مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

... در حیثی از حضرت امیر المؤمنین(ع) به نقل از پیامبر اکرم (ص) داریم که فرمودند: " صبر سه تاست؛ صبر هنگام مصیبت ، صبر بر طاعت و صبر در مقابل معصیت. هر کس بر مصیبتی صبر کند به نحوی که آن عزا به خوبی برگزار شود ، خداوند سیصد درجه برای او می نویسد که فاصله هردرجه با درجه بعدی از زمین تا آسمان فاصله دارد . و اگر کسی بر طاعت صبر کند خداوند ششصد درجه برایش مقرّر می کند که فاصله بین درجات به اندازه اعماق زمین تا عرش الهی است . و هر کس بر معصیت صبر کند خداوند نهصد درجه به او می دهد که بین هر درجه از اعماق زمین تا انتهای عرش فاصله است. از این روایت بر می آید که بالاترین مرتبه صبر ، صبر بر معصیت است.....
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
تلاوت صفحه 47 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 48  از سوره مبارکه المائدة
وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْکُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءکَ مِنَ الْحَقِّ لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنکُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِن لِّیَبْلُوَکُمْ فِی مَآ آتَاکُم فَاسْتَبِقُوا الخَیْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ
و ما این کتاب [=قرآن] را به حق به سوى تو فرو فرستادیم در حالى که تصدیق‏ کننده کتابهاى پیشین و حاکم بر آنهاست پس میان آنان بر وفق آنچه خدا نازل کرده حکم کن و از هواهایشان [با دور شدن] از حقى که به سوى تو آمده پیروى مکن براى هر یک از شما [امتها] شریعت و راه روشنى قرار داده‏ ایم و اگر خدا مى‏ خواست‏ شما را یک امت قرار مى‏ داد ولى [خواست] تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید پس در کارهاى نیک بر یکدیگر سبقت گیرید بازگشت [همه] شما به سوى خداست آنگاه در باره آنچه در آن اختلاف مى‏ کردید آگاهتان خواهد کرد.
تفسیر : قرآن، سراسر حقّ و پیراسته از هر باطلى است. «الکتاب بالحقّ»
قرآن در عصر پیامبر نیز به صورت مکتوب بوده است. «الکتاب»
قرآن، حافظ اصول کتاب‏هاى آسمانى دیگر است. «مهیمناً علیه»
مى‏ توان میان اهل کتاب، طبق قرآن حکم کرد. «فاحکم بینهم بما انزل اللّه»
خطرى که رهبران را تهدید مى‏ کند، پیروى از تمایلات مردم و نادیده گرفتن حقّ است. «ولا تتّبع أهواءهم»
یکى از ابزار آزمایش الهى، آمدن شریعت جدید است، تا روشن شود چه کسى ایمان مى‏ آورد وچه کسى کفر و تعصّب مى‏ ورزد. «لکلّ جعلنا منکم شرعة... لیبلوکم»
انسان در طول تاریخ به راهنمایى انبیا نیازمند بوده است. «لکلّ جعلنا منکم شرعة و منهاجاً»
به جاى سرسختى‏هاى منفى، و پیش از آنکه فرصت را از دست بدهیم در کارهاى خیر سبقت بجوییم. «فاستبقوا الخیرات»
محور و هدف مسابقات، باید امور خیر و معنوى باشد. «فاستبقوا الخیرات»
ایمان به معاد، عامل رفع اختلافات و سبقت در نیکى‏ هاست. «فاستبقوا الخیرات... فینبّئکم بماکنتم فیه تختلفون»
تلاوت صفحه 46:

