى آن در آن نشئه دیده می شود. ما می توانیم این سفر را، این سِیر از
دوزخ بدکردارى، دوزخ بددلى، دوزخ بداندیشى، از این دوزخ که مال این دنیا است را به
بهشت نیککردارى، به بهشت نیکاندیشى و نیکرفتارى و نیکخویى انجام بدهیم؛ اسم
این حرکت «انابه» است، «توبه» است. لذا در دعا وارد شده است: وَ هذا شَهرُ
اِلانابَةِ وَ هذا شَهرُ التَّوبَة»(۲)؛ با انابه، با توبه، عِتق از
نار و فوز به جنّت حاصل خواهد شد.
1. سوره مبارکه التوبة آیه ۴۹
وَمِنهُم مَن
یَقولُ ائذَن لی وَلا تَفتِنّی ۚ أَلا فِی الفِتنَةِ سَقَطوا ۗ وَإِنَّ جَهَنَّمَ
لَمُحیطَةٌ بِالکافِرینَ
بعضی از آنها
میگویند: «به ما اجازه ده (تا در جهاد شرکت نکنیم)، و ما را به گناه نیفکن»! آگاه
باشید آنها (هم اکنون) در گناه سقوط کردهاند؛ و جهنم، کافران را احاطه کرده است!
-
سوره مبارکه العنکبوت آیه ۵۴
یَستَعجِلونَکَ
بِالعَذابِ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالکافِرینَ
آنان با عجله
از تو عذاب میطلبند، در حالی که جهنم به کافران احاطه دارد!
2. الکافی، ثقة الاسلام کلینی، ج ۴، ص ۷۵ ح ۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۹۴، ص ۳۵۹؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص ۲۰۲ (اعمال روزهای ماه رمضان؛ دعای اللهم هذا شهر رمضان...)؛
أَنَّ عَلِیَّ
بْنَ الْحُسَیْنِ ع کَانَ یَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ
شَهْرِ رَمَضَانَ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ هَذَا شَهْرُ
الصِّیَامِ وَ هَذَا شَهْرُ الْإِنَابَةِ وَ هَذَا شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ هَذَا
شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ
الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ اللَّهُمَّ فَسَلِّمْهُ لِی وَ تَسَلَّمْهُ مِنِّی وَ
أَعِنِّی عَلَیْهِ بِأَفْضَلِ عَوْنِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِطَاعَتِکَ وَ
فَرِّغْنِی فِیهِ لِعِبَادَتِکَ وَ دُعَائِکَ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِکَ وَ أَعْظِمْ
لِی فِیهِ الْبَرَکَةَ وَ أَحْسِنْ لِی فِیهِ الْعَاقِبَةَ وَ أَصِحَّ لِی فِیهِ
بَدَنِی وَ أَوْسِعْ فِیهِ رِزْقِی وَ اکْفِنِی فِیهِ مَا أَهَمَّنِی وَ اسْتَجِبْ
لِی فِیهِ دُعَائِی وَ بَلِّغْنِی فِیهِ رَجَائِی اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنِّی
فِیهِ النُّعَاسَ وَ الْکَسَلَ وَ السَّأْمَةَ وَ الْفَتْرَةَ وَ الْقَسْوَةَ وَ
الْغَفْلَةَ وَ الْغِرَّةَ...
ترجمه:
امام
سجاد(علیهالسلام) این دعا در در تمام روزهای ماه رمضان می خواند: خدایا براستی که
این ماه رمضان است و ماه روزه گرفتن و ماه بازگشت و ماه توبه و ماه آمرزش و رحمت و
ماه آزادی از آتش و ماه رسیدن به بهشت است بارالها آن را خالص به من بده و از من
دریافت کن و مرا در آن با برترین یاریت یاری نما و برای اطاعتت توفیقم ده و و مرا
برای بندگیت و خواستنت و خواندن کتابت فراغتم ده و برکتت را برایم زیاد کن و
تندرستیم را بهبود بخش و بدنم را در آن تندرست دار و رزقم را فراوان گردان و هر
آنچه برایم مهم است کفایت کن و دعایم را اجابت کن و مرا به آرزویم برسان. خدایا
چرت و تنبلی و دلتنگی و سستی و سنگدلی و غفلت و فریب را از من در این ماه از بین
ببر.
تلاوت صفحه 528 :
قطره ای از دریای بیکران کلام الهی :
آیه شماره 178 از سوره مبارکه آل عمران
وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ
آنها که کافر شدند، (و راه طغیان پیش گرفتند،) تصور نکنند اگر به آنان مهلت مى دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مى دهیم فقط براى اینکه بر گناهان خود بیفزایند؛ و براى آنها، عذاب خوارکننده اى (آماده شده) است.
