مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

« عزادار حقیقی » در سایه ی معرفتی که از منابع اصیل اسلامی و با راهنمایی علمای دین شناس به دست آورده ، به درک دو نوع « مصیبت » برای حضرات معصومین (ع) ، به خصوص وجود مقدس سیدالشهداء (ع) نایل می شود که یکی از دیگری بزرگ تر است .

الف ) مصیبت عظیم ، یا همان مصیبتی که به وجود مقدس و نورانی آنها رسیده است . یعنی جنایت ها و ظلم هایی که در به شهادت رساندن آن ها و خاندان مکرّم شان بر آنان وارد شده است .

ب ) مصیبت اعظم ، یا همان مصیبتی که به جامعه انسانی در طول تاریخ به علت محرومیّت از حقیقت دین و نیز محرومیّت از وجود مقدس رهبران الهی و به خصوص ائمه ی معصوم (ع) وارد گردیده است . این مصیبت به علت کنار گذاشتن معصومین (ع) از مقام و مرتبه ای است که خداوند برای آنان در رهبری و هدایت جامعه انسانی در نظر گرفته است .

هر دو مصیبت بزرگ و تلخ هستند ، ولی مصیبت ناکامی رهبران الهی در حاکم کردن دین خدا در روی زمین و مصیبت محرومیّت مردم جهان از حاکمیّت رهبران معصوم و متخصص الهی بزرگ تر است زیرا تن دادن رهبران الهی و پیروان آنها به مصیبت عظیم و تحمل انواع گوناگون مصیبت عظیم برای « جلوگیری » از وقوع مصیبت عظیم بوده است ، در حالی که تحمل مصیبت عظیم بر رهبران الهی و سایر فطرت گراها ، از سوی طاغوت ها و ظالمین به خاطر « ایجاد » مصیبت اعظم بوده است . فطرت گراها ، مصیبت عظیم را به جان خریده اند تا « مانع » مصیبت اعظم شوند و با آن مبارزه کنند . ولی طبیعت گرها مصیبت عظیم را ایجاد و تحمیل کرده اند تا راه برای مصیبت اعظم باز شود . مصیبت اعظم یعنی دوری مردم از دین خدا و آلوده شدن به کفر و شرک و نفاق .

به همین دلیل است که معصومین(ع) به گریه بر خود و اقامه ی مجلس عزا برای سایر اهل بیت (ع) امر کرده اند و خود نیز عملاً با گریه و افامه ی عزا اهمیّت این امر را نشان می دادند و آن را در جامعه اسلامی تثبیت می کردند .

عزاداری بهترین ، مهمترین و قوی ترین وسیله برای زنده نگه داشتن دین حق و برقراری پیوند مردم با رهبران الهی است . به طوری که هیچ جایگزینی که بتواند جای آن را از نظر قدرت و گستردگی شعاع تأثیر بگیرد ، وجود ندارد .

گریه وعزاداری طبیعی ترین عکس العمل در قبال مصیبت عظیم است و وظیفه اصلی ما در قبال مصیبت اعظم ، « انتقام » است : انتقام از کسانی که جامعه جهانی را از پدر حقیقی خود و امام معصوم و متخصص محروم کرده اند .

بنابر این وظیفه اصلی شیعه و شعار اصولی او در برخورد با مصیبت اعظم ، همراهی با منتقم اصلی در عملیات انتقام است که باید تحقق یابد . حال می گوییم اگر به این وظیفه که بسیار مهم تر از وظیفه ای است که در قبال مصیبت عظیم داریم ، عمل نکنیم ، نهایت بی وفایی و قساوت را در حق آنها روا داشته ایم .

نمی توان به امام زمان (ع) گفت که ما در مصیبت عظیم همراه تو برای جدّ غریبت گریه می کنیم ولی در مصیبت اعظم از همراهی تو برای انتقام و باز گرداندن «خون خدا» به پیکر جامعه معذور و معاف هستیم ، آنچه که حضرت در این مرحله از ما می خواهد شرکت در عملیات انتقام است نه صرف گریه و عزاداری .

ادامه دارد....

