در ژر فنای فتنه انگیز این ائتلاف یک مطلب ، محور اساسی است و هر وقت جامعه اسلامی غفلت کرد، آسیب دید. و آن اینکه آنها تمام قدرت و تمرکز خودشان را متوجه غفلت و وا دادگی فکری و ذهنی جامعه دینی کردند. حالا نقطه قوت مردم در آن روزگار چه بود ؟
یکی کلمه وحدت؛ کلمه ی وحدت پیغمبر اکرم بود که نقطه کانونی جامعه اسلامی بود .
دوم : وحدت کلمه ؛ اتحاد و انسجام مردم بر پایه اعتقادات ناب و برخورداری از روح مجاهده و حماسه بود . یعنی این 2 عامل دست به دست هم داد و اسلام شکل گرفت. آنها این را فهمیدند. لذا از شیوه ی رفتار قریش و جبهه شرک و کفر به راحتی دریافت می شود که آنها علی رغم کمیّت پایین عِدّه و عُدّه نظام دینی، همیشه از مسلمانان میترسیدند .!
یعنی اگر این دو عنصر در جامعه دینی وجود داشته باشد...
از آنجا که تعطیلات نوروزی امسال مصادف با ایّام شهادت بی بی دو عالم حضرت زهرا "سلام الله علیها " شده است .نسبت به حفظ ارزشهای دینی و سنتهای عید و صله رحم چه باید کرد ؟
راهکار این مسئله را از زبان خانم دکتر همیز می شنویم:... یکی از مهمترین وظایفی که مسلمانان به عهده دارند ، مسئولیت پذیری است هم از جنبه اجتماعی و هم از جنبه فردی . از آیاتی که این نکته را توأم بیان کرده ، آیه 36 سوره اسراء است که انسان را در حوزه ی رفتار های فردی و اجتماعی مسئول می داند . طبق این آیه شریفه سکوت مصلحت اندیشانه در برابر رفتار غلط دیگران وقتی به معنای بی تفاوتی و تماشا چی بودن باشد ، نوعی گناه است و در قیامت از آن سؤال می شود . سکوت ( به معنی تماشا چی بودن ) خود نوعی منکر است و هم ردیف غیبت و تهمت و رشوه و ... قرار می گیرد ...
... در سوره ی عصر ، انسان را در خسران معرفی می کند مگر عدّه ی معدودی که دارای سه مشخّصه زیر باشند : "ایمان + عمل صالح + تواصی" (توصیه کردن و تذکر دادن )
اگر کسی یکی از این سه را نداشته باشد ، در زمره این استثنا قرار نمی گیرد ...
.... یکی از شارحین صحیح بخاری عملکرد عمر (جلوگیری ازنوشتن وصیت پیامبر) را اینگونه توجیه می کند : اگر پیامبر مطلب مورد نظر خود را می نوشت به استناد نوشته ی پیامبر اختلاف از بین می رفت ، همه چیز واضح می شد و اجتهاد در طلب حق از بین می رفت . و اشکالش این بود که اگر پیامبر می نوشت و مردم حق را می دانستند، همه مردم عالم می شدند و دیگر فضیلت عالم بر غیر عالم معلوم نمی شد .
لذا آقای عمر برای اینکه این فضیلت از بین نرود اجازه نوشتن به رسول اکرم (ص) نداد .
...توجیه دیگر این است که عمر می دانست که دین که کامل شده و شرایع هم تمام شده و از آن طرف هم، پیامبر درد می کشد و در تب می سوزد ، دلش به حال پیامبر سوخت و به او گفت : یا رسول الله لازم نیست به خود زحمت بدهی و چیزی بنویسی ...
... کسی که برای خدا کار نمی کند ، خودش را با عبادات سرگرم می کند . یعنی اگر عباداتش را از او بگیری به وحشت می افتد . امیرالمؤمنین می فرمایند : دو گروه کمر مرا شکستند ؛ عالمی که پرده در است و جاهلی که فقط عبادت می کند ولی تفکر نمی کند . تشخیص اینکه "الان وظیفه ام چیست" بسیار مهم است . مثلاً نماز اول وقت بخوانم یا غذای بچه ام را که گرسنه است بدهم ، کدام ارجحیت دارد؟؟ ...
... مرداب به رود گفت چطور تو اینقدر شفاف و زلال هستی ؟ گفت من گذشتم در حالیکه تو ایستادی !!! خداوند می فرماید : ببخشید تا من هم از شما بگذرم ....
حضرت فاطمه سلام الله علیها
فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.
خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.
کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