نکات تفسیری :
1- مهلتهاى الهى، نشانه ى محبوبیّت نیست. «لایحسبنّ... خیر لانفسهم»
2 - نعمتها به شرطى سودمند هستند که در راه رشد و خیر قرار گیرند، نه شرّ و گناه. «انما نملى لهم لیزدادوا اثماً»
3 - رفاه و حاکمیّت ستمگران، نشانه ى رضاى خداوند از آنان نیست. چنانکه دلیلى بر سکوت ما در برابر آنان نمى باشد. «نملى لهم... لهم عذاب مهین»
تاثیر گناهان در
انسان چیست؟ یکی از تأثیرات این است که وقتی انسان مبتلا است به گناه، در یک نقطهی
حسّاس و بزنگاه کم میآورد. آیهی قرآن می فرماید که:" اِنَّ
الَّذینَ تَوَلَّوا مِنکُم یَومَ التَقَی الجَمعانِ اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ
الشَّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا؛(۱) در جنگ اُحد، آنکسانی که نتوانستند
طاقت بیاورند و دلشان در هوای غنیمت آنچنان تپید که فراموش کردند چه مسئولیّت
حسّاسی در اختیار آنها و برعهدهی آنها است و جنگ پیروز را به جنگ مغلوب تبدیل
کردند، اِستَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا؛ اینها قبلاً خطاهایی انجام
دادند، آن خطاها اینجا خودش را نشان داد. این یک مرحله است؛ یعنی گناه ما موجب می شود
که در یک نقطهی حسّاس، در یک نقطهی بزنگاه، نتوانیم تاب بیاوریم، نتوانیم مقاومت
کنیم. مرحلهی بالاتر از این و بدتر از این، آن است که ما گاهی خطائی می کنیم، آن
خطا موجب می شود که ما دچار نفاق بشویم؛ یعنی دلمان با زبانمان اختلاف پیدا کند.
آیهی شریفه [می گوید]: فَاَعقَبَهُم نِفاقًا فی قُلوبِهِم اِلی یَومِ یَلقَونَهُ
بِمآ اَخلَفُوا اللهَ ما وَعَدوه؛(۲) [اگر] انسان با عهد خدایی در یکجا وفادار نمانَد و تعهّدی را که
پیش خدا کرده عمل نکند، این موجب می شود که «فَاَعقَبَهُم نِفاقًا فی قُلوبِهِم»؛
البتّه این یک سازوکار کاملاً منطقی هم دارد که حالا وقت نیست من شرح بدهم که چطور
می شود یک گناه در یک انسان به نفاق منتهی می شود.
از این
بالاتر، گاهی اوقات گناه ما و خطای ما و کجروی ما موجب می شود که -پناه بر خدا-
به تکذیب ماانزلالله مبتلا بشویم؛ ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ اَسآءُوا
السّوأَیٰ اَن کَذَّبوا بِآیاتِ الله.(۳) راه علاج هم مراقبت است؛
باید مراقبت کنیم؛ باید نظارت کنیم بر خودمان، بر مجموعهمان، انگیزهمان را
افزایش بدهیم، کارمان را متراکمتر کنیم، پُرکاری، پرهیز از لغزشگاهها، خلاصه در
یک جمله تقوا؛ تقوا. تقوا -که در ماه رمضان [بهعنوان] فلسفه و غایت روزه شناخته
شده- به همین معنا است. تقوا یعنی مراقبت از خویش؛ دائم باید مراقب خودمان باشیم.
پس قدر ماه رمضان را بدانیم
1. سوره
مبارکه آل عمران آیه ۱۵۵
إِنَّ
الَّذینَ تَوَلَّوا مِنکُم یَومَ التَقَى الجَمعانِ إِنَّمَا استَزَلَّهُمُ
الشَّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا ۖ وَلَقَد عَفَا اللَّهُ عَنهُم ۗ إِنَّ اللَّهَ
غَفورٌ حَلیمٌ
کسانی که در
روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد)، فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر
بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشید.
خداوند، آمرزنده و بردبار است.
2.
سوره مبارکه التوبة آیه ۷۷
فَأَعقَبَهُم
نِفاقًا فی قُلوبِهِم إِلىٰ یَومِ یَلقَونَهُ بِما أَخلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدوهُ
وَبِما کانوا یَکذِبونَ
این عمل،
(روح) نفاق را، تا روزی که خدا را ملاقات کنند، در دلهایشان برقرار ساخت. این
بخاطر آن است که از پیمان الهی تخلّف جستند؛ و بخاطر آن است که دروغ میگفتند.