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 119  از سوره مبارکه هود
جایگاه بد
إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ
مگر کسانى که پروردگار تو به آنان رحم کرده و براى همین آنان را آفریده است و وعده پروردگارت [چنین] تحقق پذیرفته است [که] البته جهنم را از جن و انس یکسره پر خواهم کرد
تفسیر : تنها راه برچیده شدن اختلافات، لطف و رحمت الهى است.«الاّ مَن رحم ربّک»
عامل وحدت، فقط امدادهاى الهى است و محورهاى دنیوى و مادّى، امورى فانى، مقطعى، یک بعدى و خیال ى‏اند.«الاّ مَن رحم ربّک»
فلسفه ‏ى خلقت بشر، پذیرش و دریافت رحمت الهى است.«و لذلک خلقهم»
خداوند قوانین و سنّت‏هایى را بر خود لازم کرده است.«و تمّت کلمة ربک»
قهر حتمى الهى، بعد از لطف او و فرستادن انبیا و کتب و موعظه و هشدار و مهلت دادن مطرح است.«رحم ربک... لاملأنّ جهنّم»
خداوند با قرار دادن فطرت و عقل از درونِ انسان و ارسال انبیا و کتب آسمانى از بیرون، حجّت را بر مردم تمام کرده است«و تمّت کلمة ربّک»
جهنّم محدودیّت دارد.«لاملأنّ جهنّم»
جنّ نیز مانند انسان، داراى تکلیف و کیفر وپاداش است. «من الجنّة والناس»
یکی از سیاهترین پنج شنبه های تاریخ بشری آن روز بود . در آن روز بیماری پیامبر شدت پیدا کرد و فرمود: " قلم و کاغذی بیاورید تا مطلبی را برای شما بنویسم؛"
چند نکته در این میان جالب است . اول اینکه فرمان پیامبر محرمانه بود، در حریم خصوصی منزل خودش بود. این خبر منتقل شد! چرا و توسط چه کسی؟ ضرورت انتقال این خبر به بیرون از خانه چه بود؟!!
بعد از انتشار خبر در بیرون از خانه بدون هیچ گونه تردیدی در تاریخ ، عمر بن الخطاب وارد شد و گفت: برگرد، نیازی به قلم و کاغذ نیست.....
 




برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک کنید.
...افرادی که مخالف نصیحت کردن بوده و فقط اعتقاد به عملکرد درست خود دارند اشتباه می کنند. اینکه آدم عامل باشد به جای خود، ولی پند و اندرز هم جایگاه خودش را دارد. آنها که گفته اند :"دو صد گفته چون نیم کردار نیست " منظورشان این است که خودمان به آن نکته عمل کنیم بعد دیگران را به انجام آن توصیه کنیم . نه اینکه به طور کل نصیحت کردن را نفی کنیم. البته اثر کردن نصیحت در انجام این مهم تأثیری ندارد و نباید انتظار داشته باشیم که اثر فوری کلام را ببینیم. این همه پیامبردر طول تاریخ آمده اند و پند واندرز داده اند....

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
تلاوت صفحه 45 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 54 از سوره مبارکه یوسف‏
صاحب جایگاه
وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مِکِینٌ أَمِینٌ
و پادشاه گفت او را نزد من آورید تا وى را خاص خود کنم پس چون با او سخن راند گفت تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستى
تفسیر : خداوند اگر بخواهد، اسیر دیروز را امیر امروز قرار مى ‏دهد.«قال الملک ائتونى به استخلصه لنفسى»
در برابر خدمات افراد باید عکس العمل نشان داد و از آنان تقدیر کرد. (در برابر تعبیر خواب دستور داد که او را آزاد کنند) «ائتونى به استخلصه لنفسى»*
افراد مشرک وکافر هم از کمالات معنوى لذّت مى‏ برند. فطرت کمال دوستى، در هر انسانى وجود دارد. «استخلصه لنفسى»
براى تصدّى اعطاى پست‏ هاى مهم و کلیدى علاوه بر تدبیر و کاردانى، محبوبیّت و مقبولیّت نیز بسیار مهم است. (یوسف در اثر عفّت، تدبیر، تعبیر خواب و بزرگوارى، محبوبیّت خاصّى پیدا کرد، لذا عزیز مصر گفت او براى خودم باشد) «استخلصه لنفسى»
پاکى، امانت، صداقت و عفاف، پادشاهان را نیز به تواضع وا مى ‏دارد. «استخلصه لنفسى»
تا مرد سخن نگفته باشد، عیب وهنرش نهفته باشد. «فلمّا کلّمه قال»
در گزینش ‏ها، مصاحبه حضورى نیز مفید است. «فلمّا کلّمه»
براى اعطاى مسئولیّت‏ هاى بسیار مهم، گاه لازم است شخص اوّل مملکت، خود مصاحبه حضورى کند. «فلمّا کلّمه»
پست‏هاى بزرگ و کلیدى را به افراد شایسته و امتحان داده واگذار کنید. «فلمّا کلّمه قال انّک الیوم...»
انسان صادق و امین حتّى در جمع کافران نیز مقبول و مورد احترام است. («لدینا» شامل همه‏ ى کارگزاران مى‏ شود) «انّک الیوم لدینا مکین امین»
زنان مصر جمال یوسف دیدند، دل از کف دادند و دست بریدند؛ پادشاه امانت و پاکى او را دید مُلک مصر را در اختیارش نهاد. اگر همه کمالات یوسف بر آنان آشکار مى‏ شد چه مى‏ کردند؟
وقتى به امانت و توان و صداقت کسى اطمینان پیدا کردید، در واگذارى مسئولیّت به او درنگ نکنید. «انّک الیوم لدینا مکین امین»
مشاور خاص مسئولین کشورى، باید اهل تقوا، تدبیر، قدرت برنامه ‏ریزى و امانت باشد. «استخلصه لنفسى... مکین امین» (یوسف جامع همه اینها بود.)
قدرت یوسف‏ علیه السلام بدون قید وشرط بوده است. («مکینٌ» بدون هیچ شرط و محدودیّتى)
مکین و امین بودن، هر دو با هم لازم است. «مکین امین»
تلاوت صفحه 44:

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 5  از سوره مبارکه الکهف‏
دروغگویان
 مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن یَقُولُونَ إِلَّا کَذِبًا
نه آنان و نه پدرانشان به این [ادعا] دانشى ندارند بزرگ سخنى است که از دهانشان برمى‏ آید [آنان] جز دروغ نمى‏ گویند
تفسیر : عمل دائم، پاداش دائم دارد. در آیه‏ ى قبل «یعملون الصالحات» نشانه دوام عمل بود و در این آیه «ماکثین» یعنى پاداش دائم مى‏ باشد.
انسان علاقه به زندگى همیشگى وماندگار دارد، و خداوند آن را در قیامت قرار داده است. «ماکثین فیه ابدا»
از ویژگى نعمت‏هاى الهى در آخرت، جاودانگى آنهاست و در قیامت، مرگ و فنا نیست. «ماکثین فیه ابداً»
اصلاح عقیده‏ى مردم، از وظایف انبیاست. «ینذر الّذین قالوا»
جهل و ناآگاهى، بستر انحراف است. «قالوا... مالهم به من علم»
عقاید باید بر اساس علم باشد و از عقیده بدون علم انتقاد شده است. «ما لهم به من علم»
کسى که ایمان نداشته باشد، به خالق خود نیز تهمت مى ‏زند. «کَبُرت کلمة...»
فرزند داشتن خداوند، تهمتى بى‏اساس است. «ما لهم به من علم»
نسبت دادن فرزند به خدا، هم شرک است، هم تشبیه نابجا و هم نیازمند دانستن خدا به جانشین و همکار. «کَبُرت...»
تلاوت صفحه 43:


قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 60  از سوره مبارکه القصص‏
دنیای تمام شدنی
وَمَا أُوتِیتُم مِّن شَیْءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَزِینَتُهَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ
و هر آنچه به شما داده شده است کالاى زندگى دنیا و زیور آن است و[لى] آنچه پیش خداست بهتر و پایدارتر است مگر نمى‏ اندیشید
تفسیر : ثروت و دارایى خود را محصول تلاش و زرنگى خویش نپنداریم که هر چه هست از خداوند است. «ما اوتیتم»
نعمت‏ هاى دنیوى، محدود است؛ «من شى‏ء» ولى پاداش الهى، نامحدود و غیر قابل تصوّر است. «ما عنداللّه خیر و ابقى‏»
اگر به خاطر پذیرش ایمان، دنیا را از دست بدهید، به نعمت‏هاى بى‏ منتها وبى ‏زوال دست خواهید یافت. «ما عنداللَّه خیرٌ و ابقى»
هرکس باقى را فداى فانى، و بهره‏ ى ناب را با لذّات آمیخته با مشکلات عوض کند، در حقیقت عاقل نیست. «أفلا تعقلون»
   روزى زنى نزد حضرت فاطمه زهرا علیها السلام وارد شد و گفت: مادرى دارم ضعیف و ناتوان که براى انجام نماز، مسئله اى برایش ‍ پیش آمده و مرا فرستاده است تا پاسخ آن را از شما دریافت نمایم .
حضرت زهرا علیها السلام پس از گوش دادن به سخنان آن زن ، جوابش را داد و آن زن دو مرتبه سؤال خود را تکرار کرد و حضرت دوباره جواب او را داد.
و به طور مرتّب آن زن سؤ ال خود را بازگو کرد تا آن که به ده مرتبه رسید و حضرت زهرا علیها السلام بدون هیچ گونه احساس و اظهار ناراحتى پاسخ او را بیان مى نمود.
پس از آن، زن خجالت زده شد و گفت: شما را خسته و ناراحت کردم ، بیش از این مزاحم شما نمى شوم .
و حضرت زهرا علیها السلام اظهار نمود: خیر، براى من زحمتى نخواهد بود و سپس افزود، چنانچه شخصى اجیر شده باشد تا بارى سنگین را به جائى ببرد و در ازاى آن مبلغ صد هزار دینار مزد بگیرد آیا ناراحت مى شود؟!
و آن زن در جواب حضرت گفت : خیر.
بعد از آن فرمود: من براى هر سؤال که جوابش را بگویم اجیر تو هستم و مزد و پاداش آن نزد خداوند متعال به ارزشى بیش از آنچه که در این جهان است ، مى باشد.
پس اکنون آنچه مى خواهى سؤال کن و براى من ناراحت مباش ، که از پدرم رسول اللّه صلوات اللّه علیه شنیدم ، فرمود:علماء و دانشمندان ، شیعیان و پیروان ما در روز قیامت در حالى محشور مى شوند، که تاج کرامت بر سر نهاده اند.
تفسیرالامام العسکرى ، ص 340، ح 216 ، بحارالا نوار: ج 2، ص 3، ح 3.
تلاوت صفحه 42:

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 10  از سوره مبارکه فاطر
عزت خدایی
مَن کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ وَالَّذِینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَکْرُ أُوْلَئِکَ هُوَ یَبُورُ
هر کس سربلندى مى‏ خواهد سربلندى یکسره از آن خداست‏ سخنان پاکیزه به سوى او بالا مى‏ رود و کار شایسته به آن رفعت مى‏ بخشد و کسانى که با حیله و مکر کارهاى بد مى‏ کنند عذابى سخت ‏خواهند داشت و نیرنگشان خود تباه مى‏ گردد
تفسیر : عزّت واقعى، نزد خداست، نه پیش مردم. «فللّه العزّة جمیعا»
عزّت واقعى، در سایه‏ ى ایمان و عمل صالح است. «فللّه العزّة جمیعا... الکلم الطیّب و العمل الصالح»
میان عقیده با عمل رابطه‏ ى تنگاتنگ است و در یکدیگر اثر مى‏ گذارند. «العمل الصالح یرفعه»
راه مؤمنان که عزّت را از طریق ایمان و عمل صالح مى‏ جویند، راه رشد و تکامل است. «یصعد - یرفع» و راه دیگران که عزّت را از طریق فریب و نیرنگ مى‏ خواهند محو و هلاکت است. «یبور»
هیچ کس با نیرنگ و گناه به عزّت نمى ‏رسد. «یبور»

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی