مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

تلاوت صفحه 134 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 28  از سوره مبارکه مومنون
فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنتَ وَ مَن مَّعَکَ عَلىَ الْفُلْکِ فَقُلِ الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى نجَّئنَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ
و هنگامی که تو و همه کسانی که با تو هستند بر کشتی سوار شدید، بگو: «ستایش برای خدایی است که ما را از قوم ستمگر نجات بخشید!»
نکات تفسیری :
1- دورى از ستمگران و نجات از سلطه‏ ى آنان، یکى از نعمت هاى الهى است.(الحمدلله الّذى نجّانا)
2- براى هر نعمتى شکرى لازم است. (الحمدلله الّذى نجّانا)
3- بهترین صیغه‏ ى شکر، کلمه مبارکه‏ ى (الحمدلله) است.
4- به خاطر نابودى و هلاکت دیگران خدا را شکر نکنید، بلکه براى نجات خود شکر کنید. (نجّانا) نفرمود: «اهلکهم»

صدور انقلاب، بهترین راه زمینه سازى براى ظهور

ایشان درمورد پیاده شدن اسلام واحکام اسلامی در جهان فرموده‌اند:

«آواى انقلاب بزرگ ایران در کشورهاى اسلامى و دیگر کشورها طنین انداز و افتخار ساز است. شما ملّت شریف، به جوانان غیور ملّت‏هاى اسلامى هشدار داده ‏اید. امید است، با دست تواناى شما، پرچم پر افتخار حکومت اسلامى در تمام اقطار به اهتزاز درآید، این است مسألت من از خداوند تعالى.»

«مساله دیگر صدور انقلاب است که بارها گفته‏ ام ما با کسى جنگى نداریم. امروز انقلاب ما صادر شده است، در همه جا اسم اسلام است و مستضعفین به اسلام چشم دوخته‏ اند. باید با تبلیغات صحیح، اسلام را آن گونه که هست، به دنیا معرفى نمایید. وقتى ملّت‏ها اسلام را شناختند. قهراً به آن روى مى ‏آورند و ما چیزى جز پیاده شدن احکام اسلام در جهان نمى‏ خواهیم

شما ملّت شریف، به جوانان غیور ملّت‏هاى اسلامى هشدار داده ‏اید. امید است، با دست تواناى شما، پرچم پر افتخار حکومت اسلامى در تمام اقطار به اهتزاز در آید، این است، مسألت من از خداوند تعالى. امام خمینی (ره)

غفلت در سیاست و مدیریت

ما در بعد سیاسی و مدیریتی غفلت داشته‌ایم. امام خمینی(رحمه الله) معمار انقلاب اسلامی می فرمایند:«مسؤولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت (ارواحنا فداه) است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منّت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسایل اقتصادى و مادى اگر لحظه‏ اى مسؤولین را از وظیفه‏ اى که بر عهده دارند منصرف کند، خطرى بزرگ و خیانتى سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، ولى این بدان معنا نیست که آن‏ها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانى اسلام است، منصرف کند.»

ولى ما کار سیاسى را براى ارضاى شهوات خودمان انجام دادیم. حزب و جناح تشکیل دادیم، ولى هیچ تناسب و پیوندى با اهداف و انتظار امام زمان از ما نداشت. در جلساتمان دغدغه غیبت غم‏ انگیز امام را نداریم و هیچ فکر و طرح و نقشه‏ کوتاه مدّت یا بلند مدّت براى رفع موانع ظهور نداشته‌ایم.

ما حتّى در سطح خانواده خود نیز مدیریت خوبى نداشته‌ایم. ما چه در نقش پدر و چه در نقش مادر سایر اعضاى خانواده را در غفلت خود از امام غرق کردیم و از توجه به او و دوستى با او محروم ساختیم.

ساختن کشور هیچ منافاتى با حرکت به سوى ظهور ندارد

طبق آن‌چه که در فرمایش اخیر امام خواندیم، چه بسا پرداختن به جنبه‏ هاى رفاهى و مادى زندگى مردم، مسؤولان را از توجه به آرمان اصلى انقلاب و تشکیل حکومت اسلامى غافل کند که این غفلت و بى ‏توجهى به خصوص وقتى صورت عمدى به خود مى‏ گیرد، موجب خیانت به انقلاب، ملّت و امام زمان«علیه‌السلام» است. هیچ مسؤولى حق ندارد، به اسم سازندگى در هر امری از امور مادى و سیاسى که باشد، حرکت رو به رشد انقلاب را به طرف مقصد نهایى آن یعنى ظهور مبارک حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا فداه) کُند نماید. این حرف که ما ابتدا باید یک کشور آباد و نمونه از نظر مادى و مورد قبول جهانیان بسازیم تا همه مردم دنیا با نگاه به این جامعه پیشرفته و مرفه به اسلام و ارزش‏هاى آن علاقه‏ مند شوند، هرچند سخنی زیباست و بهره‌ای هم از حقیقت دارد ولی بدون توجه به نکاتی که عرض می‌شود مغلطه و فریبی بیش نیست.

بى‏ شک یکى از اقداماتى که در این نظام باید صورت گیرد، ساختن جامعه نمونه هر چند کوچک از یک ملّت خوشبخت و مرفه است که در آن عدالت، رفاه و سایر شاخصه ‏هاى خوشبختى وجود داشته باشد، امّا نباید غفلت کرد که این کار با همه اهمیت و ضرورتى که دارد، هیچ‏ گاه نباید ما را از هدف اصلى انقلاب غافل نماید و حرکت آن را کُند نماید، یعنی به قیمت پرداختن به فروع نباید اصول را فراموش کرد.

این کار نه تنها هیچ منافاتى با هدف اصلى انقلاب ندارد، بلکه اساساً بدون توجه به اصول و آرمان‏هاى اصلى انقلاب، به خصوص ابعاد فرهنگى و معنوى آن ساختن یک جامعه مرفه از نظر مادى و... غیر ممکن است، زیرا وقتى همه هدف‏ها و حرکت‏ها و برنامه‏ ریزى‏ ها صرفاً متوجه مسایل مادى و رفاهى شد، آفات زیادى در روحیه مردم به ویژه خواص پدیدار می ‏شود که اساساً مانع ساخته شدن جامعه ‏اى بر اساس عدالت و رفاه و انسانیت مى‏ شود. در نتیجه فاصله طبقاتى زیاد ‏شده و بیشتر امکانات در اختیار قشر خاصى قرار مى‏ گیرد و اکثر مردم از امکانات و حقوقشان محروم مى‏ شوند و حتى امکانات اولیه از قبیل اشتغال، ازدواج، تحصیل، مسکن و... را نیز نمى‏ توانند به راحتى به دست آورند.

معنویت و تقوا، شرط اول سازندگی و پیشرفت است. خداوند که خالق انسان و جهان است و بیش از هر کس دیگرى آن‏ها را می ‏شناسد، راه‏هاى خوشبختى مخلوق و بنده خود را بهتر مى ‏داند، او در قرآن کریم رشد اقتصادى و به وجود آمدن جامعه ‏اى مرفه را از رهگذر حاکمیت تقوا و ارزش‏هاى الهى براى مردم معرفى نموده است و شرط برکت و رشد اقتصادى را تقواى الهى در فرد و جامعه می ‏داند.

(وَ لَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُرى امَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِّنَ السَّماءِ وَالاَرْضِ؛ و چنان چه مردم شهر و دیار همه ایمان آورده و پرهیزکار مى شدند همانا ما، درهاى برکات آسمان و زمین را بر روى آن‏ها مى‏ گشودیم.)

مردمى که به رفاه و آسایش و آزادى بالاترى نسبت به رفاه و آسایش مادى رسیده ‏اند یعنى همان آزادى فطرى و معنوى، و رفاه و امنیت روحى و استقلال در برابر استکبار و قدرت‏هاى بزرگ به راحتى ضعف و کمبودهاى رفاهى و اقتصادى را تحمل مى‏ کنند و چنین مردمى هرگز نه از مسؤولان خود مى‏ خواهند و نه به آن‏ها اجازه مى‏ دهند که به بهانه پرداختن به کارهاى اقتصادى و توسعه و سازندگى ‏هاى دیگر، از تحصیل امکانات معنوى و حرکت در راه اصلى انقلاب که براى آن جنگیدند و خون دادند و اسیر و مجروح و معلول شدند، غفلت کنند یا در مسیر کمال و تعالی آن کندى و سستى نمایند.

ادامه دارد....

"اللّهم عجّل لولیک الفرج"

راه خلاص از گرفتاری ها ، منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولیّ عصر (عج)؛ نه دعای همیشگی و لقلقه زبان ...بلکه دعای با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه . (در محضر بهجت:347/2) , 29
تلاوت صفحه 133 :

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 27  از سوره مبارکه مومنون
فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَ وَحْیِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَ فَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فِیهَا مِن کُلٍ‏ّ زَوْجَینْ‏ِ اثْنَینْ‏ِ وَ أَهْلَکَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَ لَا تخُاطِبْنىِ فىِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ
ما به نوح وحی کردیم که: «کشتی را در حضور ما، و مطابق وحی ما بساز. و هنگامی که فرمان ما (برای غرق آنان) فرا رسد، و آب از تنور بجوشد (که نشانه فرا رسیدن طوفان است)، از هر یک از انواع حیوانات یک جفت در کشتی سوار کن; و همچنین خانواده‏ات را، مگر آنانی که قبلا وعده هلاکشان داده شده ( همسر و فرزند کافرت); و دیگر درباره ستمگران با من سخن مگو، که آنان همگی هلاک خواهند شد.
نکات تفسیری :
1- صنعت، یک الهام الهى است. (اوحینا اَن اِصنع)
2- تقاضاى نصرت الهی، با تلاش انسان منافاتى ندارد. (اِصنَع الفُلک) انبیا در کنار دعاهاى خود کار هم مى‏ کردند.
3- اگر در تمام کارها مطابق وحى عمل کنیم، موفّق مى‏شویم. (اِصنَع الفلک باعیننا و وحینا)
4- حتّى همسر و فرزند پیامبر هم اگر نااهل باشند، مورد قهر الهى قرار مى‏ گیرند.  (الاّ من سبق علیه القول)
5- شفاعت، همه جا کارساز نیست. (ولاتخاطبنی) شفاعت انبیا با اذن الهى است.
001 حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی تولیت حرم امام خمینی (ره) صبح امروز (پنج‌شنبه) طی سخنانی در بیست و ششمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) اظهار داشت: 14 خرداد را که مصادف شده با سالروز میلاد منجی عالم بشریت حضرت ولی‌عصر (عج) گرامی می‌داریم و قبل از هر چیزی از خداوند متعال مسئلت می‌کنیم ما را جزو یاران حضرت صاحب‌العصر و همچنین جزو پیروان خدوم امام عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی قرار دهد.
وی ادامه داد: در دوره حضرت صاحب‌الزمان است که عدالت به صورت کامل بسط پیدا می‌کند یعنی آن زمان عدالت توسعه کامل پیدا می‌کند، هیچ کدام از پیامبران این توفیق را پیدا نکردند که عدالت را به صورت کامل پیاده کنند و هیچ یک از پیامبران و اولیا و ائمه اطهار این توفیق را نداشتند یعنی شرایط جامعه اجازه نمی‌داد و مهیا نبود که عدالت پیاده شود و تنها در دوره امام زمان (عج) شاهد خواهیم بود که عدالت به طور کامل توسعه پیدا می‌کند و اجرایی می‌شود.
وی در ادامه گفت:
اینجا سرزمین خمینی (ره) است. ملت زیر سایه فرماندهی کل قوا اجازه تعدی به ایران را نمی‌دهد!....
پس از سخنان وی رهبر فرزانه انقلاب طی بیاناتی در حضور پرشور مردم در حرم مطهر امام خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران فرمودند:
.... اگر ملت ایران بخواهد هدفها و راه را ادامه دهد، باید راه و اصول امام بزرگوار را درست بشناسد، نگذارد شخصیت امام را تحریف کنند که تحریف شخصیت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملت ایران است.
اگر راه امام را گم کنیم، یا فراموش کنیم،‌ یا خدائی نکرده عمدا به کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد.
خطر تحریف امام، به عنوان یک هشدار باید در گوش مسئولان، صاحب‌نظران انقلاب، شاگردان قدیمی امام و علاقه‌مندان این راه باشد. در داخل هم بعضی شخصیت امام را تحریف می‌کردند. آنها حتی در زمان حیات امام، حرفی که به نظرشان پسندیده بود به امام نسبت می‌دادند. بعد از رحلت امام هم همین جریان ادامه داشته، حتی تا آنجا که امام را به صورت یک آدم لیبرال معرفی می‌کنند.
ـ یکی از اصول امام، اثبات اسلام ناب محمدی (ص) و نفی اسلام آمریکایی است. اسلام آخوندهای درباری، اسلام داعشی و اسلام بی تفاوت در برابر جنایات صهیونیسم و آمریکا و چشم دوخته به قدرتهای بزرگ، همه سر در یک آخور دارند. از نظر امام همه اینها مردودند.پیرو امام باید مرزبندی داشته باشد هم با اسلام متحجر، هم با اسلام سکولار.
ـ یکی دیگر از اصول امام اعتماد به صدق وعده الهی، و بی اعتمادی به قدرتهای مستکبر است. این که امام به مستکبرین، هیچ اعتمادی و اعتقادی نداشت، این موجب می شد به وعده های آنها اعتنایی نکند. ما در قضایای جاری خود داریم لمس می کنیم که نمی شود به وعده مستکبرین و حرف‌های جلسه خصوصیشان اعتماد کرد.....