3. سوره مبارکه الروم آیه ۱۰
ثُمَّ کانَ
عاقِبَةَ الَّذینَ أَساءُوا السّوأىٰ أَن کَذَّبوا بِآیاتِ اللَّهِ وَکانوا بِها
یَستَهزِئونَ
سپس سرانجام
کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به
مسخره گرفتند!
تلاوت صفحه 527 :
آیه
شماره 169 از سوره مبارکه آل عمران
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ
أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ
اى پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان
زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.
نکات تفسیری :
1- شهادت، باختن و از دست دادن نیست؛
بلکه یافتن و به دست آوردن است. «بل أحیاء... یرزقون»
2- کشته شدن، آنگاه ارزشمند است که در راه خدا باشد. «قتلوا فى سبیل اللَّه»
3- تصوّر هلاکت و یا خسارت براى شهید، تفکّرى انحرافى است که باید اصلاح شود. «لا
تحسبنّ»
توبه و متمایل
شدن انسانها به سمت خدا،نتیجه توجه خداوند
مرحلهی دیگر
[از مراحل اصلاح]، استغفار اجتماعی و اصلاح اجتماعی است؛ مسیر و هدف جمعی و کارکرد
عمومی را در حوزهی توانایی خودمان اصلاح کنیم؛ که این واضحترین نمونه از تأثیر
استغفار و مفهوم و محتوا و مضمون واقعی استغفار است. نباید این کار را دشوار به
حساب آورد. اگر اراده کنیم، این کار آسان است و ما میتوانیم. این شبها در دعای
شریف ابوحمزه خواندید: «و انّ الرّاحل الیک قریب المسافة»؛ پروردگارا! کسی که به
سمت تو بیاید، راهش نزدیک است. عمده، عزم کردن، حرکت کردن و همت گماشتن است. «و
انّک لا تحتجب عن خلقک الّا ان تحجبهم الأعمال دونک».(۱) ما به دست خود
و با خطاهای خود، بین خود و خدا فاصله ایجاد میکنیم. خدای متعال با ما فاصلهیی
ندارد؛ راه نزدیک است. اگر توفیقی پیدا شد، این توفیق نشانهی رحمت الهی است. اگر
توانستید از دل استغفاری برآورید و عزمی و حرکتی بکنید، بدانید که توفیق الهی و
توجه الهی شامل حال شماست؛ شما را دارند جذب میکنند و میکِشند. خدا در موارد متعدد توبه را به خودش نسبت میدهد؛ «ثمّ تاب
علیهم لیتوبوا»(۲)؛ خدا توبه کرد تا انسانها توبه کنند. توبه یعنی چه؟ یعنی توجه و
برگشت. خدا به شما عطف توجه کرد؛ این موجب شد تا دل شما هم به خدای متعال متمایل
شود.
تا که از جانب
معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
در همین دعای
ابیحمزهی ثمالی عرض میکنیم: «معرفتی یا مولای دلیلی علیک و حبّی لک شفیعی الیک
و انا واثق من دلیلی بدلالتک و ساکن من شفیعی الی شفاعتک»(۳)؛ اینکه
تو من را به خود دلالت کردی، اینکه دلیل برای من اقامه شد، گواه بر این است که تو
من را داری دلالت میکنی؛ تو من را داری میکشانی و جذب میکنی. اگر میبینید در
ماه رمضان دستهای جوانان ما در مساجد به سوی آسمان بلند میشود و صدای «العفو»
آنها فضای جامعه را پُر میکند، بدانید که نظر لطف خدا روی این ملت است؛ جذب الهی
است؛ کششی است که خدای متعال ایجاد کرده است؛ چون میخواهد رحمت خود را بفرستد.
«الّلهم انّی اسئلک موجبات رحمتک»؛ از خدای متعال موجبات رحمت را میخواهیم. این،
موجبات رحمت را فراهم میکند. خدای متعال میخواهد رحمت و لطف خود را شامل حال این
ملت کند.