اندیشه این عظمت را دارد . چرا این قدر عجله می کنید ؟ خیلی دقت کنید . بزرگ ترین نعمت خدا اندیشه است . حالا خامیِ ما را ببینید که کار را انجام می دهیم ، بعداً در فکر می افتیم که چرا این طور شد ؟پیش از چرا ، بگو ؛ به این علت نمی کنم . یا به این علت ، به این کار خیر اقدام می کنم . آیات شریفه نیز درباره ی تفکر و تعقل بسیار اصرار فرموده است .

آن هایی که می گویند ؛ " ادیان با تفکر و اندیشه خیلی ارتباط ندارند و فقط تعبّد است ." ان شاءلله شوخی می کنند . آن ها می خواهند کمی بچه ها خوشحال باشند ! آیات قرآن سر تا پا تفکر و اندیشه است . این جا حسین(ع) یک کلمه به آن ها می گوید ؛ بیندیشید ، بعداً هم که من در اختیار شما هستم . من نمی خواهم از دست شما فرار کنم . ولی فقط بیندیشید که بعدها یک دفعه تمام دنیا ، شما را زیر رگبار لعنت قرار ندهد ."  مهاتما گاندی درتوجیه انقلاب هند گفت :

" ما کاری نمی کنیم . فقط راهی را پیش گرفته ایم که امام سوم شیعیان پیش گرفت (یعنی حسین(ع) ) ."

گاندی پانصد میلیون نفر را حرکت داد و اسم حسین(ع) را هم برده است و تا مدت زمانی روز عاشورا در کشور هند ، تعطیل رسمی هم بود .

آری ، فَاَجمَعُوا اَمرَکُم " کمی فکر کنید ، کمی بیندیشید ." برای انسان ، هر لحظه امکان اندیشه نیست . این طور نیست که اولاد آدم هر کاری که می کند ، در هر لحظه بنشیند و اندیشه ی منطقی داشته باشد . اما در کارهایمان مغز را آماده فکر کنیم ، یعنی این گونه نباشد که بگذاریم حوادث مارا بسازد . وقتی که خودمان را آماده کنیم ، تا آنجا که قدرت داریم ، با اندیشه و با فکر پیش برویم و الّا نمی بایست این چنین نقطه ی سیاه و خجلت آوری در تاریخ بشری نقش ببندد . مخصوصاً اگر این مسأله از نظر تاریخی درست باشد، که به اینها سه روز (از روز هفتم به بعد) آب ندادند. بعضی ها هم می گویند از روز هشتم. واقعاً معنای این عمل چیست؟ ای صاحب نظرانِ علوم انسانی! شما می خواهید درباره چه چیز بحث کنید؟ بشر در این جا چه قیافه ای را می خواهد نشان بدهد ؟ و در آن جا چه قیافه ای می خواهد نشان بدهدکه می گوید یااباعبدالله ، آیا می گویی ما تو را رها کنیم و برویم ؟ امام حسین (ع) در شب عاشورا گفت ؛ هوا تاریک شده است ، بروید . هرکس دست یکی از اهل بیت مرا و اهل بیت خودش را بگیرد و برود .

من خواهش می کنم [در عبارات زیر] دقّت کنید . یکی از این ها گفت ؛

" یا اباعبدالله ، حتی اگر زندگانی ابدیّت داشت و اصلاً مرگ نبود ، ما پشت این چشم ها شکوهی دیده ایم که نمی توانیم تو را رها کنیم . کجا برویم ؟ ما داریم حق و حقیقت را می بینیم . "

