ماه رمضان بسیار ماه شریفی است، هر کس میخواهد ببیند ماه رمضان چه ماهی است خداحافظی ماه رمضان را بخواند. از خداحافظی معلوم میشود که ماه رمضان چه ماهی است. چند روز به پایان ماه رمضان، امام سجاد ناله میکند و با ماه رمضان خداحافظی میکند. میگوید: خداحافظ ای ماهی که یک آیه قرآن خواندن در آن مساوی بود با یک ختم قرآن در غیر ماه رمضان. خداحافظای ماهی که نفس کشیدن در تو عبادت بود. خداحافظ ای ماهی که عید اولیاء خدا بودی. خداحافظ ای ماهی که هنوز نیامده بودی، سید سجاد منتظرت بود و هنوز نرفتهای سید سجاد دلتنگ توست. خداحافظ ای ماهی که اولیاء خدا میگفتند: چه زمان میاید؟ و دشمنان خدا میگفتند: چه زمان میرود؟
از خداحافظی رمضان که امام سجاد دارد معلوم میشود این ماه رمضان چه ماهی است. بنابر نقل معروفی که در ذهنم هست پیغمبر اسلام(ص) در جمعه آخر ماه شعبان یعنی چند روز مانده به ماه رمضان، یک خطبه عالی دارد که اهمیت ماه رمضان را در آن خطبه میگوید. «ایُّها النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَة» (عیونأخبارالرضا، ج1، ص295) ای مسلمانها! دارد ماه رمضان با برکت و با رحمت میآید. ماهی که عبادتهایتان قبول است. ماهی که دعایتان مستجاب است. ماهی که خداوند بسیاری از شماها را در آن میبخشد. ماهی است که انسان انقلاب علیه خودش بکند. چون انقلاب فقط علیه دیگران نیست، ما یک سری هوی و هوسهایی داریم که دائماً هوی و هوسها ما را اینطرف و آنطرف میکشاند و معنای توبه یعنی انقلاب علیه خودمان است. ماه رمضان ماهی است بسیار شریف و پیغمبر درباره ماه رمضان در آن خطبهای که جمعه آخر ماه شعبان گفت، از آن بسیار تحلیل کرده است.
از ماه رمضان آنچه در ذهن مردم است غیر از آن است که در قرآن آمده است. مردم در ذهن خودشان مىگویند: «ماه روزه». ولى خدا مىگوید: «ماه قرآن». مىگوید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآن» (بقره/185) نمىگوید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی کتب فیکم الصیام» با اینکه در ماه رمضان روزه واجب است اما خدا وقتى مىخواهد از ماه رمضان تجلیل کند، نمىگوید: ماهى که در آن روزه هستید. مىگوید: ماهى که در آن قرآن نازل شد. پیداست مىخواهد بگوید آنچه در ماه رمضان جلوه دارد و برجسته است و گل این ماه است قرآن است. برجستگى رمضان به نزول قرآن دراین ماه است و به این نیست که مردم روزه مىگیرند. گرچه درماه رمضان روزه هم واجب است.
میفرماید: «یا أَیُّها الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/183). «أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ» (بقره/184) در ادامه میفرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآن» (بقره/185) شهر رمضان را تعریف میکند.
«یا ایُّها الَّذینَ آمَنُوا» ای مسلمانان مکتبی و ای مردمی که مکتب را پذیرفتهاید. قرآن وقتی میگوید: «یا ایُّها الَّذینَ آمَنُوا» این سختی روزه را کم میکند، خدا اینجا خطاب کرده است: «یا ایُّها الَّذینَ آمَنُوا» ای وابستگان به من! ای هم پیمانها! ای کسانی که با هم پیمان داریم! «أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُم» (بقره/40) «فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ» (بقره/152) ای کسانی که مکتب را پذیرفتید! ای ملت قهرمان! این باعث میشود که سختی و بار سنگین آسان شود و این راه تربیت است....
بعد میگوید: «کُتِبَ» ای مومنین! واجب شد بر شما روزه بگیرید «کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» باز این جمله کار را آسان میکند. میگوید: خیال نکن این کار مهمی است، دیگران همه روزه میگرفتند. اصولاً تمام دستورات اسلام قبل از اسلام هم بوده نماز قبل از اسلام بوده «وَ أَوْصانی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا» مریم/31 مال عیسی و یحیی (علیه السلام) است «رَبِّ اجْعَلْنی مُقیمَ الصَّلاةِ» ابراهیم/40 مال ابراهیم (علیه السلام) است که قبل از عیسی و یحیی (علیهما السلام) بوده حج هم همینطور بوده «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ» حج/27 حج مال قبل از موسی و عیسی (علیهما السلام) است جهاد هم مال ادیان دیگر بوده «ابْعَثْ لَنا مَلِکاً نُقاتِلْ فی سَبیلِ اللَّهِ» بقره/246 مال قبل از اسلام بوده امر به معروف هم مال قبل از اسلام بوده لقمان به پسرش می گوید «یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ» لقمان/17 نهی از منکر هم مال قبل از اسلام بوده «کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ» مائده/79 ، «لُعِنَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ بَنی إِسْرائیلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ» مائده/78 نهی از منکر نمی کردند. تمام خطوط اصلی اسلام ... اصلاً هر چه ما داریم انبیاء قبل هم داشته اند «قُلْ ما کُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ» احقاف/9 پیغمبر (صلی الله علیه و اله) فرمود من آدم نو و جدیدی نیستم همان حرف هایی که قبلاً بوده آورده ام . ابتدائی نیستم «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسى وَ عیسى أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فیه» شورى/13 حرفهایی که من زده ام همان حرفهای نوح و ابراهیم (علیه السلام) است. چون خدا همان خداست نیاز هم همان نیاز.
تمام انبیاء خطوط کلی برنامههایشان یکی بوده است، یعنی تمام انبیاء فریاد توحید داشتهاند. تمام انبیاء فریاد مبارزه با طاغوت داشتند. تمامی این مطالب سند قرآنی دارد. تمام انبیاء دعوت به نبوت و رهبری حق و مبارزه با رهبران باطل داشتهاند. همه انبیاء روزه داشتند. همه انبیاء حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و زکات و ... داشتهاند. یعنی آنچه اسلام دارد، کلیاتش را تمام انبیاء داشتهاند. این یک مسئلهای است که باید به آن توجه پیدا کنیم و قرآن هم مملو از بیان این مسائل است. اینکه قرآن میگوید: باید به پیغمبران پیشین ایمان داشته باشید، ایمان به پیغمبران پیشین چه نقشی در زندگی ما دارد. من باید پیغمبر خودم را قبول داشته باشم، حالا حضرت یونس را قبول داشتم، یا نداشتم، یا حضرت داود را قبول داشتم یا نداشتم، چه نقشی در زندگی من دارد. باید در اینجا این مسئله را متذکر شوم که ایمان به انبیاء یعنی ایمان به یک سنت و ایمان به یک برنامه از پیش مشخص. اینطور نیست که ما یک امت استثنایی هستیم، پیغمبر استثنایی داشتیم و بافت جداگانهای داریم.
یک سنت و برنامه قطعی برای همه امتها است و همه امتها پیغمبر داشتند. «وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» (یونس/47) هر امتی رسول داشته است و هر رسولی خطوط کلی برنامههایش با بقیه رسولان هماهنگ بوده است. در واقع:
1- اصول و فروع دین ما در همه ادیان بوده است.
2- ایمان به انبیاء یعنی ایمان به یک جریان و نه ایمان به یک حادثه استثنایی.
«کَما کُتِبَ» همچنانی که بر کسانی که قبل شما بودند. اصولاً انسان وقتی دید یک کاری همگانی است، برایش آسان میشود. مثلاً شما در ماه رمضان که میخواهی روزه بگیری، چون همه مردم روزه میگیرند، روزه گرفتن برایت آسان است. اما غیر از ماه رمضان، چون همه میخورند و شما میخواهی روزه بگیری، خیلی سنگین و مشکل است. میگوید: مهم نیست، همه امتها روزه گرفتند.
ادامه دارد....