... وَ أَعْلَمُ أَنَّکَ
لِلرَّاجِی بِمَوْضِعِ إِجَابَةِ وَ لِلْمَلْهُوفِینَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ وَ
أَنَّ فِی اللَّهْفِ إِلَى جُودِکَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِکَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ
الْبَاخِلِینَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِی أَیْدِی الْمُسْتَأْثِرِینَ وَ أَنَّ
الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ وَ أَنَّکَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ
خَلْقِکَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَکَ وَ قَدْ قَصَدْتُ
إِلَیْکَ بِطَلِبَتِی وَ تَوَجَّهْتُ إِلَیْکَ بِحَاجَتِی وَ جَعَلْتُ بِکَ
اسْتِغَاثَتِی وَ بِدُعَائِکَ تَوَسُّلِی مِنْ غَیْرِ اسْتِحْقَاقٍ لِاسْتِمَاعِکَ
مِنِّی وَ لَا اسْتِیجَابٍ لِعَفْوِکَ عَنِّی بَلْ لِثِقَتِی بِکَرَمِکَ وَ
سُکُونِی إِلَى صِدْقِ وَعْدِکَ وَ لَجَئِی إِلَى الْإِیمَانِ بِتَوْحِیدِکَ وَ
ثِقَتِی بِمَعْرِفَتِکَ مِنِّی أَنْ لَا رَبَّ لِی غَیْرُکَ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا
أَنْتَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْقَائِلُ وَ قَوْلُکَ حَقٌّ
وَ وَعْدُکَ صِدْقٌ- وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ... إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً وَ
لَیْسَ مِنْ صِفَاتک یَا سَیِّدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ
الْعَطِیَّةَ وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِکَ وَ
الْعَائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِک ...
می دانم که تو
انسان امیدوار را اجابت می کنی و انسان گرفتار را دادرس و کمک کننده ای و می دانم
پناه به جود و بخششت و خشنودی به تقدیرت جانشین دریغ داشتن بخیلان و راه چاره ایست
از آنچه در دستان خودخواهان است و اى پروردگار من آنکه به سوى تو سفر می کند فاصله
او به تو نزدیک است و تو از آفریدگان خود پنهان نمىشوى مگر آنکه کردارشان آنان را
از تو بپوشاند و من با خواسته و حاجت خویش رو به تو آورده ام و کمک خواهیم را به
تو قرار داده ام و به دعای تو تقرب می جویم بدون اینکه استحقاق شنیدنش از من و
لزوم عفو و گذشتت داشته باشم بلکه به اطمینانم از بزرگواریت و اعتمادم به وعده
راستینت و پناهم به ایمان به یگانگیت و اعتمادم به شناخت از تو که پروردگاری جز تو
برای من نیست و خدایی نیست جز تو که یگانه هستی و شریکی برای تو نیست. خدایا تو
گفتی و سخن تو حقیقت است و و عده ات راست است که «از فضل خداوند بخواهید که براستی خداوند نسبت به شما
مهربان است» و ای سرور من در وصف تو نیست که به خواستن فرمان دهی و حال آنکه از
بخشش دریغ ورزی و براستی که تو نسبت به عطایا بر آفریده هایت بسیار بخشنده ای و بر
ایشان مهربان و دلسوزی،
2.
سوره مبارکه التوبة آیه ۱۱۸
وَعَلَى
الثَّلاثَةِ الَّذینَ خُلِّفوا حَتّىٰ إِذا ضاقَت عَلَیهِمُ الأَرضُ بِما رَحُبَت
وَضاقَت عَلَیهِم أَنفُسُهُم وَظَنّوا أَن لا مَلجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلّا إِلَیهِ
ثُمَّ تابَ عَلَیهِم لِیَتوبوا ۚ إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوّابُ الرَّحیمُ
همچنین آن سه نفر که (از شرکت در
جنگ تبوک) تخلّف جستند، (و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند،) تا آن حدّ که زمین
با همه وسعتش بر آنها تنگ شد؛ (حتّی) در وجود خویش، جایی برای خود نمییافتند؛ (در
آن هنگام) دانستند پناهگاهی از خدا جز بسوی او نیست؛ سپس خدا رحمتش را شامل حال
آنها نمود، (و به آنان توفیق داد) تا توبه کنند؛ خداوند بسیار توبهپذیر و مهربان
است!
تلاوت صفحه 526 :
آیه
شماره 164 از سوره مبارکه آل عمران
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ
أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ
الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ
خداوند بر مؤمنان منت نهاد [= نعمت بزرگى بخشید] هنگامى که در میان آنها، پیامبرى
از خودشان برانگیخت؛ که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و
حکمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن، در گمراهى آشکارى بودند.
نکات تفسیری :
1- بعثت انبیا، بزرگترین هدیه ى
آسمانى و نعمت الهى است. «لقد من اللّه»
2- گرچه بعثت براى همه ى مردم است، ولى تنها مؤمنان شکرگزار این نعمت هستند و از
نور هدایت بهره مى گیرند. «لقد منّ اللّه على المؤمنین»
3- در محیط هاى گناهآلود وگمراه نیز مى توان کار کرد. «یزکیهم و یعلمهم... وان
کانوا من قبل لفى ضلال مبین»
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