واقعاً آنان بر زمان و دنیا سوار شدند و به فراسوی زمان قدم گذاشتند. کسی که با حقیقت در ارتباط است، برای او هزار سال و میلیارد سال عمر مطرح نیست. حقیقت، مافوق روز و شب و لذّت و اَلَم است، که این ها (یاران حسین(ع)) با یک دیدار به این حال رسیده بودند. آیا نباید ما درباره این ها بحث کنیم؟ ما باید بگوییم، که این استعدادها و سرمایه ها را دارد. به هر حال، گریه ها و احساساتی که در این حادثه بسیار بزرگ به وجود می آید، در جریان است. حتی در قلم خارجی ها هم مشاهده می شود، مثل پطروشفسکی استاد دانشگاه لنینگراد که دربارهء امام حسین و ایران و یا تاریخ اسلام کتابی دارد. امثال این ها با این که شاید اصلاً با دین سر وکار ندارند، وقتی به حسین می رسند، معلوم است که دستشان می لرزد. یعنی در مقابل عظمتِ عجیبی قرار می گیرند، با این که شاید اصلاً مذهب [حسین(ع)] را قبول ندارند. اصلاً خیلی دور از این حرف ها هستند، ولی این را صریح می دانند که در درون حسین(ع) چیزی هست، در آن هنگام نیز قلم آنان می گرید. در حقیقت، آدمی احساس می کند که این قلم، اکنون در حال گریه است، اگرچه کار قلمیِ خودش را انجام می دهد .

انشاءالله ما هم از عزاداران حقیقی امام حسین علیه السلام باشیم.

برگرفته از کتاب حسین پیشرو فرهنگ انسانیت - علامه محمد تقی جعفری

در دومین جلسه بهره مندی از محضر جناب حجة الاسلام والمسلمین رنجبر :

لاف عشق و گله از یار، زهی لاف دروغ                                   عشق بازان چنین ، مستحق هجرانند.

 "....چه میشود که انسان راضی شود و در مقام رضا قرار بگیرد.؟ وقتی که انسان به باور برسد. به این ایمان و اعتقاد راه پیدا کند که:

هرچه آن خسرو کند شیرین بود                              چون درخت تین که جمله تین کند....."

0102



برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
0102,روز دو شنبه در محضر حجة الاسلام و المسلمین رنجبر آموختیم که:
عترت آن قطعه های درشت مشک است در نافه آهو و پیامبر عظیم الشأن این نام را بر خانواده خود نهاد . یعنی ای مردم اگر این عترت وارد خانواده شما بشوند زندگی شما معطر می شود و اگر اینها نباشند متعفن می شوید ولو حافظ قرآن باشید. قرآن هم در کنار اینها معنی می گیرد. حالا اینکه عترت چه کسانی هستند و چه آثار و برکات و نقشی در عالم دارند ؛ می توانید نیم نگاهی به زیارت جامعه بیندازید. تمام زیارت جامعه را می توان در یک جمله خلاصه کرد:"ما خدا نیستیم اما خدایی می کنیم"



برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
استاد در باره شناخت دنیا (درس 21) از زبان مولای متقیان امیر لمؤمنین بیان نمودند: ما که ادعای شیعه علی بودن را داریم دنیا را به گند کشیده ایم. ما پیرو مولایی هستیم که می فرماید: این دنیای شما در نظر من ناچیزتر و بی ارزشتر از آب دهان بینی بزغاله است.و در جای دیگر ضمن مدح و تمجید دنیا به عنوان یک نظام احسن و مخلوق زیبای خداوند از آن به عنوان محل کسب فضایل و ثروت اخروی بیان می کنند.
دنیا به مثابه مادر است نمی شود که مادر را دوست نداشته باشیم.و به قول مولانا:

چیست دنیا؟ از خدا غافل شدن  (این دنیایی است که در نظر مولا مذموم است)



برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

عزاداران ، همانند مؤمنان دارای درجات و مراتب مختلفی هستند که هر مرتبه ، درجه و جایگاه عزادار را در نظام انسانیّت و در نزد خداوند و نیز میزان قرب او را به سیّد الشهدا (ع) نشان می دهد .

البته تمامی درجات عزاداری دارای اجر و ثواب الهی است و هر مرتبه خیر و ثوابی را نصیب عزادار می کند .

اما حذف شدن عنصر " معرفت " از عزاداری ها و محوریت مسایل عاطفی، تکیه بر ظواهر و رها کردن فلسفه و حکمت عزاداری ها و بزرگداشت ها ، و نیز تبدیل شدن گریه و سوگواری از یک ( وسیله خوب و کارآمد ) به یک ( هدف اصلی ) موجب شده که این گونه مجالس خاصیّت کارکرد اصلی خود را از دست بدهد .

متأسفانه تحریف ها، روش های ناپسند و بدعت های خطر ناکی که با فلسفه ی عزاداری و روح حماسه ی حسینی در تضاد هستند ، به وجود آمده است . یکی از دلایل عمده و اصلی این گونه روش ها ، بدعت ها و تحریف ها همان متوقف ماندن عزاداری در سطح احساسات و اتّکای محض به گریه و عواطف است . در چنین حالتی گریه کردن و گریاندن – و نه چیز دیگر – انگیزه اصلی عزاداری است و جنبه های حماسی و معرفتی یا اصلاً سهمی ندارند و یا سهمی بسیار ناچیز دارند . زیرا در این حالت بیشتر تشریح چگونگی حادثه ی عاشورا اهمیّت دارد ، نه درس ها و پیام های آن .

بدیهی است که وقتی گریه کردن و گریاندن علت و هدف اصلی عزاداری شد ، شیطان و نفس وسوسه گر در دروغ پردازی و تحریف و نیز اختراع حرکات، روش ها و اشعار نا پسند و غیر منطقی با حقیقت دین و قیام امام حسین (ع) تأثیر گذار هستند .

در این حال بعد عاطفی ، گریه و سوگواری جای حماسه ، عمل و معرفت را گرفته است ، لذا هیچ خطری از این مجالس ، دشمنان امام حسین(ع) و امام زمان (ع) را تهدید نمی کند . به همین علت در طول تاریخ ، طاغوت ها و ستمگران نه تنها از این مجالس ترس نداشتند ، بلکه خود نیز برپایی چنین مجالسی اقدام می کردند تا با عوام فریبی ، باطن زشت و ظلم های خود را در پشت صورت مقدس عزاداری سالار شهیدان بپوشانند .

به جز این دو گروه یعنی دوستان و شیعیان نادان و حاکمان ظالم و مدعی محبت اهل بیت (ع) ، دسته ی سومی نیز از این گونه مجالس کم خاصیّت و تحریف شده سود می برند ، و آن گروه کفار و مستکبرین هستند که از مجالس عزارای حقیقی و بصیرت عزاداران حقیقی ، ضربه های مهلک و کوبنده ای خوردند .

چنین دشمنی با توطئه و دسیسه های مختلف و صرف هزینه های هنگفت سعی در تغییر مسیر عزاداری ها و بزرگ کردن بعد سوگواری و عاطفیِ آن و از بین بردن بعد معرفتی و حماسیِ آن کرده و می کند .

اساساً آنچه عزادار را از مرتبه ی احساسات که مرتبه ی « مشترک » بین مسلمین و غیر مسلمین است ، بالاتر می برد و در گروه عزاداران و شیعیان حقیقی معصومین (ع) وارد می سازد ، صفای باطن و بالا رفتن میزان محبت و معرفت او نسبت به حقایق جهان است .

عزادار در این مرحله با تجلّیات گوناگونی از عظمت امام حسین (ع) و خاندان و اصحابش آشنا می شود . در این حال احساس می کند که ماندن در مرتبه ی سوم او را اشباع و راضی نمی کند و به همین خاطر در این مرتبه عطش و ظرفیّت بیشتری برای درک عظمت محمد و آل محمد (ع ) در خود احساس می کند ، که دیگر توجیه ها و توضیح های مداحان و بعضی گویندگان و نویسندگان که خود نیز در مرحله سوم قرار دارند ، روح تشنه ی او را سیراب و قانع نمی کند ، چرا که آنها به اندازه فهم خود از امام حسین (ع) و سایر معصومین (ع) می گویند و می خوانند ولی عزادار به خوبی و به درستی احساس می کند که حقیقت ، بالاتر از چیزی است که آنها می گویند . در این حال تلاش او برای رسیدن به معرفت جدید و عمق بیشتر آغاز می شود و برای برطرف کردن عطش خود به معرفت جدید و رفع مجهولاتش حرکت می کند .

ادامه دارد....

در این جلسه استاد به بیان ماجرای مباهله پرداختند که در طول سه جلسه انشاء الله به اتمام خواهد رسید و قسمتی از جلسه را به علت مصادف شدن کلاس با اولین روز محرم به بیان مبحثی از این واقعه بزرگ بشری اختصاص دادند:


برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
در این جلسه در خدمت 18 آیه ابتدایی سوره معارج هستیم . سوره معارج کمابیش در مورد انسان و درجه ای از سقوط یا تعالی او را بیان می کند که برای همه ما می تواند درس عبرتی باشد.
وقتی انسان سقوط می کند و مستوجب عذاب سنگین الهی می شود، واقعاً حقیقت این سقوط چیست و حقیقت آن عذابی که انسان به واسطه سقوط دچار آن می شود چیست؟ و اینکه قیامت واقعاً زمانش چقدر است؟ تعبیر 50 هزار سال که در قرآن مطرح شده ، چقدر است؟؟
 

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.
حُبُّ الشَّی ءِ یُعمی وَ یُصِمُّ ، " دوست داشتن چیزی ، چشم را کور و گوش را کر می کند ." عشق و علاقه به لذّات دنیا و آرمان های دنیوی ، چشم را کور و گوش را کر می کند . و الّا پدر ماکیاولی صفتش ( معاویه ) هم گفته بود ؛" این مرد ( حسین ع ) محبوب ترین مردم در نزد مردم است ." مگر شهوت می گذارد که آدم ببیند ، مگر شهوت می گذارد که آدم بشنود .
حال ، انگیزه ی ما از گریه برای امام حسین (ع) چیست ؟
انگیزه اول : شاید نود درصد آنان که برای امام حسین (ع) گریه می کنند ، به خاطر احساس مظلومیّت آن بزرگ است که البته همین طور هم هست ، و می توان گفت یکی از ابعاد خیلی مهم است . در حقیقت ، با این اشک هایی که میریزیم، مدافع مظلومیم و می خواهیم از مظلوم دفاع و حمایت کنیم . خوشا به حالتان ،چنین ملتی دیگر مرگ و نابودی ندارد . ملتی که بداند باید از مظلوم طرف داری کند . پدر امام حسین (ع) ، علی بن ابیطالب (ع) پس از آن که " ابن ملجم" لعنة الله او را زد ، به امام حسن (ع) و امام حسین (ع) چنین وصیت فرمود ؛
... وَ کُونَا لِلظَّالِمِ خَصماً ، وَ لِلمَظلُومِ عَونا
" همیشه دشمنِ ظالم و کمک و یار مظلومان باشید ."
حالا به همین مقدار که شما می گویید ما مظلوم را یاری می کنیم و این اشک هم برای مظلوم ریخته می شود ،خیلی مقدس و بسیار عالی است . خداوند این یاری از مظلوم را از همه ی شما قبول کند .
انگیزه ی دومی که برای این احساسات و برای این گریه ها می توان گفت ، که آن هم کمی در درون رشد یافته گان است ، این است که به نظرشان عجیب می رسد ، که آنان ( یزیدیان ) عدالت و حق را ( یعنی حمایتگران وحق را ) تباه کردند ، بدون این که کوچک ترین دلیلی بیاورند ، خدایا ، حق و عدالت را چه طور این ها کوچک دیدند ! آزادی را چقدر پست دیدند ! این ها در حقیقت ، نمادی از بد بختی بشر است . آخر ، یعنی چه ؟ این مرد ( امام حسین ع) هم قبل از وقوع فاجعه چند بار صحبت کرد . حتی گفت مهلت می دهم تا بنشینید کمی فکر کنید . من هم که از دست شما فرار نمی کنم . حتی روز عاشورا فرمود ؛ من هستم . من که الان از چنگال شما نمی خواهم فرار کنم . نمی خواهم از این ستون به آن ستون بکنم ، ولی فکر کنید که شما با چه کسی طرف هستید ؟ اگر حسین بن علی (ع) این جا هم شهید نشود . بالاخره ، چند روز دیگر باید [ از این دنیا ] برود . ولی شما با ارزش ها طرف هستید و من هم یک نفر انسان هستم . امروز اگر در این میدانِ سوزان کربلا ، جان و کالبدم وداع نکرد ، بالاخره روزی فرا میرسد که چنین شود . 57 سال دارم هفت هشت سال دیگر هم روی آن .