انقلاب اسلامى، مژده حکومت صالحان

اینک سؤال اساسى این است که در آستانه ظهور که همه جا را ظلم و تباهى فرا گرفته، سربازان و یاوران امام زمان«علیه‌السلام» چگونه و از کجا تأمین مى‌شوند؟ آیا مى‏ توان امیدى به پیدایش این همه فطرت گراى حق جو و این همه فدایى امام زمان«علیه‌السلام» داشت؟

با کمال خرسندی و با امید و شادى حقیقى پاسخ مى‏ دهیم:‌‌‌آرى.

پیامبر گرامى اسلام مژده چنین تحوّل عظیمى را در آستانه ظهور چنین داده است:

«یَخْرُجُ ناسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوَطِّؤُونَ لِلْمَهْدِىِّ سُلْطانَه ؛  مردمى از مشرق قیام مى‏ کنند و مقدمه سلطنت مهدى را فراهم مى‏ کنند.»

امام باقر«علیه‌السلام» با بینش الهى خود، بشارتى بزرگ به ملّت ایران مى ‏دهند و درباره ریشه انقلاب اسلامى ایران، کشته ‏ها و آینده آن چنین مى ‏فرمایند:

«کَاَنّى بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الحَقَّ فَلا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلا یُعْطَوْنَهُ فَاِذا رَأَوْا ذلِکَ وَصَفُوا سُیُوفَهُمْ عَلى عَواتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ ما سَأَلُوا فَلا یَقْبَلُونَهُ حَتَّى یَقُومُوا وَ لا یَدْفَعُونَها اِلاَّ اِلى صاحِبِکُمْ قُتَلاهُمْ شُهَداءُ أَما اِنّى لَوْ أَدْرَکْتُ ذلِکَ لَاسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاَمْرِ؛ گویا مردمى را مى‏ بینم که در مشرق قیام کرده ‏اند و حق را مى‏ طلبند، ولى به آن‏ها داده نمى‏ شود، سپس دوباره آن را مى ‏طلبند، ولى باز هم به آن‏ها داده نمى‏ شود. پس چون وضع را چنین دیدند، شمشیرهایشان را بدوش مى‏ گیرند (و به جهاد مى ‏روند) در نتیجه خواسته‏ شان داده مى ‏شود، امّا آن‏ها نمى ‏پذیرند (با طاغوت کنار نمى‏ آیند) تا آن که برمى ‏خیزند (و به مبارزه و جهاد علیه ظلم و استکبار ادامه مى‏ دهند) و آن (حکومت) را تنها به مولاى شما [صاحب الزمان«علیه‌السلام»] مى‏ دهند. کشته‏ هاى آن‏ها شهید هستند. بدانید که اگر من آن زمان [انقلاب اسلامى] را درک کنم، خود را براى صاحب این امر [صاحب الزمان«علیه‌السلام»] حفظ خواهم کرد.»

همان‏طور که مى ‏بینیم حضرت باقر«علیه‌السلام» انگیزه انقلاب را حق ‏طلبى مردم معرفى مى ‏نماید و انگیزه و نیّت این مردم را که خواهان حکومت اسلامى مبتنى بر فقه و آیین تشیع بوده، تأیید فرموده ‏اند.

حضرت به فراز و نشیب‌ها و چند مرحله ‏اى بودن این انقلاب نیز تصریح فرموده ‏اند که شاید مراد قیام مردم در مرحله اول در 15 خرداد 1342 باشد که به خواسته ‏شان نرسیدند و بار دوم در سال 1357 قیام کردند و با مقاومت رژیم و کشتار رو به رو شدند. پس از آن که شاه به عذرخواهى افتاد و قول داد خواسته‏ هاى مردم را عملى کند و اصلاحاتى در کشور انجام دهد، مردم قول‏ها و وعده ‏هاى اصلاحى او را نپذیرفتند و قیام را تا پیروزى ادامه دادند.

حضرت باقر«علیه‌السلام» بر دهان یاوه گویان فاسدى که هرگز شجاعت و همّت مبارزه با دشمنان دین را نداشتند و ندارند و همیشه خود را پشت چهره ‏ها و نقاب‏هاى تقدّس و تدین پنهان کرده و به این انقلاب و رهبرى آن، انتقاد مى‏ کردند که چه کسى جواب این خون‏ها را خواهد داد و چرا باید این‏قدر خون‏ریزى شود، مشت محکمى زده و مى‏ فرمایند: «کشته‏ هاى آن‏ها شهید هستند.»

و این حرکت را تا زمانى که به ظهور حضرت منجر شود، تأیید مى ‏نماید و با این تأیید نیز مشت محکمى بر دهان کسانى که به هشت سال دفاع مقّدس و شهادت رزمندگان اسلام ایراد گرفته و مى‏ گیرند، مى‏ کوبند و بودن در بین این مردم را آرزو مى ‏کنند. همان‏طور که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) بودن با مردم را به همه توصیه فرمودند. آرى چنین است که خمینى کبیر، رهبری با عظمت که تاریخ پس از معصومین‏ رهبرى به عظمت او ندیده است، آرزو مى‏ کند که خداوند او را با بسیجیانش محشور نماید.

و در پایان حضرت به همه تردیدها و شبهه‏ ها و سستى‏ها تیر خلاص زده؛ نه تنها آینده این انقلاب را روشن و تضمین شده معرفى مى‏ کند، بلکه بالاتر از آن مى ‏فرمایند:

«اگر من انقلاب اسلامى را درک کنم، خود را براى ظهور حفظ خواهم نمود.»

امام کاظم«علیه‌السلام» درباره نقطه شروع انقلاب شرقى که در روایات قبل آوردیم چنین مى‏ فرمایند:

«رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ قُمْ یَدْعُو النَّاسَ اِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبُرِ حَدیدٍ لاتَزِلُّهُمُ الرِّیاحُ العَواصِفُ وَلا یَمُلُّونَ مِنَ الْحَرْبِ وَ لا یَجْنُبُونَ وَ عَلَى اللّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ؛ مردى از «قم»، مردم را به حق دعوت مى‏ کند و بر اطراف او مردمى گرد مى‏ آیند که مانند پاره‏ هاى آهن هستند، طوفان‏ها آن‏ها را نمى ‏لرزاند و از جنگ خسته نمى‏ شوند و نمى ‏ترسند و بر خداوند توکل مى‏ کنند و عاقبت از آنِ متقین است

ضرورت آمادگی برای ملاقات حضرت مهدی«علیه‌السلام» در نگاه امام خمینی «رحمه الله»

امیدها و نویدها

«تمام دستگاه‏ هایى که الان به کار گرفته شده‏ اند، در کشور ما و امیدواریم که در سایر کشورها توسعه پیدا بکند، باید توجه بر این معنا داشته باشند که خودشان را مهیا کنند براى ملاقات حضرت مهدى«علیه‌السلام».

«ما امروز دورنماى صدور انقلاب اسلامى را در جهان مستضعفان و مظلومان بیش از پیش مى‏ بینیم و جنبشى که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان علیه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، امید بخش آتیه روشن است و وعده خداوند تعالى را نزدیک و نزدیک‏تر مى‏ نماید. گویى جهان مهیا مى ‏شود براى طلوع آفتاب ولایت از افق مکه معظّمه و کعبه آمال محرومان و حکومت مستضعفان.»

خدمت در انتظار

امام خمینی (رحمه الله) درمورد انتظار حضرت ولی عصر«علیه‌السلام» نیز چنین فرموده‌اند:

«از خداى تعالى مسألت مى‏ کنم که ظهور ولى عصر«علیه‌السلام» را نزدیک فرماید و چشم‏هاى ما را به جمال مقدّسش روشن. ما همه انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است.»

ادامه دارد....

"اللهم عجّل لولیک الفرج "

مهم تر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج) دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او می باشد. (در محضر بهجت:101/2),11
تلاوت صفحه 132:

قطره ای از دریای بیکران کلام الهی:
آیه شماره 21  از سوره مبارکه فرقان
وَ قَالَ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْ لَا أُنزِلَ عَلَیْنَا الْمَلَئکَةُ أَوْ نَرَى‏ رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَکْبَرُواْ فىِ أَنفُسِهِمْ وَ عَتَوْ عُتُوًّا کَبِیرًا
و کسانی که امیدی به دیدار ما ندارند (و رستاخیز را انکار می‏ کنند) گفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و یا پروردگارمان را با چشم خود نمی‏ بینیم؟!» آنها درباره خود تکبر ورزیدند و طغیان بزرگی کردند!
نکات تفسیری :
1- حتّى امید به قیامت، براى سازندگى انسان و اطاعت از خداوند کافى است. «لایرجون...»
2- روز قیامت، روز ملاقات الطاف یا قهر الهى است. (تا مردم کدام یک را براى خود فراهم کرده باشند). «لقائنا»
3- کفّار، فرشتگان را باور داشتند. «لولا انزل علینا الملائکة»
4 - مادّیگرایان، همه چیز را مادّى مى‏ پندارند و به دنبال دیدن خداوند با چشم سر هستند. «نرى ربّنا»
5- سرچشمه ‏ى طغیان و استکبار انسان، بلند پروازى‏ هاى درونى اوست. «استکبروا فى انفسهم» (از کوزه همان برون تراود که در اوست.)

مهربانی، مظلومیت، اضطرار

سخن در مظلومیت چنین امام و چنین پدر مهربانى است که قدر او ناشناخته مانده و محبّت‏ها و مهرورزى‏ هاى پدرانه‏ اش بدون پاسخ مانده است. نکته مهمى که درباره مظلومیت حضرت صاحب «علیه‌السلام» باید مورد توجه قرار گیرد این است که ایشان با وجود جایگاه عظیمى که در عالم وجود و در نزد خداوند دارند، هم‌چنین با توجه به عاطفه و محبّت عظیم الهى و جایگاه پدرى ‏شان، هیچ نیاز و وابستگى به ما ندارند.

محبّت حضرت به همه ما که فرزندان او هستیم، به اندازه شناخت و ارزشى است که ایشان از ما سراغ دارند، امّا او ما را همان‏طور که خداوند آفریده، یعنى به بلنداى ابدیت مى ‏بیند. او ما را با گوهر باارزش انسانى و نفخه الهى که در ماست، مى ‏بیند؛ یعنى موجودى با فطرت الهى، با ارزشى بى‏ نهایت که مى‏ تواند در همسایگى و همراهى حضرت، در جوار رحمت الهى و در ظرف ابدیت و با اتصال به دریاى بى‏ انتهاى کمالات، زندگى کند.

آرى، ما براى همراهى و همسایگى و پیوند با امام زمان«علیه‌السلام» براى ابدیت و لقاى خداوند آفریده شده ‏ایم. بنابراین نوع محبّت و عاطفه پدرى حضرت به ما یک محبّت معمولى و طبیعى که توأم با نیاز و طمع باشد، نیست. او اصل و ریشه ماست که فرزندانش با او نهایت پیوستگى و اتصال را - آن هم در ابعاد بى ‏نهایت و ابدى - دارند.

حضرت به شدّت دل نگران و مراقب اوضاع شیعیان و دوستانش مى‏ باشد، شریک غم آن‏هاست و در مصائب آن‏ها مصیبت‏ زده و گریان است. در شادى‏ هاى آن‏ها شاد و در غم‏هایشان غمگین است.

این نوع خواستن و محبّت، عمیق‏ ترین و زیباترین و خالص‏ترین نوع خواستن و محبّت است زیرا در آن، هیچ نوع شائبه نیاز و خودخواهى وجود ندارد.

همین مسأله، شدت مظلومیت حضرت و عمق ظلمى که به او شده و مى ‏شود را بیشتر نشان مى ‏دهد. اگر در والدین معمولى و دنیایى درجات شدید عاطفه و محبّت وجود دارد، در مقابل نیازى هم هست که تأمین مى ‏شود، ولى در حضرت یک محبّت و عاطفه خالص ابدى وجود دارد که فقط و فقط به وجود ما تعلق مى‏ گیرد. او پدرى است با میلیون‏ها فرزند و با مهربانى و عاطفه‏ اى نامحدود به یکایک فرزندانش . چقدر سخت و غم ‏انگیز است، براى حضرت که با داشتن چنین روح و عاطفه‏ اى نسبت به میلیون‏ها فرزندش، آن‏ها را در وضعیتى اسف‏بار و دور افتاده و غافل و نامهربان با پدر مى ‏بیند. او مى‏ بیند که فرزندانش با وجود نیاز شدیدى که به او دارند و خطرهاى بزرگى که همه هستى و سعادت دنیا و آخرت آن‏ها را تهدید مى‏ کند، تنها منجى و پناهگاه خود و پدر قوى و دلسوز خود را رها کرده ‏اند و به جاى این‏که به سراغ او بروند و به او پناه ببرند، به ورطه‌های خطر نزدیک شده ، دچار مصائب و سختى‏هاى فراوان مى‏ شوند و با وجود این به قهر و فرار خود از تنها پناهگاه و منجى خویش و چنین پدر عزیزى ادامه مى‏ دهند.

ببینیم اول مظلوم عالم على«علیه‌السلام» که مهدى موعود «علیه‌السلام» وارث او در مظلومیتى بزرگ‏تر است، چگونه درباره تنهایى و مظلومیت فرزندش سخن مى‏ گویند و چگونه او را معرفى مى ‏نمایند:

«هُوَ الطَّریدُ الشَّریدُ الْفَریدُ الْوَحیدُ؛ صاحب این امر، [‌امام زمان«علیه‌السلام»] طرد شده و آواره و تنهاى تنهاست. »

بی لیاقتی ما، دلیل محرومیت ماست

امام باقر«علیه‌السلام»مى‏ فرمایند:

«اِذا غَضِبَ اللَّهُ تَبارَکَ وَ تَعالى عَلى خَلْقِهِ نَحَّانا عَنْ جَوارِهِمْ؛ هرگاه خداوند تبارک و تعالى بر خلقش خشم کند، ما را از مجاورت آن‏ها دور کند.»

بنابراین علّت این‏که این‌گونه دعاها هر چند مفید هستند، ولى هنوز به اجابت نرسیده‏ اند، این است که ما به اندازه کافى در راه از بین بردن موانع ظهور قدم برنداشته‏ ایم پس اگر در دعاهایمان از خداوند تعجیل در ظهور حضرت را مى‏ خواهیم و یا به خود حضرت عرض مى‏ کنیم که در ظهور تعجیل فرما، باید خود نیز نسبت به امر ظهور، همّت و آمادگى متناسب با این درخواست تعجیل را داشته باشیم. این امر نیاز به اقداماتی دارد که ما باید خودمان زمینه آن را فراهم سازیم که از آن جمله : خودسازى، برداشتن موانع ظهور، تبلیغ و شناساندن حضرت به جامعه جهانى است.

پیامبر گرامی اسلام می‌ فرمایند: «اَلدّاعى بِلا عَمَلٍ کَالرَّامى بِلا وَتَرٍ؛ کسى که دعا مى‏ کند و عمل نکند؛ مانند کسى است که با کمانِ بدون زه تیراندازى کند.»

ادامه دارد...

"اللّهم عجّل لولیک الفرج "

اگر به قطعیات و یقینیات دین عمل کنیم ، در وقت خواب و به هنگام محاسبه پی می بریم که از کدام یک از کارهایی که کرده ایم قطعاً حضرت امام زمان (عج) از ما راضی است ؛ و از چه کارهایمان قطعاً ناراضی است.(در محضر بهجت : 250/2),10

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی