مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

.:: یا علی بن موسی الرضا (ع) ::.

و اما از دیگر نشانه های بندگان خداوند ، دوری از شرک ، قتل و زنا است؛

 6 - یکتاپرست هستند

پس می فرماید: "و الذین لایدعون مع الله الهاً آخر" و کسانی که معبود دیگری را با خداوند نمی­خوانند

در بینش الهی کمال انسان، قُرب به خدا و طی تمام مراحل توحید در اعتقاد و عمل است. هر انسانی که از مقام قُرب بیشتری برخوردار بوده و به درجۀ کامل­تری از توحید و خداشناسی راه یافته باشد به یقین کامل­تر و برتر خواهد بود. در سیر الی الله، سائر می­خواهد در اثر مجاهدت­ها و تهذیب نفس و طهارت روح و خلاصه پیمودن راه عبودیّت و بندگی، خود را به قلّه رفیع توحید رسانده و از این طریق به کمال نهائی خویش برسد. چرا که مقام توحید شامخ­ترین مقام، و انسان موحّد کامل از برترین و کامل­ترین انسان­ها بلکه اشرف مخلوقات خواهد بود.

اگر انسان بخواهد موحّد باشد و از ظلمات شرک و کفر بیرون آمده و در نور توحید و یگانگی قرار گیرد لازم است به همۀ مراتب توحید معتقد بوده و بر اساس آن عمل نماید و مراحل توحید در اعتقاد عبارتند از:

  1. توحید ذاتی: یعنی خداوند تنها یگانه­ ای است که شریک ندارد. همه ذوات در جنب ذات او فانی و وابسته­ اند. خداوند تنها ذاتی است که شایستۀ وجود است و می­توان به آن اطلاق ذات نمود. بقیه ذوات با قطع نظر از ذات او هیچ و نیست محض بوده و به تعبیر دیگر شعاعی از نور وجود او و تعلّق و ربط محض به اویند و از خود هیچ استقلالی ندارند تا بتوانند همانند و هم­ کفو او بوده و یا شریکی برای او در نظام هستی به حساب آیند (1). قرآن مجید در ردّ شرک در ذات حضرت حق در برابر توحید ذات و به عبارتی ابطال اعتقاد به وجود خدایان متعدّد، براهین محکم و استواری دارد از جمله فرماید:

" لو کان فیهما آلهةٌ الّا الله لفسدتا " (انبیا-22) اگر در زمین و آسمان خدایانی جز خدا می­بود نظام آفرینش جهان دجار اختلال می­گردید. (2)

  1. توحید صفاتی: مقصود از توحید در صفات این است که صفات خدا عین ذات اوست نه زائد بر ذات یعنی اینکه می­گوییم خداوند عالم است، قادر است و ... معنایش این است که ذات خدا عین علم و قدرت اوست و همان­گونه که صفات خدا عین ذات اویند، صفات نیز عین یکدیگرند یعنی علم و قدرت عین حیات است و سائر الی الله همۀ صفات جمال را فانی در صفات حضرت حق می­ گیرد بدین معنا که مشاهده می­ کند همۀ علوم مستغرق در علم الهی و همۀ قدرت­ها و کمالات مستغرق در قدرت و کمال حضرت حق­ اند و هر کسی هر کمالی که دارد از او گرفته و در ذات خود فقیر بلکه عین فقر است .(3) تنها خداوند است که " اَنَّهُ هُوَ اغْنی وَ اَقْنی" (نجم- 48) اوست که بی­نیاز کرد و سرمایه باقی بخشید و نیز فرمود: " اَنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیِدُ" (فاطر- 15) ای مردم! شما «همگی» نیازمند به خدایید تنها خداوند است که بی­ نیاز و شایستۀ هرگونه حمد و ستایش است.
  2. توحید افعالی: و مقصود آن است که سرتاسر جهان فعل خدا بوده و جز افعال او در جهان موجودی نیست، هر موجودی، هر اثری که دارد و هر فعلی که از او صادر می­شود «چه با اراده و اختیار باشد همانند افعال انسان و چه بی­ اراده و اختیار همانند تابش خورشید و سوزاندن آتش» از آن خدا بوده و در حقیقت از قدرت او سرچشمه می­گیرد و این خداوند است که آن اثر را در آن شئ قرار داده است. بدین معنا که اگر لحظه­ ای ارتباط اشیاء با او قطع گردد خود اشیاء نیست و نابود خواهند شد چه رسد به افعال و آثار آن­ها، این است که بزرگان می­گویند در دارِ هستی مؤثری جز خداوند نیست « لا مؤثّر فی الوجود الّا الله »

البتّه نباید با سوء استفاده از این سخن پذیرای اعتقاد به جبر شده و اراده و اختیار را در افعال انسانی انکار نمود. بلکه مقصود آنست که انسان و قدرت اثربخشی او و اراده و اختیار او همه و همه از آن خداوند است « بحول الله و قوّته أقُومُ و أقْعُدُ »

  1. توحید ربوبی : یعنی تدبیر امور عالم هستی در نظام تکوین و تدبیر امور انسان­ها در نظام تشریع و جعل قانون تنها از آن خداوند بوده و احدی را نه در نظام تکوین و نه در جعل قانون و نظام تشریع، دخالتی نیست، بلکه مربّی و مدبّر عالم، تنها خداوند است و لباس ربوبیّت بر قامت احدی رسا نمی­باشد. چنانکه می فرماید: "یُدَبِّرُ الأمْرَ مِنَ اَلسَّماءِ إِلی الأَرْضِ" (سجده- 5) و درباره تدبیر تشریعی هم فرمود: "اِنِ الْحُکْمُ اِلّا لِلّهِ" (یوسف -40) و اصولاً ارباب متعدّد در بینش الهی مورد پذیرش نیست چنانکه یوسف(ع) به رفقای خود در زندان فرمود: "ءَاَربابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیرٌ اَمِ اللهِ الواحِدِ القَهّارِ" (یوسف- 39) آیا خدایان پراکنده بهترند یا خدای یکتای پیروز؟! پس شرک در ربوبیّت منتفی ست.
  2. توحید عبادی: مقصود از این توحید هم این است که انسان تنها ذات اقدس الهی را مستحقّ پرستش دانسته و غیر از او احدی را لایق پرستش نبیند. زیرا انسان فطرتاً در برابر ولی نعمت خود خاضع است و ولی نعمت بالاصالۀ او نیز تنها خداوند است. پس انسان خود را هم در اصل هستی و هم در کمالات آن تنها مرهون خدا دیده، احدی را در نظام هستی مؤثّر نمی­داند. لذا خضوع را نیز تنها در شأن او دیده و احدی را مستحق پرستش نمی­داند. قرآن کریم در مواردی به این معنا اشاره نموده و می فرماید: خدا را عبادت کنید زیرا او ربّ شماست پس همان کسی که ربّ است و تدبیر کارها و ادارۀ امور در دست اوست همان کس را باید پرستش نمود.

" إنَّ الله ربّی و رَبّکُم فاعبُدُوه هذا صِراطٌ مُستقیم" ( آل عمران – 51)

" ذُلِکُمُ اللهُ ربُّکم فاعبُدُوه أفُلا تَذَکُّرُون" (یونس – 3) چون ربّ است ، اله و معبود است و چون ربِّ واحد است، معبود واحد نیز خواهد بود " ذُلِکُمُ اللهُ ربُّکم لا إلهَ الّا هو خالِقُ کلّ شیءٍ فاعبُدُوه"(انعام – 102) (4)قرآن در ردّ شرک در عبادت در برابر توحید در عبادت انتقادهای شدیدی از خدایان دروغین کرده و می فرماید: " إنّ الّذین تَدعُونَ من دونِ اللهِ لَن یَخلُقُوا ذُباباً و لَو اجتَمَعُوا لَهُ" (حج – 73) کسانی را که غیر از خدا می خوانید هرگز نمی توانند مگسی بیافرینند هر چند برای این کار دست به دست هم دهند و هر گاه مگس چیزی از آنها برباید نمی توانند آن را باز پس گیرند. هم این طلب کنندگان ناتوانند و هم آن مطلوبان ! « این عابدان و آن معبودان» و در گام بعدی انتقاد از اندیشه بسیاری از بت پرستان جاهلی دارد که تصوّر می کردند برای تحصیل قرب به درگاه خداوندی باید موجودات دیگری را که به گمان آنها در درگاه خداوند قرب و منزلتی دارند، بپرستند تا به این وسیله در درگاه خدا قرب و مقامی بیابند و منطق آنان این بود که : "ما نَعبُدُهُم إلّا لِیُقُرُّبونا زُلفَی" (زمر - 3) این بتها را نمی پرستیم مگر اینکه ما را به خدا نزدیک سازند! اما نکته ای درباره صفات « عباد الرحمن» در آیه آمده و باید بدان توجه کرد " لا یَدعُونَ مَعَ اللهِ" است ؛ این نکته در آیه ای هم که وهابیّت در ردّ اعتقاد توسّل شیعیان به معصومین بدان متمسّک می شود، وجود دارد یعنی " و أنّ المساجِدَ للهِ فَلا تَدعُو مَعَ الله أحداً" (جن – 18) در این زمینه و در پاسخ به ایشان می گوییم :
اولاً: کلام الهی "لاَ یَدعُونَ - لا تَدعُو"می باشد و منظور از آن مطلق «خواندن و توجّه » نیست بلکه عبادت و پرستش است و شیعیان هرگز در توسّل به معصومین آن بزرگواران را پرستش نمی کنند .

ثانیاً: در کلام الهی " مَعَ الله" آمده و آنچه مورد نهی است همین امر می باشد. یعنی همراه ساختن معصومین با خداوند و مسلّم است که قرار دادن انسانی در ردیف خداوند و مؤثّر دانستن ایشان در رفع حوائج و دعا و توسل شیعیان منتفی است.(5)

پس از اعتقاد به مراحل پنجگانه توحید ، انسان از نظر عقیده از ظلمات کفر بیرون آمده و در نور توحید و یگانگی حضرت حق قرار می گیرد ولی در مقام عمل ممکن است به توحید خالص راه نیافته و هنوز رسوبات شرک در جانش وجود داشته باشد. لذا خداوند می فرماید: بسیاری از مؤمنین مشرکند " وما یؤمِنُ أکثَرُهُم باللهِ إلّا و هُم مُشرِکون" (یوسف – 106) و امام صادق(ع) در ذیل آیه می فرمایند: مقصود شرک در عمل و طاعت است نه شرک در عقیده و مَثَلی زده و می فرمایند: « همین که مردم می گویند: اول خدا ،دوم فلانی - یا برای حلّ مشکلی به طرف می گویند :اوّل خدا ، دوّم شما- همین شرک است زیرا برای خدا دومی فرض ندارد و در دار هستی مؤثّری جز خدا وجود ندارد . اول خدا دوم هم خدا و این مردمی که غیر خدا دیگران را هم مؤثّر می دانند هنوز در مقام عمل مشرکند. لذا اگر انسانی بخواهد به تمام معنا موحّد باشد و هیچ اثری از شرک و مظاهر آن در او وجود نداشته باشد علاوه بر مراحل پنج گانه توحید اعتقادی باید به مراحل تکامل توحید هم رسیده باشد تا در مقام عمل هم آثار شرک از او ظاهر نگردد.

ادامه دارد.....


  1. درس­هائی از اخلاق اسلامی – حبیب­الله طاهری
  2. سیمای انسان کامل در قرآن – جعفر سبحانی
  3. درس­هائی از اخلاق اسلامی _ حبیب­الله طاهری
  4. همان
  5. سیمای انسان کامل در قرآن – جعفر سبحانی
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۱۹ ق.ظ

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مختصر درباره ای از ما

مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)
مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا (ع)

دسته بندی ها

حدیث هفته

حدیث 135

حضرت فاطمه سلام الله علیها

فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ... وَالزَّکاةَ زِیادَةً فِی الرِّزقِ.

خداوند ایمان را پاک کننده از شرک... و زکات را افزاینده روزى ساخت.

کتاب من لا یحضره الفقیه : ج ٣

بایگانی