به هر حال ، اشک هایی هستند که واقعا بسیار مقدس ، و از آنِ رشد یافتگان است و آن این است که با یک حال شگفتی و بُهت نگاه می کنند . آن بهت و شگفتی، گریه می آورد . یعنی انسان ، به اصطلاح مردم " تو میزند " که این ها چه قیافه ای داشتند ؟ در مقابل مردی سر تا پا حق و حقیقت بود ، چگونه فکر می کردند ؟ بعد هم که یزیدیان پشیمانی فرا گرفت ، معلوم می شود در آن روز ، رنگ عدالت برای آن ها چنان مات شده بود که برای دو روز ، تاریخ بشر را رو سیاه کردند . واقعا این هم از مسایلی است که می توان گفت در بعضی ها مؤثر می شود و در اشک انسان ها شرکت می کند . با این تفاوت که این ها مربوط به کسانی است که مقداری با اصول و عظمت های انسانی و ارزش های والای انسانی سرو کار دارد .
در بعضی دیگر – که خیلی استثنایی است – اشک شوق است . در حقیقت این ، اشک نشاط است . اشک شوق نهایی که خدایا ، سپاس تورا می گزاریم که برای دفاع از ارزش های انسانی و برای دفاع از اسلام ، چنین قربانی هایی آماده شدند . بدون کوچک ترین پروا به میدان آمده و گفته است ، من خونم را در این راه می ریزم . این که تبهکاران و نابکاران نابخرد تاریخ ، بالاخره با دست افرادی که از بالا ساخته شده اند به زمین می خورند ، یک هیجان درونی دارد که به صورت اشک بیرون می آید . جلّ الخالق عَظُمَ سُلطانُک . خدایا ، خودت می دانی چه کار کنی . لذا ، می توان گفت حسین (ع) به عنوان یک فرد آن روز قیام نکرد . جوامع اسلامی با شنیدن این که در مقابل آن طاغوت نابکار ، فردی به این عظمت قیام کرده است . در حقیقت همه ی انسان های آن روز پذیرفته بودند ، مگر کسانی که سفره های رنگارنگ آل امیّه آن ها را گول زده بود. ولی انسان ها ، همه از ته دل به وضع حسین رضایت دادند . مثل این که حسین (ع) را نماینده ی کلّ انسانیّت دانستند .
این نشاط دارد که انسان – اگر هم اکثریّت دنیا با نابکاران باشد – خوشحال باشد که در ردیف اول ، حسین بن علی(ع) را دارد . ای کسانی که در این دنیا می گویید گوشده داریم ، در گروه چه کسی هستید ؟ ما در آن گروه هستیم که ردیف اولش ، حسین(ع) بود که حتی نگفت من پسر فاطمه هستم – البته در مواردی استشهاد می فرمود – از این به بعد هم برای اتمام حجت گفت ، ولی مطلب این بود که ؛ من بر مبنای حقّم و اگر کسی اعتراض دارد ، اعتراض کند . اما هیچ کس اعتراض نکرد . خدایا ، بشر این قدر لجاجت داشته باشد که اعتراض کند . چه اعتراضی بکند ؟ حسین(ع) ایستاد و فرمود که ؛ فَاجمَعُوا اَمرَکُم ثُمَّ اقضُوا فی ... " بیندیشید و یک مقدار دسته جمعی فکر کنید ، سپس هر حکمی درباره ی من می خواهید بکنید . " من هم این جا ایستاده ام ، اما آخر بیندیشید ....
این مطلب ادامه دارد....
استاد توانایی در ادامه تبیین مشخصات خانواده موفق به روشهای ایجاد اع افزودن پرونده چندرسانه‌ایتماد به نفس در فرزندان اشاره نمودند:
....دراین راستا 4 کار باید انجام دهیم و از انجام 4 کار پرهیز کنیم.سرکوفت زدن ، تحقیر کردن، قیاس کردن و برجسته کردن عیوب خطوط قرمز ایجاد اعتماد به نفس می باشد.
امام حسن عسگری(علیه السلام) می فرماید:"مَن هانَت علیهِ نفسُه فلا تأمَن شرُّه": کسی که در نزد خودش بی اعتبار باشد (دچار ضعف نفسباشد) از شر او در امان نباش ." .....

برای دانلود کردن اینجا کلیک کنید.

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی